پادزهر تندروی

تخریب روحانی توسط مداح مراسم نماز عید فطر موجب حیرت افکار عمومی شد و واکنش انتقادی گسترده‌ای در فعالان سیاسی و مردم برانگیخته که بازتاب عینی آن در شبکه‌های اجتماعی ملموس است.البته سوگیری انتقادها، چندان متوجه شخص مداح و محتوای سخنان او نیست، زیرا طی چهارسال گذشته، تندروها هرچه در توان داشته‌اند برای تخریب رئیس جمهوری و کابینه‌اش در رسانه‌های خود و تریبون‌های اغلب غیررسمی به میدان آورده‌اند و حتی صدا و سیما هم برخلاف وظایف قانونی‌اش به «آنتن در اختیار» تندروها تبدیل شده است. در چنین وضعیتی روحانی و کابینه‌اش ثابت کرده‌اند از بردباری کافی درقبال تخریب‌های غیراخلاقی - حتی تندتر از آنچه مداح برزبان آورد- بهره‌مند هستند. علاوه براین، انتخابات
29 اردیبهشت و رأی حدود 24 میلیونی مردم به روحانی نشان داد
این ترور شخصیت‌ها در «اعتماد ملی» به نامزد «اعتدال» تأثیری ندارد و او به اتکای همین آرا به‌عنوان رئیس جمهوری، باردیگر سکاندار
قوه مجریه شد. بنابراین، منتقدان رخداد دوشنبه گذشته، مداح و سخنان کم مایه‌اش را نشانه نرفته‌اند، بلکه سؤال کلیدی منتقدان آن است که چرا پس از رأی چشمگیر مردم به روحانی و تنها چند روز پس از انزجار ملی و فراجناحی از معدود تندروهای توهین‌کننده به رئیس جمهوری مستقر و منتخب در راهپیمایی «روز قدس»، تریبونی سترگ همچون مداحی مراسم معنوی / ملی نماز عید فطر به تندروها سپرده شده است؟


پس از افزایش انتقادها، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
در مقام نخستین نهادی که باید پاسخگوی این سؤال باشد از خود سلب مسئولیت و اعلام کرد که «ستاد اقامه نمازجمعه تهران باید پاسخگوی حواشی نماز عید فطر باشد». ستاد ارجاع شده هم تأکید کرد:
«از مضمون اشعار مداح اطلاعی نداشتیم»، پاسخی که عذر بدتر از گناه است. زیرا پیشینه مداح مدعو که از تندروهای شناخته شده، فعالان
ضد برجام و ستاد انتخاباتی رقیب روحانی بوده، به گونه‌ای است که سپردن بی‌قید و بند تریبون به وی برای تخریب رئیس جمهوری منتخب و بازتاب دادن دیدگاه‌های اقلیتی محدود در مراسمی ملی را فاقد توجیه منطقی جلوه‌گر می‌کند. در واقع، هرچند، سوگیری تریبون‌های تحت نظر این ستاد به سود منتقدان روحانی، واقعیت قابل کتمانی نیست اما کمتر کسی انتظار داشت گسترش نقض بیطرفی تا سطح تریبون رسمی مهمی چون مراسم نماز عید فطر نیز برسد و کیست که نداند در تقابل نشان دادن تریبون‌های رسمی حاکمیتی با اراده و رأی اکثریت مردم
چه زیان‌های بزرگی برای نظام و کشور در خود نهفته دارد.
در نگاهی کلان‌تر، رخداد«حاشیه» راهپیمایی «روز قدس»
و «تریبون» مداحی مراسم نمازعید فطر که به فاصله چهار روز
و با مضمون مشترک هتاکی به رئیس جمهوری رخ داد، هر دو حاصل تلاش تندروهایی است که دست رد مردم در انتخابات 29 اردیبهشت بر سینه آنان زده شد و نمی‌توانند داعیه سخنگویی از سوی اکثریت ملت را داشته باشند، اما تندروها برخلاف اصولگرایان ریشه‌دار
که با وجود حفظ مواضع انتقادی، الزامات قانونی و اخلاقی احترام
به رأی اکثریت مردم را پذیرفته‌اند، می‌کوشند با تخریب و هتاکی آرامش کشور را برهم زنند و در فضایی متشنج، بر وزن و نقش سیاسی خویش بیفزایند. در این میان، هشیاری حامیان رئیس جمهوری و پرهیز آنان از بروز واکنش‌های احساسی، در کنار پیگیری هتاکان از مجاری قانونی و نیز انتقاد و حتی اعلام انزجار اغلب اصولگرایان از آمران
 و عاملان اقدامات وحدت‌شکنانه، موجب شده تا تندروها، نه فقط
در دستیابی به اهداف خود ناکام بمانند، بلکه روزبه‌روز منزوی‌تر شوند. براین اساس، به نظر می‌رسد، پیگیری تحرکات تندروها توسط مراجع مسئول ، افشای پشت پرده و درصورت نیاز، مجازات قانونی آنان بهترین و مؤثرترین پادزهر و راهکار مقابله با سناریوی آشوب‌طلبانه آنان است.