حال ورزش خوب نیست

ورزش ایران روز‌های سختی را پشت سر می‌گذارد. به هر طرف که نگاه کنید چیزی جز تصمیمات شائبه‌برانگیز، اتفاقات تلخ و سوءمدیریت نمی‌بینید. اگر فکری به حال این وضعیت نشود خسارت‌های بزرگی به بار خواهد آمد و در بازی‌های آسیایی و پاراآسیایی چوب این همه بی‌تدبیری و بی‌خیالی را خواهیم خورد.
چیزی که زیاد است حاشیه، هر طرف را که نگاه کنید خبری از یک تصمیم درست و قابل دفاع نیست. هر بحرانی هم که به وجود می‌آید هیچ کس مسئولیتش را نمی‌پذیرد. دل خانواده ورزش به چه خوش باشد؛ ورزشکاران مدال‌آور با کدام انگیزه تمرینات پرفشار را ادامه دهند، آن از انتخابات پرحاشیه فدراسیون‌ها و تعویق بی‌دلیل برخی مجامع انتخاباتی، آن هم از حذف پرسپولیس و استقلال از آسیا که کمر فوتبال باشگاهی را شکست. قهرمانان غیرفوتبالی نیز کماکان حسرت تأمین زندگی و امکانات حداقلی را دارند، پارالمپیکی‌ها هم از تبعیض فراوان در نگاه مسئولان رنج می‌برند. روند مهاجرت ورزشکاران هم کاهشی نشده است، از اشتغالزایی مدال‌آوران هم خبری نیست، امکان تغییر نتیجه انتخابات فدراسیون تکواندو وجود دارد، مجلس به وزیر ورزش نسبت به مهندسی انتخابات هشدار داده، آینده انتخابات کمیته ملی المپیک در هاله‌ای از ابهام است و ۹ ماه دیگر هم تا شروع بازی‌های آسیایی و پارآآسیایی هانگژو زمان نداریم.
باز هم از سیل مشکلات آوار شده بر سر ورزش بگوییم یا کافیست؛ این‌ها را هم رسانه‌ها می‌دانند و هم اهالی ورزش. فقط گویا وزارتخانه است که اهمیتی به این موضوعات نمی‌دهد، وگرنه دلیلی ندارد این همه اتفاق طی چند ماه در ورزش بیفتد. در روز‌هایی که حمید سجادی همچنان به‌دنبال بازگرداندن سرخابی‌ها به آسیا و جلب نظر ای‌اف‌سی است، رشته‌های دیگر با انواع و اقسام چالش‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. قرار بود وزارت ورزش زیر نظر سجادی حواسش به کل ورزش باشد، اما هنوز از پس برگزاری بدون حاشیه مجامع انتخاباتی برنیامده است. دلیلی نداشت انتخابات دو، سه فدراسیون در دقیقه ۹۰ به تعویق بیفتد. از آن بدتر اینکه دست‌های پشت پرده، پروژه مهندسی انتخابات را با قدرت پیش می‌برند بدون اینکه آینده ورزش برای‌شان مهم باشد، تا جایی که حتی صدای نمایندگان مجلس هم درآمده است. انتخاب معاون توسعه و قهرمانی هم انگار برای آقای وزیر خیلی دشوار بود و در نهایت همان گزینه‌ای که مورد علاقه‌اش نبود بعد از شکست در انتخابات تکواندو راهی سئول شد. از آن طرف ملی‌پوشان درد نان دارند و لباسی که باید خودشان بخرند. با این اوضاع هنوز هم مدیران منتظرند تا سال آینده مدال‌های کاروان آسیایی را به نام خود و در رزومه کاری‌شان ثبت کنند.
انصاف نیست ورزش اینگونه به حال خود رها شود. برگزاری اردو‌ها با کمبود‌های فراوان همراه است، تیم‌ها با بلاتکلیفی فرصت طلایی را از دست می‌دهند و هیچ کس هم پاسخگو نیست. وزارت به عنوان متولی اصلی ورزش تا بیشتر از این دیر نشده باید فکری به حال بحران موجود کند. از سرخابی‌ها که گذشت، آن‌ها حذف شده‌اند و بازگرداندن‌شان به آسیا فقط با سروسامان دادن به اوضاع مدیریتی این دو باشگاه محقق خواهد شد. حداقل اجازه ندهید بخش‌های دیگر ورزش چوب سوءمدیریت‌های جدید را بخورند. تیم‌های ملی تورنمنت‌های مختلف آسیایی و جهانی را در پیش دارند و با حلوا‌حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود. موفقیت در مسابقات بین‌المللی نیازمند برنامه‌ریزی و حمایت‌های ویژه است. تا وقتی ورزشکار به فکر تغذیه، لباس، زمین تمرین و پاداش باشد خبری از پیشرفت نخواهد بود و هر مدال و افتخاری هم که به دست می‌آید، ثمره غیرت، اراده و ایمان ورزشکاران و مربیان‌شان است، وگرنه همه پول‌ها سر از فوتبال درمی‌آورد و وعده و وعیدش نیز نصیب رشته‌های مدال‌آور می‌شود!


اینکه مسئولان چند روز یا چند هفته قبل از اعزام یاد امید‌های کسب مدال می‌افتند و بازدیدی فرمالیته انجام می‌دهند، توهین بزرگی است به ورزشکاران و به حداقل رساندن امید و انگیزه‌شان. تا وقت هست باید حواسمان به قهرمانان و ملی‌پوشان باشد و بعد از وقوع اتفاقات تلخ با هیچ توجیه و مصاحبه‌ای نمی‌توان کم‌کاری‌های گذشته را جبران کرد.
در یک کلمه آقایان وزارت‌نشین و آقایان کمیته ملی المپیک، حال ورزش خوب نیست، این را باور کنید.