روزنامه ابتکار
1400/09/07
بالا رفتن قیمت و کمبود کاغذ، رسانههای کاغذی را با مشکلات جدی روبهرو کرده است بحران در بحران برای روزنامهها
گروه فرهنگ و هنر – این روزها افسار قیمت کاغذ برای بار چندم در چند سال گذشته از دست خارج شده و سرکشی میکند. بالا رفتن بهای کاغذ هم برای روزنامهها و رسانههای کاغذی تنها یک معنی دارد، شیب تند به سوی تعطیلی!داستان قیمت کاغذ و بحران در روزنامهها و مجلات، یک داستان طولانی است. نیمه دوم سال 96 آغاز ماجرای پیچیده کاغذ بود. سوم آذر همان سال بود که محمود آموزگار، رئیس وقت اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران اعلام کرد به دلیل متوقف شدن ثبت سفارش واردات این کالا 20 درصد افزایش داشته است. آن زمان عوامل مختلف باعث شد تا قیمت کاغذ با افزایش 20 درصدی روبهرو شود و این نقطه آغاز یک بحران پیچیده، طولانی و مزمن بود!
بالا رفتن قیمت ارز، افزایش قیمت جهانی خمیر کاغذ و عدم همخوانی عرضه و تقاضا همچنان باعث افزایش قیمت کاغذ میشد تا اینکه اواخر سال 96 کاغذ در لیست کالاهای اساسی قرار گرفت. در این میان از یک سو تحریمهای یکسویه از سمت آمریکا و از سوی دیگر دلالان و دستهای پشت پرده باعث ایجاد التهابی طولانیمدت در موضوع تامین کاغذ و قیمت آن شد.
در این میان مدام خبرهایی از سوی مقامات مرتبط با موضوع کاغذ مبنی بر واردات کاغذ منتشر میشد تا جو روانی کمی کاهش یابد. البته این خبرها صحت هم داشتند ولی باز هم آرامش کاغذ موقتی بود. اما روزنامهها، ناشران و مشاغل وابسته به آنها به واسطه آسیبی که از گرانی کاغذ دیدند، یا یکی پس از دیگری تعطیل میشدند یا مجبور به کاهش نیرو برای حفظ بقا بودند. در این میان مسائل حاشیهای مثل مشکلات حمل و نقل هم سنگهای دیگری را جلو پای لنگان کاغذ میانداختند.
ماجرا به همین صورت کجدار و مریز ادامه پیدا میکرد تا اینکه 12 دی سال 97، سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، خبر از دستگیری سلطان کاغذ داد. اوایل سال 98 بود که شایعاتی پیرامون خروج کاغذ از لیست کالاهای اساسی، بازار را دوباره ملتهب کرد. گرچه این شایعات تکذیب شد اما بازار کاغذ آرام نشد که نشد!
افزایش قیمت کاغذ در کنار بالا رفتن دیگر اقلام مورد نیاز در چرخه تولید کتاب، درنهایت منجر به افزایش قیمت کتاب شد، چنانکه برخی از خانوادهها مجبور بودند تا این کالای فرهنگی را از سبد کالاهای مورد نیاز خود حذف کنند. این روند ادامه داشت تا حدود پاییز سال 98 که خبرهایی از کاهش قیمت کاغذ شنیده شد.
تقریبا اواخر فروردین سال گذشته دوباره قیمت کاغذ دچار نوسان شد. اینها را بگذارید در کنار شیوع کرونا و کاهش سرانه مطالعه مطبوعات کاغذی تا متوجه شوید که روزنامهها با چه بحرانی روبهرو بودند. به هر نحو، با تمام سختیها روزنامهها دوام آوردند گرچه در این راه برخی که نتوانستند از بحران عبور کنند، به تاریخ پیوستند.
حالا چندی است که بار دیگر کاغذ تصمیم گرفته تا روزنامهها و رسانههای کاغذی را دچار بحران در بحران کند. کما اینکه چندی پیش، روزنامه سازندگی، ضمیمه دوچرخه روزنامه همشهری خبر از پایان انتشار کاغذی دادند و روزنامه هفت صبح هم اعلام کرد که دیگر نمیتواند از پس هزینه کاغذ بربیاید.
در حال حاضر به جز قیمت عجیب کاغذ، کمیاب شدنش هم بحرانی مضاعف شده اما دلیل این اتفاق چیست؟ علی مزینانی، مدیر عامل روزنامه «هفت صبح» در گفتوگویی در اینباره گفته است: طی ده سال گذشته که به عنوان مدیر عامل اجرایی یک روزنامه فعالیت داشتم به هیچ وجه شرایط حاضر را نداشتیم. گرچه در گذشته گرانی، سواستفاده و یا حتی یک قطع خاصی از کاغذ موجود نبود، اما ظرف دو ماه گذشته، ما با پدیده «کمبود کاغذ» روبهرو شدیم. چرا که هیچ سفارش جدی برای کاغذ نشده و احتمالا در آینده هم نباشد. اگر کمبود شدید کاغذ نبود، قطعا کسی که احتکار کاغذ کرده بود الان بهترین زمان برای فروش آن داشت. ولی وقتی کاغذی در بازار نیست، عملا موجودی این محصول تمام شده است.
مزینانی درباره دلایل مشکلات کاغذ روایت یکی از بازرگانان را نقل میکند و میگوید: وقتی از یک تاجر کاغذ درباره مشکل حاضر کاغذ سوال پرسیدم، اینگونه توضیح داد که هیچ انگیزه و دلیلی وجود ندارد تا یک تاجر کاغذ، سرمایه خود را در وضعیت تورم بالا برای سفارش کاغذ بگذارد و تعهد ریالی بدهد که کاغذ وارد کند و با سود پایینی که مشمول تعزیرات هم می شود، این کار را انجام دهد.
او ادامه میدهد: همین تاجر درباره ارز ۴۲۰۰ توضیح داد که ما با همین قیمت کاغذ را ظرف دو ماه با سود بسیار پایین وارد کردیم و آماده تحویل به مطبوعات بودیم، اما وزارت ارشاد به عنوان متولی که قرار بود به مطبوعات سهمیه کاغذ بدهد تا ۷ ماه کاغذ ما را در انبار نگه داشت و اجازه فروش نمیداد و سهمیه را هم به مطبوعات نمیداد. در واقع وزارت ارشاد به دنبال به دست گرفتن کنترل بازار بود و دولت خودش جبران ضرر نکرد.
این مدیر عامل در ادامه با اشاره به مشکلات و مسائل تولیدکنندههای داخلی کاغذ مطبوعات بیان میکند: تنها تولیدکننده کاغذ ایرانی شرکت چوب و کاغذ مازندران است. این شرکت دولتی است به این معنا که سهامدار اصلی آن بانک ملی ایران است. اما مثل تمام شرکتهای که مشمول اصل ماده ۴۴ میشوند، این شرکت هم در ۷ سال گذشته هیچ سرمایهگذاری برای توسعه انجام نداده است.
مزینانی انتقاد میکند: یکی از قوانین اشتباه در اصل ۴۴ به نظرم این مسئله است که وقتی شرکتی مشمول این اصل میشود دولت حق توسعه ندارد. در حالی که منطق حکم میکند برای فروش یک محصول باید به فکر توسعه آن هم باشد. اما به دلایل مختلف این شرکت سرمایهگذاری برای توسعه خود انجام نداد و خط تولید کاغذ رول آن تقریبا از کار افتاده و دو سال است که کاغذی تولید نمیکند. حتی در سالهایی که تولید میکرد علاوه بر نبود کیفیت، کاغذ را به طور مثال با گرماژ ۵۲ گرم به خریدار میفروخت و بعداً مشخص میشد که ۶۰ گرم بوده است. یعنی یک کمفروشی بزرگ.
مزینانی درباره آینده این تولیدکننده کاغذ میگوید: در حال حاضر آن کارخانه تعطیل است و در بهترین حالت که شرایط خصوصیسازی و سرمایهگذاری انجام شود، به نظرم طی دو سال آینده هم این کاغذ به بازار ایران نمیرسد. او با اشاره به اینکه در حال حاضر مطبوعات کشور با پدیده «کمبود کاغذ» روبهرو هستند، تصریح میکند: طی ده سال گذشته که به عنوان مدیر عامل اجرایی یک روزنامه فعالیت داشتم به هیچ وجه شرایط حاضر را نداشتیم. گرچه در گذشته گرانی، سواستفاده و یا حتی یک قطع خاصی از کاغذ موجود نبود، اما ظرف دو ماه گذشته، ما با پدیده «کمبود کاغذ» روبهرو شدیم. چرا که هیچ سفارش جدی برای کاغذ نشده و احتمالا در آینده هم نباشد. اگر کمبود شدید کاغذ نبود، قطعا کسی که احتکار کاغذ کرده بود الان بهترین زمان برای فروش آن داشت. ولی وقتی کاغذی در بازار نیست، عملا موجودی این محصول تمام شده است. رسانههایی هم مثل «هفت صبح» چندین ماه در تلاش برای خرید کاغذ هستند ولی شاهدیم که کسی وارد نکرده و به نظرم رسانههای بزرگ هم تا آخر آذر ماه موجودی کاغذیشان به پایان میرسد.
علیرضا بختیاری، مدیر مسئول روزنامه دنیای اقتصاد نیز با اشاره به کمبود کاغذ برای مطبوعات میگوید: اصولا واردات کاغذ روزنامه از خارج بوده است. البته در مقطع کوتاهی چوب و کاغذ مازندران شروع به تولید کاغذ برای مصرف روزنامه کرد که کیفیت لازم را برای مطبوعات نداشت و دستگاههای چاپ با آن مشکل داشتند. مشکل کمبود کاغذ سابقه طولانی دارد ولی در مقطع دیگری به دلیل افزایش قیمتهای جهانی و سیاستهای دولت دچار چنین مشکلی شده بودیم.
بختیاری در بیان راهکار برای کمبود کاغذ در بازار برای مطبوعات میگوید: باید واردات کاغذ در اولویت تخصیص و تامین ارز نیمایی قرار گرفته و تامین آن به سرعت انجام بگیرد. البته بخشهایی از دولت تلاش دارند تا این کار تامین را انجام دهند. علاوه بر آن کاری در دولت قبل شروع شده و قرار بود ۴۰ میلیون دلار به مجموعه واردات کاغذ با ارز ۴۲۰۰ اختصاص دهند. صرف نظر از اینکه چنین کاری درست است یا خیر، باید بگویم عملاً اتفاقی نیافتاد. تنها هیجانهای منفی و مثبت در بازار ایجاد کرد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد روزنامهها با مشکلاتی بسیار پیچیدهتر از قبل روبهرو باشند و شاید این روزها آخرین روزهای بسیاری از روزنامهها باشد.
سایر اخبار این روزنامه
بالا رفتن قیمت و کمبود کاغذ، رسانههای کاغذی را با مشکلات جدی روبهرو کرده است
بحران در بحران برای روزنامهها
سید حامد مرندی
آیا جنگ جدیدی در راه است؟
مشکلات ترکیه بیشتر ریشه در عوامل داخلی دارد
اردوغان میتواند از بحران لیر قسر در برود؟
تورم ۵۰ درصد، حقوق فقط ۱۰ درصد افزایش مییابد
کسری بودجه و سفره خالی کارگران
کارشناسان پیشنهاد میدهند
سهامداران در زمان ریزش بورس چه باید کنند؟
سرانجام مذاکرات وین همچنان در هالهای از ابهام است
توافق ممکن اما دور؟
سویه جدید کروناویروس چقدر نگرانکننده است؟
اُمیکرون، مهمانناخوانده دنیا
فخر برنامه هستهای ایران؛ چرا آمریکاییها او را «صندوقچه اسرار» نامیدند؟
۱۰ سال تلاش برای حذف دانشمندان هستهای
امیرعبداللهیان:
همه مقدمات رسیدن به یک توافق خوب و سریع فراهم است
دو قطبی لمدار پاستور و بهارستان