اسپاسم در قفقاز

رامین نخستین انصاری ‪-‬ وضعیت احزاب سیاسی و رسانه‌ها در آذر بایجان، گواه بر عقب گرد از دمکراسی در این کشور است. ساختارهای دموکراتیک همچنان در همسایه شمالی ما نادیده گرفته می‌شود و رسانه‌ها و جامعه مدنی در تحت کنترل دولت قرار دارد. آذربایجان سالهاست که از نظر دموکراسی و حقوق بشر در سراشیبی نزولی قرار دارد و موارد متعدد و مستندی از نقض حقوق بشر به ویژه در رابطه با احزاب مخالف، رسانه‌های مستقل و سازمان‌های جوانان در این کشور وجود دارد. سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز که وضعیت آذربایجان را زیر نظر دارند، همواره و در گزارشات خود به صراحت هر چه تمام دولت کنونی آذربایجان را دشمن مطبوعات قلمداد می‌کنند و درارتباط با آزادی‌های سیاسی و مدنی در قعر کشورهای جهان به شمار می‌رود و در این میان هیچ کشور و سازمان بین‌المللی در جهان وجود ندارد که حکومت استبدادی آذربایجان را مستقل و واقعی ببیند. هر گاه جامعه مدنی و فعالان سیاسی و وبلاگ نویسان از وضعیت سیاسی در این کشور اعتراض می‌کنند و از فساد نهادینه در جامعه سیاسی و مقامات ارشد انتقاد می‌کنند، متعاقبا مورد ضرب و شتم و تحت پیگرد قانونی قرار گرفته و در نهایت بازداشت می‌شوند. ناظران بین‌المللی از اتحادیه اروپا گرفته تا ایالات متحده آمریکا همواره نگرانی‌های خود را در مورد سیستم سیاسی این کشور که برگرفته از سیستم اتحاد جماهیر شوروی و سازمان کا گ ب است
اعلام کرده اند. دولت آذربایجان از شکل‌گیری برخی از احزاب سیاسی مخالف ممانعت می‌کند و این امر مهم نشان‌دهنده نقض آشکار حقوق بشر
در دولت کنونی کشور آذربایجان است. مردم بزرگ ایران بخصوص جمعیت بزرگ آذری زبان در کشور بزرگ و شکوهمند ایران به شدیدترین شکل ممکن خواستار احترام به دموکراسی و حمایت از حقوق بشر در آذربایجان هستند. کشوری که سرشار از منابع غنی نفت و گاز است و اکثریت به اتفاق ملت آذربایجان خود را ایرانی هم می‌دانند باید به فکر پیشرفت ودرراستای تحکیم دموکراسی و بهبود توسعه دموکراتیک و ارتباط استراتژیک با همسایه واقعی خود ایران باشد. با توجه به پیروزی این کشور در جنگ با ارمنستان و به عقب راندن این کشور از مناطق اشغالی در قره باغ، دولت کنونی این کشور باید متوجه این امر مهم باشد که راهی دشوار و سخت در پیش روی حکومت اذربایجان است.
با نگاه اجمالی به سیاست داخلی و خارجی آذربایجان، این کشور هنوز در شرایط خاکستری قرار دارد و در منطقه ای که مستعد بروز مشکلات فراوانی است، دوری از مردم بزرگ ایران تبعات فراوانی برای حکومت آذربایجان خواهد داشت. دولت آذربایجان باید بداند در منطقه و شرایطی قراردارد که به نوعی دچار اسپاسم ژیوپلتیک است که بدون توجه به منافع مردم ایران این اسپاسم تعریف شده در منطقه قفقاز می‌تواند بسیار غیرقابل پیش‌بینی باشد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خطر فقر و آوارگی و جنگ‌های ویران‌گر در منطقه قفقاز وجود دارد. آذربایجان فقط با همراهی و پیوند با ایران می‌تواند، در یک مکان مهم واقع شود. درگیری بر سر قره باغ بعداز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک طراحی
بزرگ و بزرگتر منطقه‌ای با اهمیت بین‌المللی است که همچنان تهدیدی برای باکو است. حق تعیین سرنوشت مردم، از یک سو؛ و از سوی دیگر، بحث تمامیت ارضی، آخرین چالش ارمنستان و باکو نخواهد بود. دلایلی وجود دارد که بر این باور باشیم - یا بترسیم - که این موضوع در جاهای دیگر منطقه قفقاز و تجربه ناخوشایند، دو کشور قفقاز ممکن است وارد فاز دیگری از رویارویی باهم باشند. آذربایجان یک کشور ترانزیتی است، لذا تقویت و تحکیم ارتباط با ایران می‌تواند منافع هر دو ملت را که در واقع از منظر تاریخی یک ملت هستند تامین کند. مسئولیت‌های دولت باکو و اتخاذ تصمیمات بزرگ در چالش‌های پیش رو می‌تواند به نفع باکو باشد.