انتصاب ولیعهد ایران‌ستیز

هر دم از این باغ بری می‌رسد. جوان تندرو سعودی که تهدید می‌کرد جنگ را به داخل ایران خواهد کشاند، حالا یک گام به پادشاهی نزدیک‌تر شده است. «سلمان بن‌عبدالعزیز»، پادشاه عربستان‌سعودی، پسرش، «محمد بن‌سلمان»، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع این کشور را جایگزین ولیعهد فعلی؛ یعنی «محمد بن‌نایف» کرد. کنارگذاشتن محمد‌ بن‌نایف از ولایت‌عهدی و دیگر مسئولیت‌هایش همچون ریاست شورای وزیران و وزارت کشور نشان می‌دهد که گام بلندی در راستای افزایش تندروی‌های عربستان در پیش است.
ولیعهد جدید همان کسی است که به‌تازگی با همراهی دوست نزدیکش، «محمد بن‌زاید»، ولیعهد امارات، قطع‌رابطه گروهی با قطر را کلید زد و بحران جدیدی در خاورمیانه به وجود آورد. همین دو روز قبل بود که «حمد المزروعی» معروف‌ترین وبلاگ‌نویس و فعال اماراتی نزدیک به محمد بن‌زاید در صفحه تويیتر خود نوشت: «محمد بن سلمان پادشاه آینده عربستان است». اکنون معلوم شده که این فعال سیاسی اماراتی چندان بیراه‌ نیز نگفته و سلمان بن‌عبدالعزیز قاعده انتقال قدرت از برادر به برادر را به هم زده‌ است. با توجه به ساختار غیردموکراتیک قدرت در عربستان نمی‌توان پاسخ مشخص و دقیقی درباره دلایل این اقدام ملک سلمان پیدا کرد اما با کنارهم‌گذاشتن برخی اطلاعات می‌توان به این نتیجه رسید که این کشور احساس می‌کند به تندروی‌های بیشتري نیاز دارد.
جوان جنگ‌طلب
ولیعهدشدن محمد بن سلمان با توجه به شناختی که نظام‌ بین‌المللی از حاکمان عربستان و خاندان آل‌سعود دارد، نوعی ساختارشکنی به حساب می‌آید و عباس پرورده، کارشناس مسائل خاورمیانه، در گفت‌وگو با «شرق» دلایل این ساختارشکنی را تشریح کرد. به گفته او، «محمدبن سلمان خیلی جوان است. اینکه با وجود شاهزادگان بزرگ‌تر یک شاهزاده جوان برای ولیعهدی انتخاب شود، امری بی‌سابقه است. به اضافه اینکه محمد بن سلمان در دو سال گذشته به‌عنوان وزیر دفاع اقداماتی مثل حمله به یمن انجام داده و این موضوع نیز برخلاف ساختار محافظه‌کار عربستان است».


پرورده این تحول در دربار سعودی را متأثر از تحولات اخیر جهان عرب دانست و گفت: «رهبران جهان عرب در یک دهه آرام آرام حذف شدند. نخستین مورد صدام حسین بود و بعد از آن نیز در بهار عربی، حسنی مبارک برکنار شد. به‌خصوص اینکه مصر دیگر نتوانست جایگاه خود را در جهان عرب بازیابد. ماجرای قذافی در لیبی و جنگ داخلی در سوریه نیز بود. در این شرایط راه برای عربستان سعودی باز شد تا رهبری جهان عرب را به دست گیرد. این در حالی است که عربستان فاقد ظرفیت‌های ژئوپليتیک برای این رهبری است. بنابراین ناچار شد برای به‌‌دست‌آوردن اقتدار و اعتبار لازم به سیاست خارجی متکی شود و تلاش کند ضعف داخلی‌اش را با تغییر در سیاست خارجی جبران کند. مهم‌ترین تغییر سیاست خارجی این کشور نیز خروج از سیاست‌های محافظه‌کارانه آل‌سعود بود».
این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به سیاست تقریبا تهاجمی عربستان در چند سال اخیر، گفت: «مهم‌ترین اقدام آنها حمله به یمن بود که بیش از دو سال طول کشید و هزینه‌های بسیاری به هر دو کشور و منطقه تحمیل کرد. حضور عربستان در جنگ‌های نیابتی منطقه دومین اقدامی بود که در راستای تغییر سیاست‌هایشان انجام دادند. این تغییرات در صحنه داخلی عربستان نیاز به نخبگانی داشت که بتوانند مستقل از افراد سالخورده و محافظه‌کار اقدام کنند بنابراين به سمت جوان‌گرایی رفته و از شخصیت‌های جسور و جوان استفاده کردند. به همین خاطر عادل‌الجبیر جاه‌طلب را وزیر خارجه کردند. او قبلا سفیر عربستان در واشنگتن بود و از همان وقت نگاهی خصمانه به ایران داشت».
تندرو 31ساله
کارشناسان مسائل خاورمیانه وزیردفاع‌شدن محمد بن سلمان را در راستای نیاز عربستان به همین تغییر می‌دانند. محمد بن سلمان 31ساله بزرگ‌ترین پسر ملک سلمان است و در دانشگاه ملک سعود حقوق خوانده است. وقتی در ژانویه 2015 و بعد از درگذشت ملک عبدالله بن عبدالعزیز و پادشاه‌شدن سلمان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع شد، چندان شناخته‌شده نبود اما دو سال گذشته با موضع‌گیری‌ها و اظهارات تند، خیلی خوب خودش را به دنیا شناساند. از او به‌عنوان یکی از قدرتمند‌ترین افراد در تشکیلات سیاسی سعودی نام می‌برند. دایره روابط خوب‌ او به عادل‌الجبیر وزیر خارجه عربستان و محمد‌بن زاید وزیر خارجه امارات محدود نیست. روابط خوبی با آمریکا خصوصا داماد ترامپ دارد. اخیرا سفری به واشنگتن و مسکو داشت و با دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین گفت‌وگو کرد. برخی از کارشناسان معتقدند ممکن است این اقدام ملک سلمان مورد پذیرش خاندان آل سعود قرار نگیرد و چالش‌هایی پیش‌روی محمدبن سلمان بگذارد. با این حال فردی مثل او که نقشش در جنگ یمن مشخص است به خودی‌خود برای به‌هم‌ریخته‌ترکردن اوضاع این منطقه کافی است.
انتخاب محمد‌ بن‌سلمان چندان غیرمنتظره نبود
اگر جوان‌گرایی و افزایش افراط‌گرایی را تلاش عربستان برای به‌دست‌گرفتن رهبری جهان عرب و خاورمیانه تلقی کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که این سیاست‌ها تاکنون آن‌طور که باید مراد سعودی‌ها را برآورده نکرده است. با انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا و بعد تلاش‌ها و رایزنی‌های گسترده عادل‌الجبیر و محمدبن سلمان، روابط عربستان و آمریکا که در دوران اوباما با خلل‌هایی مواجه شده بود، بهبود یافت و سیاست خارجی عربستان بار دیگر به آمریکا وابسته شد. عباس پرورده معتقد است انتخاب محمد‌ بن‌سلمان چندان غیرمنتظره نبوده ‌است زیرا عربستان برای رسیدن به اهداف منطقه‌ای خود به این کار نیاز داشت. او با اشاره به اینکه برخی ماجرای قطر را ناشی از بی‌کفایتی محمد‌بن نایف، ولیعهد پیشین می‌دانند، گفت: «سیاست‌های محمد بن نایف با رویکرد کلی عربستان منطبق نبود و به همین خاطر شاه سلمان، محمدبن‌سلمان را جایگزین او کرده است».
این کارشناس منطقه در پاسخ به اینکه ارتقای محمد‌بن سلمان که مواضع ضدایرانی او کاملا مشخص است، در روابط ایران و عربستان و شرایط این منطقه چه نقشی خواهد داشت، گفت: «در دو سال گذشته با یک افراط‌گرایی از سوی عربستان مواجه بوده‌ایم و این دقیقا به روی‌کارآمدن عادل‌الجبیر که پیش‌تر نیز با ایران دشمنی داشت و مدعی است که ایران می‌خواسته او را ترور کند، هم‌زمان بود. محمد‌بن سلمان نیز رویکردي شبیه به او دارد و بارها مواضع ضدایرانی اتخاذ کرده و حتی گفته بود جنگ را به داخل ایران می‌کشاند. این موضع‌گیری‌ها در عربستان و تحولاتی که در روابط دو کشور پیش‌ آمد، موجب شد روابط ایران و عربستان هر روز با شکاف بیشتری مواجه شود». پرورده تأکید کرد فاکتورهای دیگری در وضعیت روابط ایران و عربستان مؤثر است. او نگاه ایران و آمریکا به یکدیگر را یکی از این موارد دانست و گفت: «هرچه نگاه دولت ترامپ به ایران خصمانه‌تر باشد عربستان شهامت بیشتري پیدا می‌کند تا بر آتش خصومت با ایران بدمد». او افزود: «اتفاقات خاورمیانه نیز اثرگذار است. موفقیت یا شکست‌های ایران در هر یک از بحران‌های منطقه بر روابط ایران و عربستان اثرگذار است. توانایی عربستان در نقش‌آفرینی در منطقه را نیز باید به همه اینها اضافه کرد». به گفته او، با همه این اوصاف برخی می‌توانند در روابط ایران و عربستان میانجیگری کنند و سفر حیدرالعبادی نخست‌وزیر عراق را می‌توان‌ در همین راستا دانست»، «به نظر من عراق قابلیت تبدیل به یک مهره اثرگذار در روابط ایران و عربستان را دارد. چون با هر دو کشور هم‌مرز است و باوجود اینکه کشوری عرب است به سمت ایران گرایش دارد. به اضافه اینکه از معدود کشورهایی است که از شکاف و روابط خصمانه ایران و عربستان متضرر می‌شود».