سرنوشت هر فرد در دست خودش است

منصور مظفری ‪-‬ حتما داستان مسافرکشی یک مقام مسئول سابق با پراید همسرش را شنیده اید.البته قطعا مسافرکشی شغل شریفی است و برای اینکه این شغل، شریف و محترم باقی بماند کسب مجوز و گزینش از الزامات آن است. فلذا خوش به حال این مسئول سابق که بدون هیچ گزینشی وارد این شغل شده؛زیرا به هر کسی اجازه چنین کاری داده نمی‌شود.
البته در مورد این مقام سوالات وابهامات دیگری هم مطرح است؛ مثلا اینکه آیا خودروی پراید این مسئول سابق که با آن مسافرکشی می‌کند به دلیل آنکه وی از ناحیه دست دچار محدودیت می‌باشد مناسب سازی شده است یا خیر؟ زیرا شغل مسافرکشی مستقیم با جان شهروندان در ارتباط است و عدم رعایت این مهمات، جرم محسوب می‌شود.
از این موضوعات هم که بگذریم اگر یک شیاد از جمله اراذل و اوباش که کینه اجرای قانون را دارند تحت عنوان مسافر آسیبی به این مسئول سابق وارد کنند می‌دانید چه هزینه‌ای به کشور وارد شده و تا مدت‌ها خوراک تبلیغاتی علیه نظام برای رسانه‌های معاند ساخته می‌شود؟
از سوی دیگر، به این شخص که نمی‌دانیم به چه قصدی چنین شغلی را انتخاب کرده باید گفت خیلی‌ها امثال او در گذشته که مسئولیت‌های حساس داشتند به سمت این شغل و شغل‌هایی که خارج از استعداد، توانایی و علاقه شان بود رفتند.به راستی اکنون چه کسی در این زمینه پاسخگو است؟


شاید در مورد عملکرد این مقام سابق
بد نباشد مثال عینی‌تری بیاورم.صاحب این قلم، بعنوان مدیر مسئول روزنامه در پی یک اتهام واهی بارها و بارها از ساعات اولیه صبح تا ساعات پایانی اداری پشت درب
اتاق بازپرسی که نامش در پرونده طبری مطرح شد و بالاخره نمی‌دانیم خودکشی کرد یا چه، ماندم و تهدید به بازداشت شدم و درنهایت با معرفی کفیل خلاصی موقت یافتم.دست آخر هم چون اتهام واهی بود برخی دستورات توسط بازپرس در دستگاه خردکن نابود شد و هرگز برای آن پرونده
نه قرار مجرمیت و کیفر خواست صادر شد و نه قرار منع تعقیب و.... این نمونه کوچک اقدامات دوره مسئولیت این مقام مسئول سابق بود.
این در حالیست که در دوره تحول قوه قضائیه و همچنین دوره تحول و تعالی که دوره شکوفایی قوه است امید‌ها زنده شده (این نکته در نظرسنجی‌ها مشخص است،بطوریکه این قوه از نظر عملکردی در صدر قرار دارد) ومطبوعات با توان بیشتر فعالیت حرفه‌ای دارند زیرا می‌دانند اگر اشتباه سهوی هم صورت گیرد با احترام با نمایندگان افکار عمومی برخورد می‌شود.
این‌ها عرض شد تا این چنین نتیجه بگیرم: سرنوشت هر فردی در دست خودش است.