انتقال آب طرحی از پیش شکست خورده
تجارت- گروه زیربنایی: به طورکلی دستکاری طبیعت و انتقال منابع طبیعی، نه تنها آثار مخربی بر زندگی شهری و مردم میگذارد بلکه تاثیرات جبران ناپذیری نیز بر طبیعت به جای میگذارد. این اتفاق تا همین نقطه باعث دردسرهای فراوانی برای دولت و مردم شده، حال اگر بر این روند اصرار داشته باشیم در نهایت و به زودی با بحرانهای جدی منطقهای و بین استانی مواجه خواهیم شد. اگر کمی عمیقتر به موضوع نگاه کنیم در واقع امروز آثار همین رفتار هیجانی و غیرکارشناسی را میتوانیم ببینیم. یکی از آنها انتقال آب از مخازن طبیعی زاگرس به بخشهای مرکزی فلات ایران بود که دستاوردی جز توسعه غیرمتناسب و ناپایدار در فلات مرکزی ایران به همراه نداشت.
در همین خصوص حسن فروزانفرد نایب رییس کمیسیون توسعه پایدار، محیط زیست و آب اتاق بازرگانی ایران در همین خصوص گفت: اصولا دستکاری طبیعت و جابجایی منابع طبیعی، آثار مساعدی بر محیط زیست و پایداری برجای نمیگذارد. این اتفاق تا همین نقطه که پیش رفته آثار منفی دارد، اگر بر این روند پایداری کنیم با بحرانهای جدی منطقهای و بین استانی مواجه میشویم.
وی همچنین تصریح کرد: به نظر میرسد به تصمیم عمومی و حاکمیتی نیاز است که با این مکانیزم پیش نرفته، به مشکلات آن اضافه نکنیم و مطابق با مزیتهای واقعی محیط زیست پیش رویم. قدرت حاکمیتی توسط افراد، گروهها و سازمانهایی که وابستگی استانی و منطقهای دارند را دیگر نپذیریم، چراکه بسیاری از این آسیبها جبرانناپذیر است. آنچه که امروز به عنوان کسری منابع آبی داریم، بیشتر آنها قابل جبران نیست و حتی با راههای جبرانی درست نخواهد شد. از همین روی دستکاریهای محیط زیستی را نباید به عنوان راه توسعهای بپذیریم و تلاش میکنیم که خود را با موقعیتها و مزیتهای محیط زیستی همراه کنیم.
نایب رییس کمیسیون توسعه پایدار، محیط زیست و آب اتاق بازرگانی ایران گفت: با توجه به اینکه مقادیر زیادی از آب منطقه کارون در نهایت به خلیج فارس ریخته و به آب شور تبدیل میشد، تصمیم گرفته شد که با مهار آبهای سرشاخهها و سرچشمهها برای موارد دیگر در بالادست استفاده شود تا قسمت کمتری از آن به خلیج فارس بریزد. به این ترتیب انواع و اقسام سدها روی رود کارون و سرمنشاها شکل گرفت، از محل این سرشاخهها آبهایی را هم به مناطق مرکزی منتقل کردند. بنابراین از منابع کارون برای جاری کردن منابع به سمت استانهای کم برخوردار آبی ما استفاده شد. در مورد حوزه آبریز زاینده رود، تونل کوهرنگ 1 و 2 را برای انتقال آب به مناطق مرکزی ایران را داشتیم.
فروزانفرد با اشاره به تولید کاشی و سرامیک در یزد بیان کرد: برای مثال در استان یزد تجمع تولیدکنندگان کاشی و سرامیک را داریم که یک صنعت آببر است. منبع خاک و نیروی انسانی وجود داشته و تصمیم گرفته شده که آب به این منطقه منتقل شود تا صنعت کاشی و سرامیک فعالیت کند. چنین جابجاییهایی در بلندمدت به خصوص در زمانی که خشکسالی - که با آن درگیر هستیم- خودنمایی میکند و استان مبدا دچار تنشهای آبی میشوند. به حساسیتهای منطقهای دامن زده میشود همانطور که اکنون هم شاهد نارضایتیها از انتقال آب به فلات مرکزی هستیم و میتواند باعث ناآرامی و برهم خوردن تعاملات اجتماعی استانها شود. کسانی که چنین تصمیماتی گرفتند ممکن است امروز دیگر بر مسند کار نباشند اما آثار تصمیمات آنها سالها بعد درحال بازنمایی در اقتصاد و مسائل اجتماعی است.
وی متذکر شد: مسیر جابجاییها نیازمند همراهی عمومیتر و کارشناسیتر است و به راحتی تن به این موضوع ندهیم تا زمانی که بتوانیم با یک منطق قوی و قابل قبول برای عموم و با مراجعه به آرای عمومی دست به چنین کاری بزنیم. فضا به گونهای نیست که بتوان جدای از خواسته عمومی مردم، زمینه این جابجاییها را فراهم کرد. دیگر فرصتی برای پافشاری حاکمیتی برای ایجاد مزیتهای ساختگی با جابجایی منابع ارزشمند در کشور فراهم نیست. پافشاری روی این موضوع میتواند باعث به همریختگیهای بیشتر شود. عصری که در آن به سر میبریم عصر شفافیت و سرعت جابجایی اطلاعات است. قاعدتا درک عمومی نسبت به این موضوعات و محدودیتها بیش از گذشته است، باید به این درک عمومی احترام گذاشت و به سمت استفاده درست از مزیتهای نسبی هر منطقه پیش رفت. عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران با تاکید بر تهدیدهای مهاجرت به این مناطق گفت: اتفاق ناگواری که در 40 تا 50 سال گذشته روی داده این است که مهاجرت نیروی انسانی از سمت زاگرس و دامنههای زاگرس که صاحب منابع آبی بودند به سمت فلات مرکزی سرازیر شده است، چراکه توسعههای صنعتی را در استانهای مرکزی مانند اصفهان، کرمان، یزد و تهران متمرکز کردیم.