امیدوار به تحقق عدالت اجتماعی هستیم

گروه ســـــیاسی/ عمــــــــــــــاد افــــروغ جامعه‌شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت‌و‌گویی با «ایرنا» پیرامون بررسی وضعیت حکمرانی در دوران پساانقلاب، به کامیابی‌ها و ناکامی‌های نظام برآمده از انقلاب شکوهمند اسلامی پرداخت. افروغ درباره میزان تحقق سه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی به عنوان آرمان‌های انقلاب اسلامی گفت: در استقلال که یک وجه جمعی و ملی، در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، در بعد سیاسی آن توفیق نسبی خوبی داشتیم. به این معنا که کسی نمی‌تواند اراده خود را به ما تحمیل کند.
ما برده و بنده اراده هیچ ابرقدرتی نیستیم و بخشی از این فشارهایی که در سطوح و رده‌های مختلف به ما وارد می‌شود به خاطر همین استقلال‌طلبی ماست.

آزادی به مراتب بیشتر از قبل انقلاب


وی با بیان اینکه در ابعاد اقتصادی و فرهنگی هنوز راه‌های زیادی برای طی کردن داریم و سوگوارانه از برخی جهات در مسیر هم نیستیم، در قیاس میزان آزادی با قبل از انقلاب، گفت: آزادی ما به مراتب از قبل انقلاب بالاتر و قابل قبول‌تر است، هرچند تا تحقق کامل قانون اساسی، بویژه فصل سوم آن که ناظر به حقوق ملت است راه زیادی برای پیمودن داریم و این امر معلول عواملی از قبیل کج‌اندیشی‌ها، کم تحملی‌ها و غیره است، ولی به مراتب وضع ما نسبت به قبل از انقلاب بهتر است. وقتی قانون اساسی را ملاک تحقق آزادی قرار دهید، تا تحقق فصل سوم قانون اساسی راه زیادی داریم.
این کنشگر مسائل سیاسی با ابراز امیدواری نسبت به تحقق روح قانون اساسی و بویژه فصل سوم آن بر‌اساس مواضع اخیر رؤسای قوا افزود: هرچند در مقایسه با قبل از انقلاب در این زمینه قابل قیاس نیستیم ولی در مقایسه با آرمان‌های انقلاب اسلامی و توقعات و انتظارات و فصل سوم قانون اساسی که ناظر به حقوق ملت است وعمدتاً به آزادی‌های مدنی و سیاسی و غیره برمی گردد راه زیادی داریم.

کرامت انسانی شعار انقلاب اسلامی
افروغ با بیان اینکه اگر از من بپرسید شعار انقلاب اسلامی را در یک کلمه خلاصه کن، می‌گویم رهایی و کرامت انسانی و این کرامت انسانی خود دارای وجوه و لوازم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، افزود: اینکه در قانون اساسی اقتصاد را وسیله و نه هدف دانسته است ناظر به همین کرامت و شکوفایی انسان در ابعاد سیاسی و فرهنگی است. اگر انسان بخواهد کریم باشد و کرامت داشته باشد باید از یک معاش آبرومند برخوردار باشد و باید یک آزادی سیاسی قابل قبولی داشته باشد. کرامت به لفظ نیست، بلکه جنبه رهایی بخشی، عدالت خواهی و غیره دارد.

«مشروعیت» متشکل از شرعیت و مقبولیت
وی درباره شعار سوم مردم یعنی جمهوری اسلامی نیز تصریح کرد: وجه ایجابی انقلاب اسلامی همان جمهوری اسلامی است. این جمهوری اسلامی در بعد فلسفه سیاسی ترجمانی از مردم‌سالاری دینی است. مردم‌سالاری دینی تعریف جدیدی از مشروعیت است یعنی برخلاف برخی از رجال سیاسی که می‌گفتند ما در انقلاب اسلامی می‌دانستیم چه نمی‌خواهیم اما نمی‌دانستیم چه می‌خواهیم، می‌گویم ما جمهوری اسلامی می‌خواستیم. جمهوری اسلامی در سطح فلسفه سیاسی، مردم سالاری دینی است. افروغ در این باره توضیح داد: مردم‌سالاری دینی تعریف جدیدی از مشروعیت است. یعنی برخلاف تلقی رایج که مشروعیت را در برابر مقبولیت قرار می‌دهد، مشروعیت حاوی دو مؤلفه شرعیت و مقبولیت است. یعنی قانونیت یک نظام سیاسی هم در گرو ویژگی‌ها و صفات حکمرانان است و هم در گرو مقبولیت و رضایت عامه است. هر دو با هم تشکیل دهنده مردم سالاری دینی یا جمهوری اسلامی است.

عدالت اجتماعی محوری‌ترین ارزش
این استاد دانشگاه در تشریح تأثیری که انقلاب در هر یک از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، نظامی و سیاسی حکمرانی داشته است، با بیان اینکه در وجه اقتصادی محوری‌ترین ارزش اسلامی، تحقق عدالت بویژه عدالت اجتماعی است، گفت: نظریه‌پرداز اصلی انقلاب، یعنی امام(ره) بحث عدالت اجتماعی را هدف اصلی و البته ذیل معرفت خدا معرفی کرده‌اند. یعنی عدالت اجتماعی یک هدف بزرگ انضمامی و عینی در انقلاب اسلامی است. ما متأسفانه در ارتباط با عدالت اجتماعی کارنامه خوبی نداریم. متأسفانه شکاف طبقاتی، شکاف درآمدی زیاد است و در این راستا خوب حرکت نکرده‌ایم. یعنی نه تنها از فرهنگ و گرایشات فرهنگی برای کم کردن فاصله طبقاتی و درآمدی بهره‌مند نشدیم بلکه به اسم فرهنگ‌سازی کاذب این شکاف‌ها را توجیه کردیم و امیدوارم بفهمیم چه جفایی در حق انقلاب اسلامی و در حق وجه فرهنگی انقلاب اسلامی کرده‌ایم. او در ادامه افزود: قطع نظر از وجه فلسفه سیاسی آن که البته خیلی باید مراقب بود به نام شرعیت، مقبولیت ذبح نشود و به نام مقبولیت، شرعیت ذبح نشود، وقتی وارد جزئیات و محتوا و مضمون می‌شویم متأسفانه کارنامه خوبی در دو وجه ایجابی جمهوری اسلامی، یعنی عدالت اجتماعی و اخلاق و معنویت، به ترتیب به دلیل غفلت از شکاف‌های طبقاتی و درآمدی و بعضاً ماکیاولیسم حاکم یا به عبارتی توجیه وسیله به واسطه هدف نداشته‌ایم.

مخاطرات پیش روی انقلاب
افروغ در پاسخ به این سؤال که در فرهنگ سیاسی ایران بعد از انقلاب، چه عواملی انقلاب را دچار مخاطره کرده است، اظهار کرد: حکمرانی ما در برخی جهات فراتر از شعار نرفته است و وارد عمل و ملزومات آن نشده است. یعنی به‌عبارتی ساختارهای متناسب را تعبیه نکرده و بعضاً دست به تغییر ساختارهای قبل از انقلاب نزده است. هنوز در ظرف تمرکزگرایی نفس می‌کشیم و به آن ظرف دست نزده‌ایم و متوجه اهمیت ظرف نیستیم. این ظرف اگر عوض نشود مظروف خود را تحمیل می‌کند. او در این باره افزود: متأسفانه کماکان ظرف تمرکزگرایی با اتکا به اقتصاد نفتی را داریم و اگر این ظرف را عوض نکنیم مظروف قبل از انقلاب به ما تحمیل می‌شود.
افروغ در ضرورت توجه به مردم در انقلاب اسلامی، گفت: اگر مردم را ولی نعمت بدانید باید به ظرف غیرمتمرکز روی بیاورید و از ظرفی استفاده کنید که مردم در آن مشارکت داشته باشند و بتوانند بر اساس توانمندی‌ها و قابلیت‌های بالقوه و بالفعل خود ادای نقش کنند و این امر با ظرف متمرکز شدنی نیست.

امیدواری به تحقق عدالت اجتماعی
او با بیان اینکه با استراتژی مرکز پیرامونی نمی‌توان انقلاب اسلامی را در وجه انضمامی و عینی‌اش پیش برد، با اشاره به تجربه سال‌های ابتدایی پس از انقلاب و دوران دفاع مقدس، گفت: باید ظرفی باشد که مردم در آن بتوانند مشارکت کنند و این ظرف باید غیرمتمرکز باشد. این استاد جامعه شناسی در عین حال با تأکید بر اینکه هنوز امید داریم که به سمت تحقق عدالت اجتماعی برویم در پاسخ به سؤالی درباره سیاست دولت سیزدهم در حوزه تحقق عدالت اجتماعی، با ابراز امیدواری نسبت به تحقق این مهم، گفت:
فرهنگ مردم برای قضاوت باید بر‌اساس عمل شکل بگیرد که این روح اسلام و روح نهج‌البلاغه است. هر زمان دولت جدید موفق بود مردم امتیاز بدهند و تشویق و تشکر کنند. البته اگر حرف‌ها در جهت تحقق یک‌سری اعمال عدالت خواهانه هم باشد خوب است ولی یک برد و حدی دارد. امیدواریم شاهد تحقق عملی این شعارها باشیم و ببینیم این شکاف و فاصله درآمدی که وجود دارد کم شود که اصلاً قابل توجیه نیست.
افروغ در عین حال با ابراز تأسف از اینکه در کشور هر امر و هدف و حوزه و وظیفه و نقشی را با پول می‌سنجند، گفت: اصلاً متوجه نیستیم پاداش معنوی به چه معناست. اول انقلاب بحث پاداش معنوی بود و الان هر چیزی را با پول می‌سنجیم. این بدترین مصیبتی است که در جمهوری اسلامی شاهد آن هستیم. ارتقای استاد را با پاداش مادی گره می‌زنیم و بی‌توجه به پاداش معنوی و انگیزه‌های درونی استادی هستیم. وی در این باره افزود: باید بین سه منبع قدرت، ثروت و منزلت تفاوت معنادار و توازن و اعتدالی وجود داشته باشد که متأسفانه از بین رفته است. همه پاداش‌هایی که می‌دهیم در مورد ارتقای مراتب علمی و غیره با پول است. این درست نیست. ملاک‌ها و معیارهای دیگری نیز وجود دارد.