اکران رایگان!

آفتاب یزد – یوسف خاکیان: مدت کوتاهی است که سایه شوم کرونا به دلیل واکسیناسیون شدن بخش بزرگی از مردم بر سطح زندگی اجتماعی افراد کمتر شده هرچند خبرها و گزارش‌هایی که در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها منتشر می‌شود حاکی از این است که خطر در کمین است و هر آن ممکن است موج جدید کرونا همراه با فاجعه‌های جدیدتر از راه برسد و زندگی مردم ایران و جهان را مختل کند. حالا دیگر همه مردم و مسئولان بعد از دو سال تجربه زندگی در شرایط کرونایی می‌دانند که چه روزگار سختی را از سر گذرانده‌اند و این یعنی باید تمام تلاش خودشان را به کار بگیرند تا بار دیگر حتی نیم میلیمتر به عقب برنگردند و دوباره ماجرایی را که دمار از روزگار آنان درآورده بود،
تجربه نکنند.
مفهوم این سخن آن است که اگر تا اینجای کار آمده ایم، اگراکنون فعالیت‌های اقتصادی کم و بیش راه افتاده و اگر مردم در خیابان‌ها تردد می‌کنند و اگر ادارات دولتی و خصوصی دورکاری کارکنان خود را کم کرده‌اند و اگر مراکز فرهنگی مانند سالن‌های تئاتر و سینما و... باز شده اند، باید حواسمان باشد که ناگهان وهم برمان ندارد که همه چیز به روال عادی برگشته و می‌توانیم مثل گذشته هر کاری دلمان خواست بکنیم. هرچند که شواهد نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از جامعه از این حواس جمعی برخوردارند چه آنکه مثلا در حوزه هنر با آنکه خبر می‌رسد فلان فیلم چند میلیارد تومان فروش کرده و یا قرار است سالن‌های سینما و تئاتر تا چند روز دیگر با ظرفیت کامل پذیرای مخاطبان خودشان باشند اما با این حال می‌بینیم که خیلی از مردم همچنان بر مدار مدارا و نرفتن به سمت این قبیل تفریحات همچنان خودشان را در قرنطینه خانگی نگه می‌دارند و منتظر می‌مانند تا شرایط از این هم که هست بهتر شود. این احتیاط البته که شرط عقل است و نشانگر تدبیر برای عملی ساختن این شعار که می‌گوید: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» می‌باشد، اما یادمان باشد که حتی اگر شرایط دوباره وخیم شود و موج جدید کرونا دوباره از راه برسد، ما انسانیم و بالاخره هر طوری که شده باید به زندگی اجتماعی مان ادامه دهیم، خاصه در شرایط امروز که اوضاع و احوال (از هر جنبه‌ای که در نظر بگیرید) اصلا خوب نیست و واقعا حالا دیگر سوپاپ اطمینان‌های موقتی هم چندان کارایی ندارند و اینگونه نمی‌شود که همینطور به زندگی با در خانه ماندن و ترس و لرز از کرونا یا هر بیماری دیگری ادامه دهیم. البته که حتما باید در زمان اوج کرونا و حتی امروز تدابیر هوشمندانه و کارآمدی توسط مسئولان اندیشیده می‌شد تا کار به اینجا نکشد، اما متاسفانه چنین امری تحقق نیافت و ما امروز در این گردنه تاریخی صعب العبور قرار داریم. برای مثال اگر خاطرتان باشد در طول دو سال گذشته تنها کاری که خیلی سفت و سخت صورت گرفت و مسئولان اصرار بر اجرای آن داشتند تعطیلی مراکز فرهنگی مانند سالن‌های سینما و تئاتر بود، اتفاقی که وقتی ادامه پیدا کرد تاثیر خود را بر روی روان مخاطبان گذاشت و آنها آرام آرام به سمت عادت کردن به نرفتن به سالن‌های سینما و تئاتر حرکت کردند و کار به جایی رسید که وقتی در برهه‌های خاص زمانی از این دو سال اعلام می‌شد که سالنها باز شده و مردم می‌توانند برای تماشای فیلم و تئاتر به آنها مراجعه کنند عملا می‌دیدیم که حتی مورچه‌ها هم از جلوی در سالن‌های سینما و تئاتر رد نمی‌شدند چه برسد به اینکه آدمها بخواهند بروند پول بدهند بلیت بخرند و روی صندلی‌ها بنشینند و فیلم تماشا کنند. این ماجرا هنگامی که دوباره سالنها تعطیل می‌شدند قوت بیشتری پیدا می‌کرد چرا که مردم با خودشان می‌گفتند: «دیدی اعتباری به این سالنها نیست، اگه بود که دوباره تعطیل نمی‌شدن، خوب شد نرفتیم سینما فیلم نگاه کنیم، اگر نه معلوم نبود الان چه بلایی سرمون اومده بود» این نوع اندیشه در ذهن مخاطبان در حالی صورت می‌گرفت که سینماداران، فیلمسازان و اهالی سینما طور دیگری فکر می‌کردند، این مسئله را می‌شد به وضوح در گفتگوها و اظهار نظرهایی که این افراد با خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها انجام می‌دادند، دریافت. اکثر آنها فکر می‌کردند مردم از بازبودن سالن‌ها مطلع نیستند به همین دلیل است که کسی از فیلم‌های روی پرده استقبال نمی‌کند، این یعنی اگر مردم بدانند که سالن‌ها باز هستند تمام کار و کاسبی خودشان را رها کرده و حتی با وجود کرونا به سمت سالن‌های سینما و تئاتر هجوم می‌آوردند که فیلم و نمایش تماشا کنند. البته که بخشی همین فعالان سینما و تئاتر شستشان خبردار شده بود که قضیه از چه قرار است، آنها دریافته بودند که مردم دارند به نرفتن به سینما و تئاتر عادت می‌کنند، به همین دلیل وقتی سالنها باز می‌شد هیچ استقبالی از سوی فیلمسازان و صاحبان آثار هنری در جهت روی پرده فرستادن فیلمها و روی صحنه بردن نمایش‌ها صورت نمی‌گرفت، چرا که آنها می‌دانستند اگر چنین کاری انجام دهند هیچکس برای تماشای آثارشان به سالنها نخواهد آمد. روزها و هفته‌ها و ماه‌ها گذشت و این تعطیل شدن‌ها و باز شدن‌های مقطعی سالنها ادامه پیدا کرد و مردم همچنان کنج خانه‌ها نشستند و بجز درصد کمی از افراد که بی‌خیال کرونا بودند کسی برای تماشای فیلم‌های سینمایی راهی سالنها نشد، اینجا بود که مسئولان سینمایی برای تشویق فیلمسازان بسته حمایتی در نظر گرفته و اعلام کردند هر فیلمی حاضر شود روی پرده برود به آن کمک مالی خواهیم کرد. پس از کش و قوس فراوان برخی فیلم‌ها حاضر به انجام این کار شدند، اما همچنان استقبال سرد بود تا اینکه «دینامیت» مسعود اطیابی
در سالن سینماها منفجر شد و توانست مردم را دوباره به سمت سینماها بکشاند، پس از آن «درخت گردو» محمدحسین مهدویان آمد و چند فیلم دیگر و سپس هم نوبت «قهرمان» اصغر فرهادی رسید. با آمدن این فیلم‌ها سالن‌ها دوباره کمی رونق گرفتند و به روزگار اکنون رسیدیم اما کیست که مطلع نباشد هنوز درصدی از جمعیت سینمارو به صورت خاموش در خانه هایشان نشسته‌اند و حاضر نیستند برای دیدن فیلم‌ها و نمایش‌های خوب هم راهی سالن‌های سینما و تئاتر شود. نکته مهم اینجاست عقل سلیم و اقتصادی می‌گوید باید این افراد را هم از خانه هایشان بیرون بکشیم و برای تماشای فیلم و نمایش به سالنها بیاوریم، حداقل اکنون که در شرایط تقریبا نسبی خوبی قرار داریم بنابراین می‌توانیم کاری انجام دهیم که مردم راهی سالن‌های سینما و تئاتر شوند تا هم ما فیلمسازان و سینماداران به هدف‌های فرهنگی مان برسیم و هم مردم از لاک خودشان بیرون بیایند. اما راه چاره چیست؟ چگونه می‌توان به چنین اقدامی مبادرت


ورزید؟
راستش را بخواهید جرقه نوشتن این گزارش زمانی در ذهن نگارنده زده شد که با خبری که دو روز پیش در درگاه خروجی سایت ایران تئاتر درج شده بود مواجه شد. خبری با این مضمون:
«فیلم‌تئاتر «خداحافظ راکون پیر» به نویسندگی و کارگردانی فهیمه میرزاحسینی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی در پایگاه اینترنتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اکران رایگان می‌شود.»
اگر از تمام واژه‌های این خبر فاکتور بگیریم و هیچ کدامشان را به حساب نیاوریم باز هم نمی‌توانیم بی‌خیال عبارت «اکران رایگان» شویم. اکران رایگان شاه کلید کشاندن مخاطبان در منزل نشسته و همچنان در قرنطینه قرار گرفته است، این همان راه چاره‌ای است که در خطوط پیشین پرسش آن را بیان کردیم و گفتیم چگونه
می‌توان به چنین اقدامی مبادرت ورزید. باید آگاه باشیم که این مخاطبان اگر تا امروز پا به سالن سینما نگذاشته‌اند یقینا تا زمانی که کَلَکِ «کرونا» و «کووید 19» به صورت صد در صد از روی تمام کره زمین کنده نشود خانه هایشان را به قصد سالنهای سینما و تئاتر ترک نمی‌کنند، اما با اتخاذ تمهیداتی می‌توان شرایطی را فراهم کرد که این مخاطبان بالقوه به مخاطبان بالفعل تبدیل شوند و چیزی از درون قلقلکشان دهد که: «خوب است الان ما هم برویم و در سالن‌های سینما و تئاتر، فیلم و نمایش تماشا کنیم» راکون پیر با خداحافظی‌اش راه عملیاتی شدن این مسئله را به ما یاد می‌دهد، اقدام «اکران رایگان» فیلم‌ها درسینما و بردن رایگان نمایش‌ها روی صحنه هر چند که ممکن است این اندیشه را در ذهن بپروراند که صاحبان آثار را با ضرر مواجه خواهد کرد اما بی‌شک در بلند مدت تاثیر عمیقی روی آشتی دوباره مخاطبان خاموش با سالن‌های سینما خواهد گذاشت، مخاطبان خاموشی که آنها هم انسانند و از نیازهای بشری برخوردارند و تمامشان خوراک روح و روان می‌خواهند و چه خوراکی بهتر از هنر که در خود کتاب دارد، فیلم دارد، نمایش دارد و... حال که کرونا نمی‌گذارد مردم به سمت سالنها بروند اهالی سینما و تئاتر، مسئولان مرتبط با مسائل فرهنگی و صاحبان آثار باید به تشکیل اتاق فکر و برگزاری جلسات کارشناسی شده به یک اجماع نظر برسند و با تصمیم‌گیری درست و رسیدن به هدفی که اکران آنلاین در اولویت آن قرار داشته باشد راه را برای آشتی دوباره مخاطب با هنرهای سینما و تئاتر باز کنند، حال اگر در این میان زیان اقتصادی مختصری هم شامل حالشان شود، حداقلش این است که این موضوع در کلیت ماجرا به نفع سینما و تئاتر سرزمین ما خواهد بود چرا که بالاخره این افراد در آینده هم فیلم‌ها و نمایش‌هایی را عرضه خواهند کرد که مخاطبانی که امروز برای تماشای آثار فعلی آنها به سالنها می‌روند و رایگان به تماشای محصول آنها می‌نشینند، در آینده برای تماشای محصولات فرهنگی آنها به سالنها مراجعه خواهند کرد و این بار پول خواهند داد و بلیت تهیه خواهند کرد. این همان منفعتی ست که بذر
به وجود آمدنش را امروز در خاک می‌کاریم و فردا نتیجه آن را درو خواهیم کرد. به نظر می‌رسد به هزینه کردنش بیارزد،
حال اینکه مسئولان و اهالی سینما و تئاتر و مخصوصا صاحبان آثار چه تصمیمی در این زمینه خواهند گرفت، مهمترین موضوعی است که تکلیف آینده سینما و تئاتر را روشن خواهند کرد.