عزمی برای برخورد با جادوگری در فوتبال نیست

حاشیه‌های فوتبال کشورمان به مراتب پررنگ‌تر از متن آن است. چالش حضور افراد معلوم‌الحال در این رشته تا قبل از این فقط مربوط به برخی باشگاه‌ها و مربیان بود، ولی اخیراً پای‌شان به فدراسیون فوتبال هم باز شده و مدیریت این رشته را نشانه گرفته‌اند. قصه جادو و جمبل در فوتبال ما سال‌هاست که دهان به دهان نقل می‌شود و مصاحبه‌های جنجالی هر از گاهی جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما عدم برخورد جدی و قاطعانه با این جریان مخرب و ناسالم باعث شده تا مدعیان دروغین با القابی، چون «خوبان عالم» به سطوح بالای فوتبال ایران نفوذ کنند. نادر فریادشیران از جمله پیشگامان افشاگری در خصوص واقعیت‌های تلخ جادوگری در فوتبال است، واقعیت‌هایی که بار‌ها در موردش صحبت شده، اما به گفته این مربی و کارشناس باتجربه فوتبال عزمی برای رسیدگی به آن‌ها وجود ندارد. فریادشیران در گفتگو با «جوان» هدف از تأکید روی این ماجرا را نجات فوتبال از فساد و پلشتی خواند. بحث حضور جادوگران و رمالان دوباره در صدر اخبار قرار گرفته است. فکر می‌کنید این بار حرکت جدی در مقابل این جریان ناسالم فوتبال انجام می‌شود؟
در یک برنامه زنده با من صحبت شد، ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اگر من به کسی تهمت می‌زنم چرا با من برخورد نمی‌کنند؟ انگار مسئولان اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند. مسئولان امنیتی، اطلاعاتی و پلیس فتا می‌توانند این مسائل را پیگیری کنند، ساده‌ترین کار ردیابی تلفن‌هاست، اما عزمی برای این کار وجود ندارد. با هر کس صحبت می‌کنم می‌گوید بی‌خیال بابا حوصله داری و برخی‌ها هم تهدید می‌کنند. هیچ عزمی برای مقابله با این پدیده شوم وجود ندارد! اگر فیفا از جادوگری در فوتبال ما باخبر شود قطعاً فوتبال‌مان تعلیق می‌شود. می‌بینیم که آن‌ها هر روز پست جدید می‌گیرند و ما هم بیرون گود نشسته‌ایم. آخرش هم به ما می‌گویند دیدید نتوانستید کاری کنید! چراکه هیچ حرکت جدی در مقابل این جریان انجام نشده است. بحث ورود جادوگری در فوتبال ایران از چه زمانی آغاز شد و چطور رمال‌ها به مستطیل سبز ایران راه یافتند؟
مواردی که در این مصاحبه اشاره می‌کنم مصادیقی از وجود جادوگری در فوتبال است و به هیچ وجه اعتقاد من نیست. اگر اعتقاد داشتم اصلاً انتقاد نمی‌کردم. یک فیلمی هست از یک بازی در آفریقا؛ دروازه‌بان یک چیزی در ستون دروازه قرار می‌دهد و تا دقایق پایانی بازی چند توپ به تیرک می‌خورد و گل نمی‌شود. مهاجم حریف آن را برمی‌دارد و به دست کمک‌مربی تیم می‌دهد. در عرض چند دقیقه بعد از برداشتن طلسم موفق به گلزنی می‌شوند. تا جایی که من می‌دانم اولین بار یکی از اعضای کادر باشگاه کلاک کرج بود، گفت یک نفر هست که نفسش حق است و دعا می‌کند. آن زمان در تیم سایپا بودم. من اهمیتی به این موضوع ندادم و او دوباره آمد و ادعاهایش را تکرار کرد. از آنجا که فردای آن روز مسابقه داشتیم تمرین زود تمام شد، بعد از آن به همراه همین فرد به روستای کلاک بالا و باغی متروک رفتیم. باغی که متعلق به فردی به نام «امیر اسکندری» بود. خودش چیزی نگفت، ولی شخص همراه‌مان گفت اگر او دعا کند تیم نتیجه می‌گیرد. بعد از شنیدن این حرف توجهی نکردم و در تیم سایپا نیز هیچ همکاری با این فرد نداشتیم. بعد از یک سال من به تیم پیکان رفتم. دو بازیکن که تازه به پیکان آمده بودند به من گفتند تیم سایپا جادوگر دارد و اسم همان فرد خاص را آوردند. به آن‌ها گفتم اهمیتی به این مسائل ندهند و فوتبال‌شان را بازی کنند. آن‌قدر بازیکنان پیکان نسبت به مسئله جادوگری حساس شده بودند که یک مصاحبه کردم و در یکی از روزنامه‌های ورزشی قبل از بازی گفتم «ما از قدرت ماورایی سایپا نمی‌هراسیم.» آن سال هم سایپا و هم پیکان شش بازی انجام داده بودند، منتها سایپا شش برد داشت و صدرنشین بود، ولی پیکان صفر امتیاز بدون گل زده و ته جدول بود. در این بازی رودررو همان فرد در ورزشگاه شریعتی کرج پشت دروازه حاضر بود و همه او را می‌دیدند. خلاصه اینکه پیکان در زمین سایپا هم گل زد و هم امتیاز گرفت. نشان به این نشان که سایپا بعد از آن تساوی شرایطش بحرانی شد و برای ماندن در لیگ برتر به پلی‌آف رفت. اخبار سایپا به ما می‌رسید، می‌گفتند جادوگر به مربی گفته این کار را بکن، ارنج را مشخص کرده، چه لباسی بپوشیم، کی تعویض کنیم و... در پلی‌آف با پگاه گیلان بازی داشتند؛ داور، به نفع پگاه پنالتی گرفت، اما بعد یک لحظه انگار مسخ شد و نظرش را تغییر داد! بعد از این صحنه سایپا حمله کرد، دو دفاع پگاه مثل شخصیت‌های کارتونی به‌هم برخورد کردند، دروازه خالی ماند، سایپا به گل رسید و بازی را یک- صفر برد. این برد کاملاً غیرطبیعی بود. هدف برخی باشگاه‌ها، مربیان و مدیران از استفاده از رمال‌ها چیست؟ واقعاً می‌توان با تکیه بر این مسائل در فوتبال موفق شد؟
معتقدم در فوتبال این افراد به دنبال منافع خودشان هستند. از آنجایی که می‌دانند اگر برکنار شوند منافع‌شان به خطر می‌افتد دست به دامن چنین آدم‌هایی می‌شوند و بخشی از درآمدشان را به جادوگران می‌دهند. تیم سایپا بعد از اینکه در پلی‌آف موفق شد و در لیگ برتر ماند یک خودروی زانتیای مشکی به این آقا دادند! این خودرو از طرف چه شخصی به او داده شده؟ آیا جز این است که او گفته تیم‌تان را در لیگ برتر نگه می‌دارم و فلان خودرو را به من بدهید. این فرد اگر خیلی ادعا دارد بیاید مجانی چنین کار‌هایی در فوتبال انجام دهد. جالب است که مدیر عامل وقت سایپا که از دوستان‌مان است اخیراً در مصاحبه‌ای این مسائل را تکذیب کرده و گفته چه اشکالی دارد که ما از توانایی این افراد و دعای خیرشان برای شاد کردن دل مردم استفاده کنیم؟! گفتن چنین حرف‌هایی خطرناک است و اگر عزیزی‌خادم رئیس فدراسیون در موردش صحبت کند فوتبال ایران بدون شک از سوی فیفا تعلیق می‌شود. البته برخی به این افراد «خوبان عالم» می‌گویند. قطعاً برای این خوبان عالم جیره و مواجب خاص در نظر گرفته‌اند. متأسفانه برنامه «فوتبال برتر» شبکه ۳ به روابط عمومی رئیس فدراسیون تبدیل شده و عزیزی‌خادم، کامرانی‌فر و سایرین به راحتی به تلویزیون می‌آیند. فراتر رفتن بحث جادوگری از باشگاه‌ها به فدراسیون چه عواقبی برای فوتبال کشورمان دارد؟‌


نمی‌دانم آقای جادوگر با فدراسیون همکاری دارد یا خیر، اما می‌دانم که او در فوتبال ایران فعالیت می‌کند و مربیان‌مان نیز با او ارتباط دارند. اگر فدراسیون با جادوگر در ارتباط نیست بیاید در تلویزیون و همین برنامه تلویزیونی بگوید که امیر اسکندری را قبول ندارم و ارتباطی هم با او ندارم. حتی شده به دروغ این را بگوید. نمی‌تواند این حرف را بزند. این مسائلی را که بیان کردم خودم دیدم و در منزلش حضور داشتم. یک سری شمع در این باغ وجود داشت که روشن هستند و به مرور ارتفاع اشک شمع‌ها بسیار بلند شده. می‌خواستم نماز بخوانم که به من گفت به سمت آتش این شمع‌ها نماز بخوان! یک شمشیر هم در منزلش بود که گفت داستانی دارد؛ می‌گفت برای مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی جهان به همراه تیم اعزام می‌شدم و همراه داشتن شمشیر در هواپیما قدغن بود، ولی او از طریق قدرتش کاری کرد که مسئولان فرودگاه این شمشیر را ندیدند!
چند درصد از فعالان فوتبال ایران به جادوگری اعتقاد دارند و از آن‌ها استفاده می‌کنند؟
تعدادشان خیلی کم است. کسانی که با این افراد همکاری کرده و می‌کنند عاقبت به خیر نشده و نمی‌شوند. شاید به موفقیت‌های زودگذر و موقتی رسیده باشند، اما در نهایت به جایی نمی‌رسند. به اعتقاد من اکثر مربیان و بازیکنان فوتبال ما با جادوگر و رمال همکاری نمی‌کنند و فقط اقلیتی هستند که چند صباحی به موفقیت می‌رسند و بعد هم تمام چراکه به غیر از قدرت الهی هیچ قدرتی پایدار نمی‌ماند. ته این ماجرا پوچ است. یک مربی بود که با این جادوگر همکاری می‌کرد، البته به واسطه باشگاهش. ولی حالا ببینید کجاست. یک مربی معروف دیگر هم هست که از زمان همکاری‌اش با این فرد اگرچه در همه تیم‌های خوب به جز استقلال و پرسپولیس سرمربیگری کرده و پول خوبی گرفته، اما هیچ افتخاری به دست نیاورد. یک نفر دیگر به واسطه او رئیس یکی از فدراسیون‌ها شد، ولی با فضاحت از آن فدراسیون بیرونش کردند. در سمت جدیدش نیز حکم نگرفته و حضورش غیرقانونی است. بحث احضار رئیس فدراسیون فوتبال به مجلس مطرح است. مجلس شورای اسلامی و نهاد‌های نظارتی در برخورد با جادوگری در فوتبال چه نقشی را می‌توانند ایفا کنند؟
نمایندگان مجلس اگر واقعاً می‌خواهند به این مسئله بپردازند نباید کیلویی ورود کنند و باید سنجیده جلو بروند. به عنوان مثال می‌توانند ریز تماس‌ها و تراکنش‌های مالی افراد را بررسی کنند. البته این روز‌ها برای انجام کار‌های غیرقانونی دیگر کارت به کارت نمی‌کنند بلکه سکه طلا رد و بدل می‌شود. منتها اگر واقعاً بخواهند پیگیری کنند همه این مسائل قابل پیگیری و ردیابی است، ولی وقتی نخواهند همه چیز را کیلویی رد می‌کنند. یعنی امیدی به پیگیری و نجات فوتبال نداشته باشیم؟
عزمی برای پیگیری و ریشه‌کنی جادوگری در فوتبال وجود ندارد و بولد شدن این مسائل موقتی و گذرا است. سؤال من این است که چرا رسانه ملی به این مسئله نمی‌پردازد؟ چرا از افراد مطلع در فوتبال نمی‌خواهند در تلویزیون در این مورد افشاگری کنند؟ باید پیگیری واقعی انجام شود نه یک جریانی راه بیندازند تا با چوب من سر فلان مسئول بکوبند. من نمی‌خواهم ابزار دیگران شوم بلکه قصدم حل مشکل است وگرنه شخصاً چه مشکلی با عزیزی‌خادم دارم؟ فقط می‌خواهم فوتبال‌مان عاری از پلشتی و فساد و خرافات باشد. اولین بار من این مسئله را رسانه‌ای کردم، اما نه گوش من را پیچاندند که چرا این حرف‌ها را زدی نه به آن کسی که جادوگری کرده گفتند چرا این کار را کردی؟