نسل بعدی کمبود پزشک ندارد

طبق سیاست‌های کلی سلامت که در سال ۹۳ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، بنا بود کشورمان به لحاظ شاخص‌های سلامت رتبه نخست کشور‌های منطقه را به دست بیاورد، اما هم اکنون در سال ۱۴۰۰ در بین ۲۵ کشور آسیای غربی و آسیای میانه از نظر سرانه پزشک به عنوان یکی از شاخص‌های سلامت، با رقم ۱۶ پزشک در هر ۱۰ هزار نفر- ۱۱پزشک عمومی و پنج پزشک متخصص- در جایگاه بیستم قرار گرفته‌ایم. بر همین اساس شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای اجرای نقشه جامع علمی کشور طرح افزایش ظرفیت جذب و آموزش دانشجوی پزشکی را مطرح کرد و با وجود تمام مخالفت‌ها و جریان‌سازی‌های هدفمندی که از سوی برخی گروه‌های پزشکی اتفاق افتاد، با عنایت به وضع موجود و آمار و ارقامی که بر بحران کمبود پزشک و جدی‌تر شدن این بحران در سال‌های آینده دلالت دارد، این طرح را به تصویب رساند.
از نگاه موافقان، دلایل مخالفت وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی، فرهنگستان علوم پزشکی کشور، سازمان نظام پزشکی و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با افزایش ظرفیت پذیرش پزشک مسئله تعارض منافع است! چراکه آمار و ارقام و گزارشات مستند بر کمبود پزشک در کشور صحه می‌گذارد. از سوی دیگر شلوغی مطب برخی پزشکان و مراجعات گسترده مردم از مناطق دوردست به تهران و سایر شهر‌های بزرگ برای دریافت خدمات سلامت، در کنار توزیع نامناسب پزشک بر مسئله کمبود پزشک در کشور دلالت دارد چراکه اگر پزشک به اندازه کافی وجود داشت، گروهی از پزشکان حاضر به ماندگاری در شهر‌های کوچک‌تر می‌شدند، اما هم اکنون حتی در شهری همچون تهران هم برخی مناطق با کمبود پزشک مواجهند و این مسئله در کنار عدم‌پرداخت کافی و فقدان امکانات در مناطق محروم می‌تواند انگیزه‌های ماندگاری پزشکان حتی در شهر‌های کوچک‌تر را کاهش دهد.
داده‌های آماری هم از کمبود پزشک حکایت دارند و منطق ضعیف مخالفان افزایش ظرفیت پزشکی را به تصویر می‌کشند. در حالی هدف‌گذاری متولیان رسمی نظام سلامت رسیدن به سرانه ۱۸پزشک به ازای ۱۰هزار نفر است که میانگین سرانه پزشک منطقه در سال ۲۰۱۸ حدود ۲۳پزشک به ازای ۱۰هزار نفر بوده و این میانگین در کشور‌های پیشرو بین ۴۰ تا ۵۰ پزشک است. در این شرایط حتی اگر با روند فعلی به ۱۸ پزشک به ازای ۱۰هزار نفر هم برسیم باز هم از کشور‌های منطقه عقب‌تر هستیم که این موضوع با اسناد بالادستی در تعارض است.
از سوی دیگر از سال ۶۸ تا ۸۳ آمار پذیرش دانشجو در رشته‌های پزشکی تا یک‌سوم کاهش پیدا کرد. همین حالا هم با وجود افزایش اندک ظرفیت پذیرش رشته‌های پزشکی امسال بیش از ۵۵۰هزار داوطلب در کنکور سراسری علوم تجربی شرکت داشته‌اند، اما کمتر از ۲درصد از این تعداد در رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی پذیرفته شده‌اند در حالی که بیش از ۲۰هزار نفر از آنان معدل بالای۱۹ داشته‌اند. این مسئله رقابتی مخرب را در بین متقاضیان رشته‌های پزشکی شکل داده که خود موجب شکل‌گیری مافیای کنکور و گردش مالی سنگین این مافیا برای آمادگی شرکت در کنکور رشته تجربی شده است و طبیعتاً با عنایت به اینکه همه افراد و خانواده‌ها توانایی دسترسی به کلاس‌های کنکور را ندارند، این مسئله خود به گسترش بی‌عدالتی در دسترسی به فرصت‌های برابر تحصیلی دامن می‌زند. از سوی دیگر بخشی از ۲۰ هزار دانش‌آموزی که با معدل بالای ۱۹ جزو نخبگان محسوب می‌شوند و با شیوه غیرعلمی و ناعادلانه کنکور نمی‌توانند در رشته‌های تجربی و پزشکی ادامه تحصیل دهند، به مهاجرت روی می‌آورند.


در کنار این‌ها با پیری جمعیت و رشد سه برابری جمعیت بالای ۶۰ سال در کشور طی ۲۰ سال آینده و افزایش ۱۰ برابری نیاز به خدمات پزشکی با این روند، کمبود پزشک می‌تواند بحران‌هایی جدی پیش پای نظام سلامت بگذارد.
افزون بر این‌ها تا ۲۰ سال آینده حدود ۳۴ درصد پزشکان در سنین بازنشستگی و بالای ۶۵ سال قرار خواهند گرفت و اینکه اگر در روند پذیرش دانشجوی پزشکی تغییری ایجاد نشود، ایران در ۲۰ سال آینده با بحران جدی کمبود پزشک روبه‌رو خواهد شد. حالا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با افزایش سالانه جذب ۲۰درصد دانشجوی پزشکی نسبت به سال قبل به مدت چهار سال موافقت کردند. این افزایش اختصاص به مناطق محروم دارد و دانشجویان در همه دانشگاه‌های کشور جذب خواهند شد، اما به صورت بومی‌گزینی به مناطق محروم اختصاص پیدا خواهند کرد. این افزایش به طور خاص برای عموم داوطلبان به منظور خدمت در مناطق محروم بوده و تابع ضوابط سایر سهمیه‌ها نیست. در مجموع این چهار سال، ۹ هزارنفر به ظرفیت پزشکی کشور اضافه خواهد شد. باید دید با اضافه شدن این ۹ هزار نفر در بازه زمانی چهار ساله، آیا کشور از بحران کمبود پزشک بیرون خواهد آمد یا این چالش همچنان ادامه خواهد یافت.