تحریریه روزنامه فائزه هاشمی در بی‌بی‌سی و اینترنشنال!

فائزه هاشمی در مصاحبه‌ای که سایت انصاف نیوز با او داشته، نکات جالب توجهی از تجربه‌اش در انتشار روزنامه می‌گوید. از نوع برخورد مرحوم پدرش با روزنامه او و سفارش‌های «بابا» برای بهتر شدن روزنامه زن، تا عاقبت تیم همکارانش در این روزنامه.
او در این مصاحبه که سایت انصاف نیوز، آن را در قالب «پروژه تاریخ شفاهی رسانه‌های توقیف شده در ایران» تعریف کرده است، پیرامون دوران انتشار روزنامه زن که مدیرمسئول آن بود، صحبت می‌کند و مطالبی را مفتخرانه بیان می‌کند که مؤید انتقادات منتقدان به اوست. فائزه هاشمی از سفرش به مصر و حضور بر سر قبر محمدرضا پهلوی می‌گوید و از انتشار تبریک نوروزی فرح دیبا در روزنامه زن و اینکه پس از تعطیلی زن، «سلطنت طلب‌ها در آلمان در حمایت از من تجمع کردند.»
توضیحات او در مورد مشاورانش برای جمع کردن تیم تحریریه و عاقبت آنان هم جالب توجه است: «وقتی کارمان را خواستیم شروع کنیم آقای ابراهیم نبوی را به عنوان سردبیر انتخاب کردم...»‌و در مورد گزینش افراد هم «ابراهیم نبوی مصاحبه می‌کرد و اگر آن شخص قابلیت لازم را داشت به تحریریه راه می‌یافت.»
دیگر فرد مؤثر در این مورد هم «مسعود بهنود» بوده است: «آقای مسعود بهنود هم مشاور من در روزنامه زن بود. ایشان مدت‌ها قبل از انتشار زن، کلاس‌های آموزشی برای تحریریه گذاشت...» فائزه هاشمی نتیجه آن تحریریه چینی و گزینش و آموزش را هم البته می‌گوید: «فرناز قاضی زاده و فرج بال افکن برای بی‌بی‌سی کار می‌کنند و آقای بهنود، و ابراهیم نبوی هم خارج از ایران کار می‌کنند. علی اصغر رمضان‌پور سردبیر ایران اینترنشنال و کاملیا انتخابی‌فرد سردبیر ایندیپندنت فارسی است.»


در باب آغاز کار و اینکه آیا با مرحوم هاشمی رفسنجانی هم مشورتی کرده یا نه، می‌گوید: «من در ابتدا با ایشان مشورت نکردم.»‌و بعد توضیح می‌دهد که چرا موضوع تصمیم برای انتشار روزنامه را با «بابا» در میان می‌گذارد: «تقاضای مجوز کردم، ولی به من مجوز ندادند. شکایت نزد بابا بردم که چرا به من مجوز نمی‌دهند، نگو خود بابا گفته بود مجوز ندهند. بابا پرسید چرا می‌خواهی روزنامه منتشر کنی؟ من کلی برای ایشان توضیح دادم. نتیجه اینکه به من مجوز دادند.»
فائزه هاشمی در مورد نوع نگاه «بابا» که از قضا «رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام» هم بود، به روزنامه‌اش می‌گوید: «ایشان انتقادی به محتوای روزنامه نداشت؛ ولی به نحوه چینش و تیتر‌های روزنامه ایراداتی می‌گرفت. مثلاً می‌گفت چرا فلان موضوع را تیتر یک کرده‌ای که این همه فشار به ما وارد شود. این مطلب را تیتر ۳ می‌کردی. یا برای نمونه می‌گفت مطالب سیاسی را در صفحه ۲ منتشر کن تا حساسیت درست نشود. علاوه بر این‌ها بابا نکته مهم دیگری را هم همیشه به من تذکر می‌داد و آن نوع تنظیم خبر بود. می‌گفت این خبر را باید طوری تنظیم کنی که حساسیت ایجاد نشود، اما حرف خودت را هم زده باشی.»
فائزه هاشمی در ادامه توضیح نسبت پدرش با روزنامه او می‌گوید: «ایشان به خاطر تندروی‌ها از جمله انتشار پیام فرح دیبا به من تذکر داد. اما وقتی مجله خانم بیات و یالثارات الحسین را نشان ایشان دادم که همان پیام را منتشر کرده‌اند، پدر گفت دارند با شما سیاسی برخورد می‌کنند. همین باعث شد ایشان آرامش پیدا کنند و از من حمایت کنند.»
و در انتهای گفت‌وگویش هم باز از حمایت بابا پرده برمی‌دارد: «یادم هست همان موقع که زن را توقیف کردند آقای یزدی رئیس وقت قوه قضائیه در نماز جمعه به من حمله کرد و مرا سلطنت طلب خواند. بابا اصرار داشت که من باید جواب ایشان را بدهم. من متن تند و تیزی تهیه کردم و به بابا دادم تا آن را بخواند. بابا مواردی را به این جوابیه اضافه کرد که وقتی آن را خواندم دیدم متن نه تنها تعدیل نشده، بلکه به مراتب تندتر شده است.»