موج مرده در جام شگفتی ها!

امید مافی‪-‬ در سرمای استخوان سوز یک روز زمستانی جام حذفی به جام شگفتی‌ها بدل شد و اسب‌های زین شده زمین خوردند تا فوتبال روی بی‌رحم خود را نشان غول‌ها دهد و رد سُم اسب‌های مفلوک بر مرغزار بماند.
در روزی که ارتش سرخ در نصف جهان قفل‌ها را شکست و با رونمایی از دو توپچی تاجیک و معرکه تماشایی شکارچی تیزچنگی چون مهدی عبدی، گاندوها را به مسلخ فرستاد و ذوبی‌ها را به نادم‌ترین تیم دنیا بدل کرد. کیلومترها آن طرف‌تر مدافع عنوان قهرمانی شکست سنگینی خورد تا سوالی به بلندای قامت مرد نکونام فراروی او قرار گیرد.
فولاد متمول که مردانش با دماغ‌های باد کرده در کارزار قدم می‌زدند پس از آنکه نتوانست در وقت‌های قانونی و اضافی از پس مس
بر آید، در ضیافت پنالتی‌ها به رفتن و فروچکیدن رضایت داد تا تیم دست اولی شهر زیره با تیرباران کردن سرجوخه‌های جنوب جشن صعود به جمع هشت تیم برتر جام را بگیرد. آن سوتر دود خاکستری از قطار فولادسازی برخاست و جواد نکونام در قامت سوزنبانی مغبون چوب تفرعن و تبختر خود را خورد و دوزخ را به آغوش کشید و تمام. این اما همه شگفتی‌ها نبود. سپاهان مدعی تمام قد قهرمانی در لیگ نیز دیروز غروب به موج مرده بدل شد و از پس زردهای اراک برنیامد تا محرم نویدکیا نیمی از آرزوهای خود را خاک کند و به این بیندیشد که گنج تنها در پی رنج به دست خواهد آمد و دیگر هیچ قشونی با شنیدن نام نقش جهانی‌ها به لرزه و رعشه نخواهد افتاد. آلومینیوم که حالا به گربه سیاه فوتبال ایران بدل شده وقتی کار را به پنالتی‌ها کشاند با ظرافت تمام چراغ‌ها را خاموش کرد تا رسول پاشا بوق ممتد قرمز را به گوش لشگر سپاهان برساند و از ذهن آسمان به سلامت گذر کند. دیروز برای فوتبال ایران یک روز غیر قابل پیش بینی بود. روزی که مدعیان رو دست خوردند و صحنه را با مویه خالی کردند تا ثابت شود جام حذفی جایی برای تبلور تیم‌هایی است که با انگیزه‌ای صد چندان به فتح الفتوح می‌اندیشند و رقیبان دلواپس را در میانه مرتع سبز چال می‌کنند. از این جاده میان بُر راحت‌تر می‌توان به آسیا رسید و شاید به همین دلیل بازنده‌ها و برنده‌ها پس از نبردهای پر التهاب نای ایستادن در میدان را نداشتند.