دیپلماسی در برابر بحران زایی

ظاهرا در پایان یک نزاع شرم آور و خونین تقریبا 6 ساله در خاورمیانه، طرف‌های اصلی جنگ برای تطهیر خود از آنچه مستقیما مسئول آن شناخته می‌شوند تصمیم به قربانی کردن عضو کوچک باند و شاهد اصلی ماجرا گرفته اند. به قول هایپر لی در رمان جاودانه اش" کشتن مرغ مقلد" حالا این مرد مسئول این مرگ است. بگذارید این‌دفعه، مرده، خود مرده را دفن کند!
تری دژاردن خاورمیانه شناس شهیر فرانسوی در دهه‌های 50 تا 70 میلادی می‌گوید " روز بدون اخبار خاورمیانه، روز جذاب و کاملی نخواهد بود. درست می گوید."تاریخ و سیاست بدون خاورمیانه پوچ و بی معناست".
اما وقایع تقریبا 20 روزگذشته خاورمیانه و خلیج فارس از جنبه‌ای دیگر و متفاوت توجه‌ها را به سوی خود جلب کرده است. ماجرای قطر! آنچه می بینیم و مثل آوار در حال ریزش بر سر قطراست، البته کمترین حسی از همدردی در قبال دوحه در من ایجاد نمی کند. دوحه پس از یک دوره همکاری تنگاتنگ با ریاض و آنکارا در وضعیتی که نمی‌دانیم با آن اکنون چه باید کرد، اخلاقا در موضع مناسبی قرار ندارد.
پس تقریبا 6 سال خونریزی در منطقه، حمایت از تروریسم، آوارگی میلیون ها انسان بی‌گناه، نابودی چندین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا و نهایتا ناامن کردن پایتخت‌ها و شهرهای اروپایی با حمایت معنوی و ایدئولوژیکی ازتروریسمی که


به راستی نمی دانیم با آن چه باید بکنیم، آنهم با همکاری متحدان سنتی خود، دوحه، صرفا به خاطر مخالفت امروز ریاض توقع اغماض همراهی جامعه بین المللی با خود را دارد. مضحک به نظر می‌رسد. تلویزیون را که روشن
می کنم چشم اندازی از جهنم در برابرم ظاهر
می شود آنگاه که عادل جبیر چشم در چشم خبرنگار
«سی - ان - ان» از ضرورت مبارزه با تروریسم و قطع کمک به آنها از سوی قطر سخن می‌گوید. البته عادل جبیر چندان مقصر نیست وقتی
رئیس جمهور ترامپ به بهای گزافی از ریاض حمایت و واقعیات را معکوس جلوه می‌دهد. قلب واقعیت یا انعکاس بخشی ازآن! قربانی کردن حلقه ضعیف یا ترساندن دوحه؛چه فرقی می‌کند؟ بهای آن 110 میلیاردی بود که نقدا توسط ریاض پرداخت شد.
خاورمیانه ویران شده بی شک نتیجه آن سیاست ها
و رفتارهایی نبوده که قطر مقصر اصلی آن شناخته شود. موضوع منازعات جدید خاورمیانه آنقدر به فراموشی سپرده نشده‌اند که به یاد آورده نشوند. عادل جبیر و محمد بن سلمان حتما سخنان تند و عتاب آمیز جو بایدن معاون رئیس جمهور اوباما در اکتبر سال 2014 در دانشگاه هاروارد و متعاقبا سخنان هیلاری کلینتون را فراموش نکرده‌اند که به صراحت متحدان منطقه‌ای عرب، واشنگتن و نیز ترکیه را مقصر اصلی در تداوم جنگ، رشد ناامنی و تروریسم در خاورمیانه معرفی کردند. گرچه در چنین اعتراف‌هایی نقش واشنگتن به
بهانه کمک به نیروهای میانه‌رو مخالف بشار اسد و
یا کمک به نیروهای نامشخص در عراق نابخردانه وآشکارنادیده گرفته می شود اما صورت واقعی ماجرا در همین گونه اعترافات نهفته است. حال چه اتفاقی رخ داده که قرار به قربانی کردن یک طرف متحد دیروز و دشمن امروز گرفته شده است؟ پاسخ شاید آن باشد که عربستان سعودی سرخورده از عدم تحقق اهداف خود، تصمیم به بازبینی نقشش در خاورمیانه گرفته و با مقصر جلوه دادن قطر در وقوع همه مصائب راه کوتاه را برگزیده باشد! اینکه عربستان در صدد چنین بازنگری از چنین راهی برآمده فکر می‌کنم به خودی خود نشان دهنده شکست سیاسی و اخلاقی بزرگی برای این کشور باید توصیف شود. این البته شاید نکته مهمی نباشد. مهم و نگرانی اصلی، ما به ازای این بازنگری در ایجاد کانونی از بحران و تشکیل یک هژمونی عربی – فرامنطقه‌ای است که ریاض درصدد محور
قرار دادن خود در آن به هر قیمتی با هدف رهبری کل منطقه خلیج فارس، خاورمیانه عربی تا شمال آفریقا ست. پیامی بسیار مخاطره آمیز و تنش‌زا که متاسفانه با پرداخت صدها میلیارد دلار به ایالات متحده شنوندگان و هوادارانی در واشنگتن
پیدا کرده است.
عربستان امروز همچون قطر دیروز که
میلیارد ها دلار پول و سلاح با همکاری ترکیه به منطقه تزریق کرد (برای اهداف مشابه آنچه ریاض الان دنبال می‌کند)، مترصد است آینده را به هر بهایی بخرد! خدای من! شرورانه است، اما موفق خواهد شد؟ احتمالا با قیمتی بسیار گزاف و گران پاسخ در نتیجه نهایی منفی خواهد بود. ولی چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟
این سوالی به شدت نگران کننده‌است. در بسیاری از مطالب سیاسی و امنیتی - استراتژیکی که اخیرا مطالعه کردم ندیدم تحلیل‌گران پاسخی منطقی برای این سوال پیدا کرده باشند. در این میان شاید تنها نقطه امیدواری برخورد بسیار تامل برانگیز و دیپلماسی صبورانه و محتاطانه‌ای باشد که پاره‌ای کشورهای منطقه مانند ایران،عمان و شاید تا حدی کویت در پیش گرفته‌اند. البته نحوه برخورد، تاملات و تعاملات راهبردی تهران در این بحران کاملا بی‌سابقه بی‌شک نقش مهمی‌در کنترل بحران دارد. محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران همواره تاکید کرده «دیپلماسی در بحران‌ها ارزش‌های خود را نشان می‌دهد» باید منتظر ماند.