آيت‌الله موسوي‌خوييني‌ها: همچنان به درستي اقدام دانشجويان خط‌امامي در سال 58 باور دارم

آيت‌الله‌سيدمحمدموسوي‌خوييني گويي تصميم دارد بار ديگر در عرصه عمومي حضور يابد. او كه پس از تجربه روزنامه سلام و توقيف فوري سايت خبري مجمع روحانيون مبارز در سال‌هاي گذشته قيد رسانه‌ها را زده بود اين‌بار تصميم گرفته تا در كانال تلگرامي خود با مردم سخن بگويد. بهانه‌اش طرح سوالاتي از سوي يك كاربرگمنام است.
سوالاتي صريح كه سال‌ها محور تهمت‌ها و افتراها به جريان اصلاحات بوده است. او در دو بخش اين پاسخ‌ها را منتشر كرد كه خلاصه‌اي از بخش دوم آن در ادامه مي‌آيد:
خواننده محترم مدعي شده‌اند اسراييل و آمريكا به اصلاح‌طلبان بيشتر علاقه دارند. ولي گويا از ياد برده‌اند كه در زمان دولت اصلاحات بود كه آمريكا ايران را محور شرارت ناميد و امروز هم، در دولت مورد حمايت اصلاح‌طلبان، رييس‌جمهور آمريكا به منطقه آمده است و عليه ايران رجزخواني مي‌كند و سناي آمريكا تحريم‌هاي جديدي عليه ايران آغاز كرده است. اين خواننده محترم پرسيده‌اند: «چرا اكثر مراجع با اصلاح‌طلبان نيستند؟» اطلاعاتي كه بنده دارم اين ادعا را تاييد نمي‌كند. اما چرا بعضي از جريان‌هاي سياسي سعي مي‌كنند براي پيروزي سياسي خود تمام مقدسات را سنگر قرار دهند؟ چرا طلاب و روحانيوني كه بايد مردم را به اخلاق و به معنويات و به عمل به احكام دين دعوت كنند را وادار مي‌كنند براي رأي‌آوردن نامزد مورد علاقه خود به ميان مردم بروند و تفاوت رأي‌دادن به آن نامزد را با رأي‌دادن به نامزد رقيب تفاوت بين بهشت و جهنم معرفي كنند؟ يا به طرفداري از امام حسين(ع) و طرفداري از يزيد تشبيه كنند؟ پس اولا، اكثر مراجع آنگونه نيستند كه اين خواننده محترم ادعا كرده‌اند، و ثانيا، حاضر نباشيد مراجع معظم تقليد را از جايگاه رفيع خود تنزل دهيد و به درون جريان‌هاي سياسي بكشانيد، كه مقلدان آنان از همه جريان‌هاي سياسي هستند. اين خواننده محترم پرسيده‌اند: «چرا خواننده‌ها و بازيگرها و اپوزيسيون خارج از كشور و سازمان بهاييت و... از اصلاح‌طلبان حمايت مي‌كنند؟» من نمي‌دانم اين خواننده محترم چه نگاهي به هنرمندان جامعه و به‌طور كلي به هنر دارند!
خلق انبوهي از فيلم‌ها و موسيقي‌ها و ساير آثار هنري ارزشمند نتيجه كار همين هنرمندان است كه تمام يا اكثر اقشار جامعه براي ديدن و شنيدن آنها به اماكن فرهنگي كشيده مي‌شوند. مگر يك هنرمند در ايام انتخابات در كنار نامزد اصولگرايان ننشست و از او حمايت نكرد؟ البته گمان نمي‌كنم نامزد اصلاح‌طلبان، حتي اگر هيچ يار و ياوري از هنرمندان نمي‌داشت، حاضر بود با آن آقا بنشيند و به طمع حمايت او، بخشي از اعتبار خود را از دست بدهد.


اين خواننده محترم پرسيده‌اند: «چرا وقتي يك اصلاح‌طلب راي مي‌آورد، يك عده مي‌آيند و در خيابان مي‌رقصند و [...] مي‌خورند؟» من فرض مي‌كنم آنچه ايشان ادعا كرده‌اند صحيح است، ولي امثال اين افراد در جامعه فراوانند، و اين ظرفيت و توان اصلاح‌طلبان است كه مي‌توانند تمام اقشار جامعه، از جمله همان‌هايي كه ايشان ياد كرده‌اند، را پاي صندوق‌هاي رأي بياورند و پس از پيروزي نامزدي كه به او رأي داده‌اند به عنوان ابراز شادماني رقص و پايكوبي كنند. اينها هم از همان ۴۱ ميليوني هستند كه مقام معظم رهبري از تك‌تك‌شان تشكر كردند؛ شما هم با همين سعه صدر بايد به آن ۴۱ ميليون نفر نگاه كنيد. اگر من و شما با رقصيدن در خيابان به‌ويژه در مقابل نامحرمان مخالف هستيم، سبب نمي‌شود كه در يك كار بزرگ ملي و خداپسندانه كه اعتبار نظام را در برابر چشم جهانيان به نمايش مي‌گذارد آنان را از خود برانيم.
حضرت امام(ره) اگر با اين منطق با رژيم شاه مبارزه مي‌كرد، هرگز پيروز نمي‌شد. او همه كساني كه با استبداد و ديكتاتوري و فساد رژيم شاه مخالف بودند را به صف مبارزه دعوت كرد؛ در ميان آنان از نمازشب‌خوان تا بي‌نماز و از بانوان باحجاب تا بانوان بي‌حجاب و از هر قشري، همه و همه، بودند و آمدند و پيروز شدند.   از اين خواننده محترم مي‌پرسم آن عده‌اي كه آمدند و به قول ايشان در خيابان رقصيدند و...، اگر روزي براي پيروزي نامزد اصولگرايان به خيابان‌ها بريزند و آن كارها را بكنند، آيا اصولگرايان خوشحال مي‌شوند يا عده‌اي را با چوب و چماق بر سرشان بسيج مي‌كنند؟! اكنون يك سوال هم من مي‌پرسم: چرا وقتي اختلاف بين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان بالا مي‌گيرد، گروه‌هايي در خيابان‌ها و در اجتماعات به جان اصلاح‌طلبان مي‌افتند و نه‌تنها آنان را مي‌زنند، بلكه زشت‌ترين كلمات را در مقابل چشم صدها نفر بر سر آنان فرياد مي‌كنند؟! اين گروه‌ها آنقدر در اين فحاشي‌ها و دشنام‌هاي ناموسي حرفه‌اي هستند كه معلوم است از كدام قماشند؛ اگر كسي قيافه آن افراد و رفتار و كردارشان و، بدتر از آن، سخناني كه از دهان‌شان خارج مي‌شد را مي‌ديد، مطمئن مي‌شد كه اين افراد در انجام بدترين كارها و گفتن زشت‌ترين كلمات حرفه‌اي هستند. اگر آمدن عده‌اي در خيابان‌ها و رقصيدن‌شان براي پيروزي اصلاح‌طلبان سوال‌برانگيز باشد، آمدن آن گروه‌ها به خيابان‌ها و ضرب و شتم اصلاح‌طلبان و فحاشي به آنان به حساب حمايت از اصولگرايان بارها و بارها سوال‌برانگيزتر است. اين خواننده محترم در آخر پرسيده‌اند: «اگر يك بيننده بي‌طرف و منصف به اين صحنه و گروه‌بندي نگاه كند، بايد به اين نتيجه برسد كه مطلوب امام زمان (عج) و امام خميني(ره) همين است كه اصلاح‌طلبان مي‌خواهند؟ شما من را اقناع
بفرماييد.»
پيش از پاسخ، سوال را اينگونه با يك مقدمه تكميل مي‌كنم: دو جريان سياسي نيرومند در صحنه سياسي كشور به نام اصلاح‌طلب و اصولگرا حضور دارند و از آغاز تاسيس جمهوري اسلامي هم حضور داشته‌اند، هرچند با نام‌هاي ديگر. مديريت كشور هم در اين سال‌ها به دست يكي از اين دو جريان يا تركيبي از آنها بوده است و امروز وضعيت كشور را، اگر تنها از زبان مسوولان مختلف بشنويم، اينگونه مي‌بينيم: افزايش جرايم، افزايش فاصله فقير و غني كه يكي از اصولگرايان از آن به ۹۶ درصد و ۴ درصد ياد كرد، افزايش آمار طلاق، افزايش قاچاق مواد مخدر و مصرف آن، افزايش نرخ بيكاري و... اكنون، با اين مقدمه كوتاه و ناقص، سوال اين است كه آيا مطلوب امام زمان (عج) و امام خميني (ره) همين است كه اين دو جريان اصلي كشور به وجود آورده‌اند؟! شما به اين سوال چه پاسخي داريد؟ اگر من سياهه‌اي از آنچه به دست افراد منتسب به جريان اصولگرا انجام شده است ارايه دهم، خواهيد گفت كه مطلوب حضرت ولي عصر ارواحنا فداه و امام خميني رضوان‌الله تعالي عليه آن چيزي نيست كه اصولگرايان به وجود آورده‌اند.
بنده پيش از پاسخ دادن عرض كردم كه سوال‌ها را به صحنه واقعيت مي‌برم و به داوري مي‌گذارم و همين كار را هم كردم. اما در صحنه واقعيت، با وجود همه كاستي‌ها، مي‌توانم فهرستي از توفيقات و دستاوردهاي ارزشمند جمهوري اسلامي ارايه دهم بسيار بلندتر از فهرستي كه در بالا آوردم.
پس ارزيابي مطلوب يا نامطلوب بودن اصولگرايان يا اصلاح‌طلبان را از نظر مبارك حضرت ولي عصر، ارواحنا فداه، بگذاريد براي روزي كه خدمت آن حضرت رسيديم، ان‌شاءالله. و اما آنچه در ترازوي عقل و منطق من و شما قابل سنجش است عملكرد اين دو جريان در اداره كشور است و احترام گذاشتن به آراي اكثريت. اكنون بياييد با هم عملكرد اين دو جريان را، از سر انصاف، مقايسه كنيم و به‌عنوان نمونه، مقايسه كنيم هشت سال رياست‌جمهوري جناب آقاي خاتمي را (دوره اصلاحات) با هشت سال رياست‌جمهوري آن آقايي كه مدعي هاله نور بود و اصولگرايان گمان مي‌كردند كه در پرتو آن نور دوران خوشي را مي‌گذرانند. همچنين یکی ديگر از خوانندگان محترم پرسیده‌اند: «درباره منزل مسکونی که در آن ساکن هستید توضیح دهید؛ آیا از اموال مصادره‌شده چیزی به شما و نزدیکان شما رسیده است؟ آیا همچنان به تجاوز به سفارت آمریکا اعتقاد دارید؟ آیا همچنان به  فعالیت‌های تروریستی اعتقاد دارید؟
خواننده گرامی، هیچ چیزی از اموال مصادره‌شده نه به من و نه به نزدیکان من نرسیده است. البته بنده با مصادره اموال نامشروع، اگر مطابق موازین شرعی و قانونی انجام شود، مخالف نیستم، اما هرگز به دنبال بهره‌مندشدن از آن‌ها نبوده‌ام. در پاسخ به سوال دوم شما باید عرض کنم آری، بنده همچنان به درستی اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در سال 1358 باور دارم و در آذرماه سال 1389 در جلسه‌ای با حضور دانشجویان، توضیحات مفصلی دادم درباره پیش‌زمینه‌های این اقدام و هدف از آن، حوادث پس از آن (اینکه تا چه اندازه در اختیار دانشجویان بوده و تا چه اندازه تحت تاثیر افکار عمومی بوده و تا چه اندازه حضرت امام، رضوان الله تعالی علیه در فراگیرشدن امواج این حرکت نقش داشتند)، عللی که سبب طولانی‌شدن زمان گروگانگیری شد و... . به‌زودی متن آن سخنرانی را که در حدود ۱۸هزار کلمه است، از طریق همین کانال در اختیار خوانندگان قرار خواهم داد، ان‌شاءالله.
اما درباره فعالیت‌های تروریستی، نمی‌دانم این خواننده محترم از من چه خاطره‌ای از این‌گونه فعالیت‌ها دارند که می‌پرسند آیا امروز هم همچنان به این‌گونه فعالیت‌ها اعتقاد  دارم یا نه.