مدعیان اصلاحات می‌­گویند برای «خنثی‌کردن» تحریم هم باید به آمریکا التماس کرد!

  سرویس سیاسی- در بخشی از این نوشتار آمده: «روشن بود برای لغو یا خنثی کردن[!!] تحریم‌های مدنظر وزیر خارجه جدید مسیری جز مذاکره[!!] وجود ندارد و تحقق این‌ مهم که مطالبه‌ای ملی بود، جز از طریق احیای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ که با خروج آمریکا از آن به بن‌بست رسید، امکان‌پذیر نیست.» اصلاح‌طلبان گویا در بیان مسایل مضحک و تکاپو برای القای آنها به جامعه تبحر خاصی دارند چنان‌که دوباره روزنامه شرق موضوع خسارت هر روز تاخیر در اجرای برجام را که تا مدت‌ها پس از اجرای توافق هسته‌ای دستاویز بیان طنز در میان رسانه‌های رسمی و فضای مجازی شده بود پیش کشیده است: «به تأیید بسیاری از ناظران، آمریکا به عنوان طرف اصلی تحریم، با لغو بیش از ۹۴ درصد تحریم‌ها[!!] موافقت کرده بود. حسن روحانی در آخرین برنامه تلویزیونی قبل از ترک پاستور اعلام کرد اگر اجازه داده شود[!!]، عراقچی همین امروز می‌تواند توافق را امضا کند... اینک و پس از گذشت حدود شش‌ ماه قرار است ماحصل شش دور مذاکره عراقچی با‌اندکی تغییرات، به عنوان دستاورد دولت سیزدهم در مذاکرات هسته‌ای در اختیار افکار عمومی قرار گیرد. کارشناسان اقتصادی خسارت هر روز تأخیر در احیا و اجرای برجام را حدود ۱۰۰ میلیون دلار تخمین زده‌اند[!!] با یک حساب سرانگشتی می‌توان میزان خسارت چند ماه تأخیر را محاسبه کرد.» نکته بسیار مضحک در این نوشتار آن است که روزنامه اصلاح‌طلب به صراحت از نوع مدیریت این طیف پرده برداری می‌کند، آنجا که گفته شده «برای لغو یا خنثی کردن تحریم‌ها مسیری جز مذاکره[!!] وجود ندارد...» مسیر مذاکره مسلما برای لغو تحریم‌ها است اما چگونه این جماعت «خنثی ‌سازی» تحریم را هم به مذاکره منوط می‌کنند نشان از آن دارد که این جماعت یا معنای اصطلاح «خنثی ‌سازی» را نمی‌دانند یا چنان در برابر آمریکا خود را حقیر و ناتوان می‌بینند که حتی برای خنثی ‌سازی هم باید از کدخدا اجازه بگیرند! البته که این سطر اخیر ساختاری طنزگونه دارد وگرنه اگر تحریم با اراده تحریم‌کننده کنار برود دیگر اسمش خنثی ‌سازی نیست و لغو تحریم است. خنثی ‌سازی یعنی مردانی که تخصص و آموزش دیده‌اند، بمبی را که دشمن کار گذاشته با مهارت خود از کار بیندازند. حالا این مثال را با موضوع تحریم منطبق کنید. توهین به شعور مخاطب؛ لغو 94درصدتحریم‌‌ها و دستاورد تقریبا صفر! موضوع دیگر طرح دوباره موضوع خسارت روزانه عدم احیای برجام است. حالا روزنامه شرق که گویا در حساب سرانگشتی مهارت ویژه‌ای دارد با همان سرانگشتانی که روزگاری برجام را با همین دست حرف‌ها بزک کردند حساب کند که درآمد دولت مورد حمایت آنها (طبق ادعایی که مطرح شده مبنی بر روزانه 100میلیون دلار) از لحظه اجرای برجام تا لحظه خروج آمریکا از برجام چقدر بوده و سپس برای جامعه شفاف ‌سازی کنند و بگویند آن درآمد کجا هزینه شده است؟ نکته مهم دیگر توهین روزنامه‌های اصلاح‌طلب به شعور مخاطبان است و در این مورد خاص نویسنده با زیرکی خاصی بر آن بوده تا مخاطب را با ادعای موافقت آمریکا با لغو 94درصد تحریم‌ها فریب دهد. موضوع این است که ممکن است خیلی چیزها در متن برجام آمده باشد و اروپا و آمریکا آن را امضا کرده باشند (که این می‌شود موافقت) اما در عرصه عمل چه اتفاقی افتاد؟! اتفاقی که افتاد همان جمله معروف چند نفر از دولتمردان سابق است: «دستاورد تقریبا صفر ایران از برجام» نکته بعدی در رابطه با ادعایی است که با اشاره به سخنان روحانی بیان شده که در این باره روزنامه کیهان در همان زمان طرح موضوع روشنگری کرده است. تنها یک سؤال کافی است تا موضوع برای اهل منطق و استدلال روشن شود: آنچه باید در مورد تعهدات ایران در متن برجام آمده که ایران حتی پیش از موعد هم به تعهداتش عمل کرد. حالا باید پرسید آمریکایی‌ها این بار چه چیزهای بیشتری خواسته بودند که نیاز به اجازه گرفتن داشت؟! به فرض محال اگر عراقچی با آن اجازه می‌رفت و توافق جدیدی امضا می‌شود و یک سال بعد دوباره آمریکا از برجام خارج می‌شد یا تعهداتش را انجام نمی‌داد احتمالا جماعت برای یک توافق دیگر می‌گفتند اگر همین امروز اجازه داد شود که دو-سه استان مرزی کشور را به آمریکایی‌ها بدهیم توافق جدید امضا خواهد شد! دلیل رفتن شرکت­‌های ­خارجی  اخم منتقدان یا فریب ­خوردن مذاکره­‌کنندگان؟! روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «توقعات ما از برجام 1400» نوشت: «برجام 2015 پشتوانه بزرگ مردمي داشت. حسن روحاني توانسته بود ميليون‌ها ايراني حتي مخالف خود را با آن همراه كند و حتي در انتخابات 1396 با همه تلاش‌هاي جناح اصولگرا، كرسي رياست‌جمهوري را با قدرت در اختيار خود نگه دارد. برجام با وجود همه سم‌پاشي‌هاي #مااصولگراها، توانست زنجير تحريم را براي مدتي از پاي اقتصاد ايران باز كند. غول نوميدي را براي مدتي توي شيشه حبس كند و لبخند را بر لبان اقشار مختلف مردم بنشاند... بعد از توافق برجام، رقابت خارجي‌ها بر سر سرمايه‌گذاري در داخل ايران شروع شد. آمریکايي‌ها، اروپايي‌ها و شرقي‌ها (ژاپن) توي صف ايستادند... اگر فرصت دوره اوباما را نسوزانده بوديم، ميلياردها دلار سرمايه خارجي كف اقتصاد ايران را پوشانده بود و روي‌ كار آمدن ترامپ هم نمي‌توانست زيان چنداني به برجام وارد كند. شركت‌هاي سرمايه‌گذار چندمليتي به عنوان بخش خصوصي، فشارشان قوي‌تر و ژرف‌تر از اراده ترامپ بود و او را به‌طور كامل مبسوط‌اليه نمي‌گذاشت. اخم ما به سرمايه‌گذاري خارجي، مدت‌ها قبل از رييس‌جمهور شدن ترامپ اتفاق افتاد و در واقع، خودمان بوديم كه پيش و بيش از او به برجام لگد زديم... » گفتنی است این روزنامه در حالی تلاش کرده تا منتقدان برجام را به عنوان مقصران اصلی شکست برجام نشان دهد که همین روزنامه پیشتر در یادداشتی به طور تلویحی اذعان کرده بود که ترکیب ناقص و اشتباه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و بی‌اطلاعی مذاکره‌کنندگان از چندوچون تحریم‌ها بوده است.  در همین رابطه گفتنی است محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و عباس عراقچی ازجمله اعضای اصلی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ازنظر حقوقی به هیچ یک از مسائل حقوقی مربوط به تحریم‌ها ازجمله (u tern)، قانون ایسا (تحریم بخش انرژی و صنعت نفت ایران) و... اطلاعی نداشته و عجیب‌تر اینکه هیچ یک از اعضای اقتصادی دولت ازجمله رئیس‌بانک مرکزی، اقتصاد، وزیر نفت، وزیر صمت و... در روند مذاکرات قرار نداشتند. اشتباهی که تیم مذاکره‌کننده آمریکائی نهایت استفاده را از آن برد و به راحتی دیپلمات‌های ایرانی و در حقیقت اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته را فریب داد و کلاه بزرگ برجام را بر سر آنها گذاشت. طبیعی بود که پس از اطلاع شرکتهای اروپایی از کلاه گشاد آمریکائی‌ها بر سر تیم مذاکره‌کننده و عدم گنجاندن لغو قوانین تحریمی در بخش سرمایه‌گذاری در برجام‌، یکی یکی از ایران خارج شدند.  تلاش برای تحریف تیم مذاکره­‌کننده روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «حمایت معماران برجام از احیاگران برجام» نوشت: «مذاکرات هسته‌ای طی سال‌های گذشته تیم‌های مذاکره‌کننده مختلف با رویکرد‌های متفاوتی را به خود دیده است. اما در 8 سال دولت تدبیر و امید، تیم مذاکره‌کننده محمد جواد ظریف علاوه‌بر فشارهای خارجی، فشار‌های داخلی را نیز متحمل شد که در کل طول تاریخ مذاکرات بی‌سابقه بوده است. از آتش زدن برجام گرفته تا اتهامات پی‌در‌پی؛ همه و همه رویکرد اصولگرایان به مذاکرات هسته‌ای بود که در دوران دولت تدبیر و امید صورت گرفت. حالا با تغییر دولت، تیم مذاکره‌کننده نیز تغییر یافته اما دیگر اصولگرایان نسبت به مذاکرات «دلواپس» نیستند؛ مجلس سکوت پیشه کرده و کیهان دیگر تیترهای آتشین نمی‌زند. این در حالی است که هیچ تغییری تا کنون در متن توافق برجام صورت نگرفته و برجام همان است که به گفته اصولگرایان، ظریف نخوانده آن را امضا کرده است. اصلاح‌طلبان اما رویکرد دیگری نسبت به تیم مذاکره‌کننده جدید در پیش گرفته‌اند. آنها تیم مذاکره‌کننده را به صورت علنی مورد حمایت خود قرار داده‌اند و بر وظیفه سنگین این تیم تاکید کرده‌اند. توئیت محمد جواد ظریف و پست اینستاگرامی عراقچی نیز شاهد عینی این مسئله است.» مدعیان اصلاحات در تلاشند این‌گونه القا کنند که تیم مذاکره‌کننده کنونی به دنبال احیای برجام دولت تدبیر و امید است! در این خصوص ذکر چند نکته خالی از لطف نیست. اولاً) تیم مذاکره‌کننده کنونی، یک تیم فنی و کارشناسی است و تیم تک نفره و دونفره مثل عراقچی و ظریف نیست که بعد از 8 سال بگویند ما نمی‌دانستیم در برجام «لغو» آمده بود یا «تعلیق»! این تیم مثل ظریف، جناحی و سیاسی عمل نمی‌کند و به دوگانه‌سازی‌هایی مثل دیپلماسی و میدان متوسل نمی‌شود! باقری مثل ظریف نیست که در ‌اندیشکده خارجی بگوید اگر برجام محقق نشود ما از قدرت حذف می‌شویم! ثانیاً) تیم دیپلماسی دولت سیزدهم با اقتدار در مذاکرات حاضر شده و همه چیز را معطوف به وین نکرده است. ایران اکنون عضو شانگهای شده، با چین و روسیه روابط گرمی دارد، صادرات افزایش پیدا کرده، گشایش‌های ارزی آغاز شده و... همه چیز برجام نیست. ثالثاً) تیم مذاکره‌کننده بر اساس مذاکرات گذشته پیش نمی‌رود و گزاره مهم این دور از مذاکرات پای فشاری بر شروط و مطالبات ملت ایران (لغو همه تحریم‌ها، راستی آزمایی و ارائه تضمین از سوی طرف مقابل) است. در واقع بایستی گفت فرق این تیم با تیم مذاکره‌کننده قبلی این است که دوران دیپلماسی لبخند و سازش گذشته و مقاومت و پایداری بر حقوق ملت ایران در دستور کار قرار گرفته است. از این روست که تلاش مدعیان اصلاحات برای تطهیر ظریف و تحریف تیم مذاکره‌کننده ایران، تلاشی محکوم به شکست است. با همه دنیا رابطه داشته باشیم غیر از چین و روسیه! روزنامه آرمان ملی دیروز طی گفت‌وگویی با مسعود دانشمند، عضو اتاق بازرگانی ایران آورده است: «به‌طورکلی اینکه هر چقدر روابط ایران با کشورهای جهان بیشتر باشد قطعا اتفاق خوبی است، چراکه می‌توانیم از امکانات یکدیگر استفاده کنیم و تبادلات اقتصادی و تولید داشته باشیم و این موضوع خوبی است، اما باید دید با چه کشوری چه رابطه‌ای می‌توانیم داشته باشیم. او ادامه داد: باید ببینیم که چه چیزی می‌توانیم به روسیه یا چین بدهیم و چه چیزی می‌توانیم بگیریم و چه توقعاتی در مقابل وجود دارد. ایران قراردادی 20 ساله با روسیه داشته که ظاهرا امسال سال آخر آن است؛ سؤال مهمی که باید پاسخ داده شود این است که قرارداد با روسیه در سال‌های تحریم چه کمکی به ایران کرده که دو مرتبه قرارداد 20 سال ببندیم که تا در آینده به ما کمک کند. تکلیف چینی‌ها در قرارداد 25 ساله روشن است و آنها هم دنبال ایجاد مستعمرات اقتصادی است تا هر طور که می‌خواهد با آنها برخورد کند!» تعامل با شرق و خنثی ‌سازی تحریم، سیلی دیگری بر صورت آمریکاست اما مدعیان اصلاحات از آن‌گریه می‌کنند! آنها در دولت مدعی اصلاحات ـ اعتدال از سویی با سوءمدیریت به تحریم ضریب اثر دادند و از سوی دیگر با توجیه شرارت و عهدشکنی آمریکا و اروپا، سبب ساز تحریم بیشتر و تشویق دشمن به تحریم شدند. اکنون نیز هماهنگی دقیق و نگرانی مشترک با آمریکا دارند. به این موارد توجه کنید؛ همزمان با سفر وزیر خارجه کشورمان به چین، نشریه آمریکایی فارین‌پالیسی در تحلیلی، گسترش همکاری میان ایران و چین را «تهدیدی جدی» علیه منافع محوری آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس توصیف کرده است. جو بایدن نیز قبلاً در پاسخ به خبرنگاری که پرسیده بود از معاهده ایران و چین نگران نیستید، گفته بود: «یک سال است از این معاهده نگرانم!» اورشلیم‌پست هم قبلاً با تیتر درشت نوشته بود: «خبر معاهده ایران و چین خبر بسیار تلخی برای اسرائیل است.» خیانت مدعیان اصلاحات ـ اعتدال بایسته برخورد و پیگرد قضایی است.