نقش سپهبد سلیمانی در ناکامی آمریکا در منطقه

  احد کریمخانی
در استراتژی بلندمدت هرکشوری چند محور و تاکید بر چند اصول بیش از همه نمود و بازخورد دارد و برای رسیدن به آن تمام توان و امکانات خود را بسیج خواهد کرد. این اصول در راهبردهای آمریکا به عنوان یک کشور استعمارگر و سلطه‌گر دارای بنیادهای غیرانسانی و مبتنی بر فایده‌گرایی برای این کشور در سطح بین‎الملل است. در منطقه غرب آسیا، راهبردهای مختلف واشنگتن در حال اجرا و تدوین است و تنها عاملی که تاکنون توانسته است در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن را با چالش مواجه کند، گفتمان محور مقاومت با تکیه بر جمهوری اسلامی ایران است. در این میان تصمیم‌گیران نظامی و سیاسی کشور به ویژه سپهبد سلیمانی در خنثی‌‌سازی و غیرفعال ‌سازی راهبردهای کلی محور غربی- عربی نقش موثر و به سزایی داشت. مهم‌ترین اقداماتی که سردار شهید در این زمینه انجام داد اهم آنها موارد
ذیل است:
الف) جلوگیری از تجزیه کشورهای منطقه


براساس راهبرد تدوین شده آمریکا، کشورهای منطقه براساس هویت‌های مذهبی و قومی باید به موجودیت‌های یگانه و متکثر تقسیم می‌شدند. این موجودیت‌ها دارای اختلاف‌های ایدئولوژیک و ملی بودند و همین امر موجبات جنگ‌های نامحدود و گسترده در منطقه می‌شد. طرح‌های مهمی توسط آمریکا ارائه و حتی در برخی موارد اجرا شد اما سپهبد شهید سلیمانی براساس اصل گفتمان مقاومت و امنیت ملی آنها را خنثی کرد. یک نمونه از این طرح‌ها، طرح خاورمیانه بزرگ بود که اساس آن بر مبنای تجزیه کشورهای منطقه و سیادت رژیم صهیونیستی پایه‌ریزی شده بود. طرح آغازین خاورمیانه بزرگ با جنگ 33 روزه لبنان کلید خورد و قرار بر این بود که با شکست حزب‌الله مختصات جدید منطقه طرح‌ریزی شود. اما حضور سردار شهید سلیمانی در جنگ 33 روزه و هدایت و فرماندهی آن در طول این مدت موجبات شکست رژیم صهیونیستی فراهم گشت و این طرح نیز در همان مراحل اولیه متوقف شد. پایگاه تحلیلی اسپوتنیک در تشریح این اقدام سپهبد سلیمانی این گونه واکنش نشان داد و اعلام کردکه ناراحتی آمریکایی‌ها از سردار «سلیمانی» به این دلیل است که وی توانست نقشه‌های آنها و هم‌پیمانانشان برای تجزیه منطقه، شکل‌دهی به خاورمیانه جدید و نابودی ایران را خنثی کند.
اقدام دیگر سردار اسلام در خنثی‌سازی طرح‌های تجزیه در منطقه، طرح به اصطلاح استقلال کردستان عراق بود. ایجاد کردستان عراق نیز بر مبنای همان طرح‌های قبلی آمریکایی‌ها بود. به گونه‌ای که سایت «گلوبال ریسرچ» در همان مقطع در تحلیلی نوشت: «تلاش برای اشغال آنگلو- آمریکایی عراق و به ویژه کردستان عراق، به نظر می‌رسد که آغازی باشد برای بالکانیزه کردن (تجزیه) و فنلاندیزه‌کردن (برقراری پیمان صلح بعد از تجزیه) خاورمیانه.»
از دیگر اقدامات شهید سلیمانی در راستای جلوگیری از تجزیه کشورهای منطقه، شکست ماشین تروریستی داعش بود. بنابر ادعای اسنودن، داعش بر مبنای استراتژی لانه‌های زنبور ایجاد و براساس کتاب «گزینه‌های سخت» خانم هیلاری کلینتون در جهت مقابله با محور مقاومت با حمایت کشورهای عربی و غربی ایجاد شد. شهید سلیمانی با تشکیل ارتش‌های منطقه‌ای و محلی و مبارزه همه‌جانبه با این گروه تروریستی توانست موجودیت سرزمینی آن را نابود کند.
ب) ائتلاف‌‌سازی
شهید سلیمانی همزمان با مبارزه با داعش، ائتلاف ‌سازی در منطقه را به منصه ظهور رساند که این اقدام وی را می‌توان یک اقدام کاملا دیپلماتیک و مصداق میدان در کنار دیپلماسی دانست. به همین منظور شهید سلیمانی کشورهایی همچون روسیه، ترکیه، عراق و سوریه را با برخی گروه‌های محلی همچون حزب‌الله در یک رویه و مسیر قرار‌داد. تلاش‌های گسترده وی در کنار اقدامات مبتنی بر دیپلماسی شرایط را برای تغییر موازنه قوا در سال 2015 در منطقه فراهم کرد. در همان مقطع پایگاه خبری المانیتور در گزارشی این اقدام سردار سلیمانی را تولد خاورمیانه جدید با محوریت ایران و حزب‌الله اعلام کرد و سرگئی استروکان، تحلیلگر سیاسی روس گفت که اکنون مثلث نظامی روسیه، ایران و حزب‌الله در سوریه تشکیل شده است.
ج) تکوین گروه‌های مقاومت
سردار سلیمانی در راستای خنثی ‌سازی تلاش دشمنان در ایجاد و تثبیت گروه‌های مقاومت سه راهبرد مهم را در پیش گرفت و موفقیت‌های زیادی هم کسب کرد:
-تقویت وحدت بین مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی و تلاش برای تعریف دشمن واحد (آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای آنها)؛
- تقویت بنیه گروه‌های شیعی در کشورهای مختلف به ویژه سوریه، عراق و یمن از طریق ایجاد تشکل‌های ساختارمند و فعال در حوزه‌های مختلف به ویژه نظامی و بازدارندگی؛
- حمایت‌های مستشاری و فکری از گروه‌های مقاومت (حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، انصارالله یمن و...) و تلاش برای انتقال تجربیات به آنها.
ارزیابی نهایی
آمریکایی‌ها بنابر اصل هزینه- فایده توان مقابله و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را ندارند و برای ضربه زدن به جبهه مقاومت رویکرد حذف فرماندهان جبهه مقاومت را در دستور کار قرار‌دادند. برژینسکی در بحث چرایی عدم توان آمریکا برای راه‌اندازی جنگ در سخنانی می‌گوید: «باید این پیام را به اسرائیلی‌ها بدهیم که ما قصد ورود به جنگ با ایران را نداریم؛ زیرا هزینه‌های این جنگ برای ما در کل منطقه خطرناک است.» براساس همین مورد و بنابر پیشینه ذهنی آمریکایی‌ها، واشنگتن تصمیم به حذف سردار سلیمانی را گرفت زیرا از منظر آنها این ترور معادلات منطقه را به نفع آنها رقم خواهد زد و این ترور سرآغاز تضعیف جبهه مقاومت خواهد بود. اما بعد از ترور سردار شهید سلیمانی نه تنها جبهه مقاومت با تزلزل و تضعیف مواجه نشد بلکه گستره فعالیتی و جغرافیایی مقاومت حتی در برخی مناطق روندی افزایشی داشته است. بنابراین می‌توان گفت این نهالی را که سردار سلیمانی در منطقه پرورش داد، نه تنها شخص محور نیست، بلکه این نهال اکنون به درخت تنومندی تبدیل شده که مسیر خود را هرچند با وجود برخی سختی‌ها ادامه می‌دهد و مقاومت از نظر کمی (حوزه جغرافیایی) و کیفی (تعداد گروه‌های مقاومت) در سطح بالایی قرار گرفته است.