سه سناریوی درباره ترور الکاظمی!

صباح زنگنه تحلیلگر مسائل خاورمیانه سه سناریوی کلی برای این ترور ناکام مصطفی الکاظمی متصورم؛ یا اینکه مردم از قبایل و عشایر مختلف عراق، چه کرد، چه سنی و چه شیعه به جان هم بیفتند، یا اینکه نیروهای امنیتی و ارتش با مردم عراق درگیر شوند و یا اینکه شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ای جدید به طور مستقیم مدیریت شرایط عراق را در دست بگیرد. البته این سه سناریو در برخی از محافل سیاسی و رسانه‌ای هم مطرح شده است. با نگاهی به برندگان و بازندگان انتخابات اخیر عراق به نظر می رسد که یک بازی دو سر باخت برای مردم شکل گرفته باشد. اولا اینکه ما در هر دوره از انتخابات پارلمانی عراق شاهد میزانی از اختلافات و جنجال‌های سیاسی بین برندگان و بازندگان انتخابات بوده‌ایم. درسایه این اختلافات تشکیل پارلمان و دولت جدید در عراق ماه‌ها به تعویق افتاده است. نکته مذکور نشان می دهد که ساختار سیاسی فعلی عراق خارج از انتظارات و خواسته های مردم عراق شکل گرفته است، چرا که برخی از احزاب، جریان‌ها و شخصیت‌ها سعی دارند بر وضعیت این کشور مسلط باشند و از هر روشی برای قبضه قدرت استفاده می کنند. لذا نتایج انتخابات فعلی هم چندان تفاوتی با انتخابات در دوره های قبل نمی‌کند. خصوصا که هنوز تکلیف برندگان و بازندگان انتخابات فعلی به‌طور کامل مشخص نشده است. این مسئله خود گویای آن است که انتخابات پارلمانی در عراق کمال بیش با حضور همین احزاب و جریان ها رقم خورده و یک فضای بسته بین آنها در مدیریت عراق را به وجود آورده است. بنابراین در یک نگاه واقع بینانه نمی توانستیم انتظار داشته باشیم نتایجی غیر از نتایج فعلی رقم بخورد. حتی با وجود انقلاب اکتبر ۲۰۱۹. در انتخابات فعلی مرجعیت احساس خطر کرد، چون به باور مرجعیت عراق کاهش مشارکت در این دوره از انتخابات می‌تواند این کشور را وارد یک دوره بسیار سخت، پیچیده، بغرنج و بحرانی کند به گونه‌ای که فساد و ناکارآمدی ساختار سیاسی به بیشترین حد خود برسد. بنابراین برخلاف دوره پیشین که مرجعیت حضور یا عدم حضور را به صلاحدید و قوه تشخیص مردم عراق واگذار کرده بود و بنایی برای تشویق به حضور مردم در صندوق رای نداشت، این بار وارد صحنه شد و سعی داشت با دعوت از مردم برای حضور در پای صندوق ها، مشارکت را افزایش دهد تا مانع از ورود این افراد و احزاب قدرت طلب و پیروزی آنها در انتخابات شود که در نهایت باز هم این انتخابات با کاهش بیشتر مشارکت مردم عراق رقم خورد. دلیل محوری و اصلی کاهش مشارکت سرخوردگی و ناامیدی مردم عراق بود. یعنی یاس مردم عراق از انتخابات پارلمانی، تشکیل مجلس و دولت برآمده از آن برای مبارزه با فساد و ناکارآمدی ساختار سیاسی عراق نوین بعد از صدام حسین سبب شده است که عراقی ها دیگر باوری به صندوق رای و دموکراسی نداشته باشند. لذا چون مردم عراق خیری از انتخابات پیشین ندیده بودند و عملاً هم اعتقاد داشتند که خواسته ها، انتظارات و آرمان های انقلاب اکتبر ۲۰۱۹ توسط برخی از احزاب، جریان‌ها و شخصیت‌ها مصادره به مطلوب شده است  نمی‌توان از انتخابات اخیر هم شاهد یک تحول گسترده برای مبارزه با فساد و ناکارآمدی بود. چرا که پارلمان و دولت برآمده از انتخابات فعلی هم تفاوتی با دوره‌های قبل نخواهد کرد. تا زمانی که ساختار سیاسی عراق برمبنای نظم نوین مدنظر ایالات متحده آمریکا تشکیل شود وضعیت همین خواهد بود، چون مشکل زیربنای نظم جدید عراق نوین بعد از صدام حسین است. به هر حال نظم جدید عراق بر اساس قانون اساسی شکل گرفت که تدوین کننده اصلی یا پیش‌نویس اصلی آن توسط یک مشاور آمریکایی ارائه شد. یعنی احزاب و شخصیت‌های عراقی برای تدوین قانون اساسی عملاً در چارچوب همین پیش‌نویس مدنظر آمریکایی‌ها عمل کردند؛ پیش نویسی که قانون اساسی عراق را بر اساس تقسیم قدرت تعریف کرده بود. در این راستا یک سوم قدرت به اهل سنت، یک سوم قدرت به کردها و یک سوم قدرت به شیعیان خواهد رسید و در این بین عملاً چیزی که مهم نیست مسئله اکثریت یا اقلیت است. در این شرایط قطعا شاهد نوعی بن بست سیاسی در داخل عراق خواهیم بود، چون هر کدام از این بخش ها باید هماهنگ با دو بخش دیگر عمل کنند، در صورتی که دموکراسی بر اساس رای اکثریت عمل می کند. در صورتی که اکنون بدون حضور یکی از این ۳، پروسه تشکیل دولت و پارلمان متوقف خواهد بود. یعنی یکی از این ۳، مشارکتی در تشکیل پارلمان و تشکیل دولت نداشته باشند و یا موافقت خود را اعلام نکنند آن زمان شاهد چالش، بن بست و بحران در عراق خواهیم بود. این یعنی تعطیلی اراده برای انجام کار در عراق. اینجاست که شاکله قانون اساسی بر اساس طراحی آمریکایی‌ها باعث ایجاد این نابه سامانی‌ها در شکل گیری دولت وموفقیت دولت‌ها در عراق شده است.