آن‌هایی که برای نیامدن، می‌روند!

حسین طاهری‌فرد‪-‬ این روزها بحث «مهاجرت نخبگان» دوباره داغ شده است. تا مدت‌ها مهاجرت نخبگان فقط از دیدگاه اقتصادی مورد توجه آسیب‌شناسان قرار داشت اما در دهه‌های پایانی قرن بیستم مهاجرت نخبگان از ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در قالب «الگوهای مهاجرت» مورد توجه جامعه‌شناسان قرار گرفت. پدیده مهاجرت نخبگان مسئله جدیدی نیست و به عنوان یک آسیب‌اجتماعی از دهه چهل در ایران مورد توجه قرار گرفت، اما شتاب و گستردگی بی‌سابقه‌ی این رخداد و بی‌تفاوتی و بی‌تدبیری بسیاری از مسئولان، مهاجرت نخبگان علمی را به مسئله بسیار
جدی تبدیل نموده است. آمار و ارقام مربوط به مهاجرت قطعی نخبگان علمی و نرخ مهاجرت ایرانیان جای بحث فراوان دارد و موضوع این مقاله نیست. هدف این یادداشت پاسخ به این سوال است که «برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان و جبران خسارت‌های ناشی از آن، چه اقدامات جدی باید صورت گیرد؟» مهاجرت نخبگان علمی منجر به خروج سرمایه‌های انسانی؛ سرمایه‌هایی که با صرف هزینه‌گزاف به دست می‌آید می‌شود. مهاجرت نیروی انسانی ماهر، نخبه و کارآزموده به آن معناست که جامعه از علم، تخصص و مهارت‌های فنی آنان محروم می‌ماند. در واقع سرمایه بسیار ارزشمندی به نام نیروی انسانی متخصص که هزینه‌های بسیار زیادی صرف تربیت آن‌ها شده است دقیقا در زمانی که باید به ثمر بنشیند با «بی‌برنامگی و ضعف‌های ساختاری» تقدیم کشورهای توسعه‌یافته می‌شود که این منجر به کاهش نیروهای علمی، در نتیجه عقب افتادگی کشور و وابسته‌تر شدن به جوامع پیشرفته خواهد شد. در سال‌های اخیر آمار مهاجرت نخبگان به ویژه دانشجویان به دلائل گوناگون از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. حال مهم‌ترین سوالی که مطرح می‌شود این است که «چرا در تمام این سال‌ها، همچنان این موضوع در جامعه ما به عنوان یک مسئله مطرح است و برای آن راه‌حلی پیدا نشده است؟» متاسفانه در تمام این سال‌ها، پدیده «مهاجرت متخصصین و نخبگان» به دیگر کشورها به عنوان یک آسیب‌اجتماعی به طور زیربنایی و جدی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل دولت‌ها و سیاستگذاران کلان نظام قرار نگرفت تا افزایش قابل تامل و نگران‌کننده خروج دانش آموختگان دانشگاه‌ها از کشور، به یک مسئله سیاسی مهم تبدیل شود. به باور جامعه‌شناسان و کارشناسان اجتماعی، مسئله مهاجرت نخبگان موضوع پیچیده و چندلایه‌ای است که نمی‌توان آن را به یک یا چند عامل قاطع و تعیین‌کننده محدود کرد و بسیاری از تحلیل‌های ارائه شده مبتنی بر سیر نزولی مهاجرت نخبگان، تطابق کافی با واقعیات نداشته و یا از دقت کافی برخوردار نیستند. عوامل بسیاری در بروز این آسیب اجتماعی موثرند. از جمله مهم‌ترین دلایل مهاجرت نخبگان ایرانی می‌توان به عواملی چون فرصت شغلی محدود و نبود نظام شایسته‌سالاری، فساد ریشه‌دار مالی و اداری، نداشتن امکانات علمی-پژوهشی مناسب و پیشرفته، شرایط نامطلوب سیاسی و اجتماعی، مسائل اقتصادی و نبودن امکانات رفاهی اشاره کرد. بی‌شک خروج تعداد قابل توجهی از متخصصین و نخبگان ایرانی نمی‌تواند موضوع کم‌اهمیتی باشد و پیامدهای بسیار ناگوار آن تبعات بسیاری برای کشور داشته و خواهد داشت. از آنجایی‌که نیروی انسانی متخصص و ماهر یکی از اساسی‌ترین شاخص‌های توسعه یافتگی کشورها محسوب می‌شود، بنابراین لازم است با برنامه‌ریزی بلند مدت و سیاست گذاری‌های جدید و تغییر برخی سازوکارها تلاش شود که دانشگاه‌ها و دانشگاهیان از یک منزلت و جایگاه حقیقی و بسیار بالاتری در کشور برخوردار باشند تا شاید در آینده شاهد وضعیت بهتری در این مورد باشیم.