مشاوران رييس‌جمهور بخوانند

از زمان رسانه‌اي شدن فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي ابراهيم رييسي شاهد رصد نمونه‌هاي متعددي از رفتارها و اظهاراتي بوده‌ايم كه در فرهنگ عامه با عنوان گاف يا سوتي شناخته مي‌شوند. انتظار اين بود كه به تدريج تعداد اين رفتارها و اظهارات كاهش يابد، اما شواهد نشان مي‌دهد اين روند همچنان ادامه دارد. جناح‌هاي مختلف سياسي ممكن است تفسيرهاي متفاوتي از اين مساله داشته باشند و حتي جناح‌هاي رقيب سياسي از آن براي تحقير جناح مقابل خود بهره بگيرند. رسانه‌ها نيز ممكن است براي بالا بردن مخاطب خود، به اين سوتي‌ها رنگ و لعاب طنز و شوخي بدهند. اما واقعيت اين است كه تاثيرات بازتاب رسانه‌اي سوتي‌ها بر شخصيت روحي و رواني خود سياستمدار مي‌تواند به حدي سنگين باشد كه بر تصميم‌گيري‌هاي او اثري منفي برجاي بگذارد. از طرف ديگر رييس‌جمهور شخصيتي حقوقي و متعلق به كل نظام است و سوتي‌هاي او در بيشتر رسانه‌هاي جهاني و بين‌المللي بازتاب مي‌يابد. بر اين اساس لازم است مشاوران رسانه‌اي رييس‌جمهور با تجزيه و تحليل دقيق رفتارها و اظهارات پيشين ايشان، مسير درستي را براي فعاليت‌هاي رسانه‌اي او انتخاب و آن را به دقت كنترل كنند.  گاف‌ها و سوتي‌ها در دنياي سياست فقط اختصاص به ايران و ابراهيم رييسي ندارد، بلكه در ديگر مناطق دنيا هر روز در جريان است.«جان بروكشاير تامپسون»، نظريه‌پرداز اجتماعي رسانه‌ها اشاره دارد كه ريگان از روساي جمهوري امريكا و دن كوئيل (Dan Quayle) از سياستمداران سابق امريكا استعداد عجيبي در گاف دادن داشتند. در اين ميان تيم رسانه‌اي ريگان به سرپرستي دو نظريه‌پرداز به نام‌هاي مايكل‌ديور (Michael Deaver) و ديويد‌گرگن (David Gergen) تلاش كردند تا ريگان را از مساله گاف و سوتي دور نگه دارند. گرگن «نظريه برق‌گير» را در اين باب مطرح كرد. برق‌گير اشاره به اين داشت كه براي در امان نگه داشتن رييس‌جمهور از برق رسانه‌ها و آسيب‌هاي رويت‌پذيري رسانه‌اي لازم است افراد ديگري سپر بلا بشوند. ديور و گرگن فرصت‌هاي ريگان را براي ظاهر شدن در برابر رسانه‌ها افزايش دادند اما از سوي ديگر حلقه كنترل بر پيرامون رييس‌جمهور را تنگ گرفته و سعي كردند فرصت‌هاي فراخوانده شدن او را براي بيان اظهاراتي كه سر منشا گاف بود، محدود سازند. اجازه بدهيد با ذكر دو نمونه با الهام از نظريه ديور- گرگن درباره شيوه‌هاي كنترل فعاليت رسانه‌اي رييسي به عنوان رييس‌جمهور ايران بيشتر تامل كنيم. رييس‌جمهور در اجلاس سران سازمان همكاري شانگهاي، سخنراني خود را از روي متني كه كارشناسان برايش نوشته بودند، ايراد كرد. نحوه قرائت متن توسط رييسي براي يك فرد عادي هم مشخص مي‌كرد كه اين متن را ديگران برايش نوشته‌اند. البته اين‌كار متداول است و معمولا در اينچنين اجلاسي، متن مكتوب سخنراني توسط متخصصان، تنظيم و توسط خود فرد ويرايش مي‌شود.  
اما غلط‌هاي فاحش او در قرائت متن نشان مي‌داد كه او بر مفاهيم متن تسلطي ندارد. در اين مورد، مشاوران او از چند روز قبل، بايد از او مي‌خواستند كه متن را چند بار بخواند و حتي از تمرين خواندن متن و شبيه‌سازي اجلاس سران توسط او فيلم گرفته و تجزيه و تحليل و اشتباهات را به او يادآوري مي‌كردند.
يا در نمونه‌اي ديگر در مراسم استقبال حضور او در فرودگاه شيراز، وقتي دختربچه‌اي پس از معرفي خود متني را خواند، او دوباره نام دختر بچه را از او سوال و فراموش كرد كه او نامش را لحظاتي پيش گفته بود! هرچند اين‌گونه مسائل ممكن است براي ديگر افراد هم در زندگي رخ بدهد، اما درباره سياستمداران مي‌تواند سر منشا سوتي و دردسر باشد. در اين مورد چون اين مراسم به صورت زنده از تلويزيون پخش مي‌شد كار چنداني از دست مشاوران رسانه‌اي ساخته نبود. بر اين مبنا با توجه به موارد مشابه بهتر است با الهام از نظريه برق‌گير ديور-گرگن، مشاوران رسانه‌اي رويت‌پذيري در اينچنين برنامه‌هايي را كاهش دهند؛ اما براي جبران از ويديوهاي ضبط شده كه به همه جوانب آن كنترل وجود دارد و بازبيني شده است، بهره بگيرند. مشاوران رسانه‌اي بايد به رييسي يادآوري كنند كه از حواشي در سخنراني پرهيز و تا حد امكان از روي نوشته صحبت كند. آرامش او را حفظ كنند و حتي شيوه‌هاي تسلط كلامي و مديريت پاسخگويي را به او ياد بدهند. 
اما نكته آخر اينكه، سوتي، سوتي مي‌آورد. معني اين جمله آن است كه وقتي سياستمداري سوتي بدهد اعتماد به نفس خود را به تدريج از دست خواهد داد و باز هم در جايي ديگر سوتي خواهد داد. عين تيم واليبال كه وقتي چند امتياز پشت سر هم از دست مي‌دهد با باختن اعتماد به نفس، بازي را از كف خواهد داد. در اين مواقع، مربي بايد وقت استراحت بگيرد و با گفت‌وگو و ارايه راهكار اين روند را متوقف كند.