موقعيت پيچيده مذاكرات برجامي

یوسف مولایی استاد دانشگاه         همین که مذاکرات ادامه دارد، مخصوصا در آستانه سال نو میلادی که معمولا دیگر کشورهای غربی در نوعی تعطیلی به سر می‌برند یا کارهای خیلی جدی را پیگیری نمی‌کنند.حکایت از گام مثبت و پیام روشنی است که اراده سیاسی طرفین برای اینکه مذاکرات به نتیجه برسد، وجود دارد ولی بحث‌های مهم فنی را نمی‌شود گفت که قطعا در این دور مذاکرات نهایی می شود. با توجه به اینکه طرفین گفته‌اند بخش مهمی از مسائل را حل و فصل کردند یا به نوعی روی کاغذ آورده‌اند، عمده مشکل به نظرم یکی همزمانی یا تقدم و تاخر آن دو سند است که ایران پیشنهاد کرده که یکی برای لغو تحریم‌هاست و دوم، بازگشت ایران به شرایط برجامی است که این دو چگونه به لحاظ فنی با همدیگر می‌تواند اجرایی شوند. سوم، بحث‌های مربوط به راستی‌آزمایی و رصدکردن فعالیت‌های ایران به لحاظ فنی است که این مسائلی است که جزئیات آن در این دور از مذاکرات اگر به نتیجه برسد، می‌توان گفت که گام بزرگی برداشته شده. اما به لحاظ تاکتیکی ایران باید نشان دهد که تحت فشار تحریم‌ها نیست یا هنوز توان تحمل فشارهای تحریمی را دارد و به نوعی این یک نوع تاکتیک است. برای اینکه ایران در مذاکرات امتیاز زیادی ازدست ندهد و شاید هم بتواند یک مقدار تعادل و توازن بین آنچه دریافت می‌کند و آنچه از دست می‌دهد، برقرار کند، تاکتیک‌هایی هست که به کار گرفته می‌شود. اما کاری که ایران انجام می‌دهد و طی آن چای از سریلانکا به جای پول نفت یا پشم گوسفند از قزاقستان و یا حتی تخم مرغ از ترکیه را می‌پذیرد، به معنای تهاتر نیست. تهاتر یعنی قبل از اینکه قرارداد را امضا کنید و نفت را بدهید همان موقع صحبت از اینکه چه کالایی در مقابلش می‌توان دریافت کرد، مطرح شود. الان بابت مطالبات کالا به ایران تحمیل می‌کنند و چون نمی‌توانیم مطالبات‌مان را وصول کنیم، ناچار می‌شویم در مقابلش کالایی دریافت کنیم که بعضی وقت‌ها هم خیلی نیازنداریم. ایران را ناگزیر می‌سازند که چون نفت را فروخته، در مقابلش هرچه می‌دهند را بگیرند برای اینکه نمی‌تواند ما به ازای آن پول بگیرد یا کالایی که مورد نیازش است را دریافت کند. از این جهت شاید روشی است که ایران هم بخواهد از آن استفاده تبلیغی کند که اگر تحریم‌ها برداشته و لغو نشود، مسیری پیدا کرده که بتواند از آن طریق، زندگی روزمره مردم را مدیریت کند. ولی در هر صورت این فشارها روی دوش مردم هست و اگر ارز 4200 تومانی را بردارند، فشار بیشتر خواهد بود. هرچند اکنون هم یک وسیله‌ای برای سوءاستفاده تعدادی از تجار سوداگر است که از این موقعیت و فرصت استفاده می‌کنند چون واقعا روی کالاهایی که با ارز 4200 تومانی خریده می‌شود، کنترل نمی‌شود تا وقتی به دست مصرف‌کننده می‌رسد، چند برابر گران نشده باشد. ولی اگر تحریم‌ها برداشته شده باشد، ارز 4200 تومانی هم اگر فعال نباشد یا برای دارو یا بخشی از مواد غذایی فعال باشد، اثر فشار روی دوش مردم را کمتر می‌کند. مسئله اصلی برداشته شدن تحریم‌هاست. اگر طرفین بتوانند در این دور از مذاکرات به نتیجه برسند، یک آثار مثبتی خواهد داشت. از این‌روبه نظر می‌رسد دو طرف چاره‌ای ندارند جز اینکه به توافق برسند. زیرا هزینه عدم توافق برای هر دو طرف سنگین است. برای ایران که سنگین‌تر است و برای آمریکا هم با توجه به موضع‌گیری که کرده و پلن B یا Cکه تهدید می‌کند به اجرا بگذارد یا اجرای گزینه‌های بعدی پرهزینه است. هم از نظر سیاسی و بین‌المللی اگر اقدام نظامی صورت بگیرد و هم به لحاظ افکار عمومی دنیا، هم به لحاظ عدم استقبال خود آمریکایی‌ها از اقدامات پرهزینه، دولت بایدن هم ترجیح می‌دهد در مذاکرات این نتیجه حاصل شود تا ناگزیر نشوند دنبال طرح‌های جایگزین برود. روسیه هم که این روزها چند هفته‌ای است که واقعا فعال است و دارد تمام تلاشش را می‌کند تا فضای مساعدی برای مذاکره ایران و آمریکا را مستقیم یا غیرمستقیم ایجاد و اختلافات بین طرفین برطرف شود. منطقه تحمل تنش‌های بیشتر را ندارد و روسیه نمی‌خواهد در منطقه بین ایران و آمریکا تنش بالا بگیرد و اقتصاد منطقه بیش از این آسیب ببیند. روس‌ها به لحاظ مسائل وملاحظات امنیتی به ایران فشار می‌آورند تا مواضعش را منعطف کند و به نتیجه برسند. اما در مورد بعضی از اقدامات مالی با برداشتن تحریم‌ها حتی با وجود عدم الحاق ایران به اف ای تی اف گشایش‌هایی ایجاد می‌شود. در شرایطی که تحریم‌ها وجود دارد و آمریکا مخصوصا با اعمال تحریم‌های ثانویه حلقه محاصره اقتصادی را بر ایران تنگ‌تر می‌کند، فشار وارد می‌شود البته اگر ایران برای الحاق به اف ای تی اف اقدام بکند، گشایش‌های بیشتری ایجاد می‌شود ولی حتی اگر ملحق نشود هم با برداشتن تحریم‌های مخصوصا ثانویه می‌تواند بخشی از نیازهای مالی خود را در سطح جهانی و نیازهای اقتصادی و تجاری خود را برطرف سازد.