ضرورت تاسیس سازمان نظام معلمی

جعفر بای آسیب‌شناس  این روزها در شرایطی بار دیگر صدای معلمان و اقشار فرهنگی کشور بلند شد که بدون تردید شکل‌گیری سازمان نظام معلمی در کشور به انسجام و اتحاد گروهی فرهنگیان و معلمان در جامعه منجر خواهد شد و او را به انجام کار و مسئولیت خطیرش، دلگرم‌تر خواهد نمود، چون هر یک از معلمان با دریافت پروانه فعالیت از این سازمان، زیر یک چتر گرد هم می‌آیند و این امر باعث اتحاد و مشارکت همه‌جانبه آنان خواهد شد. سازمان نظام معلمی همچون نخ تسبیح، همه عناصر متفرق را در یک صف و در یک خط واحد قرار داده و باعث هم‌افزایی در فعالیت‌های آنها خواهد شد. این سازمان، قطعا اتاق فکری به‌تعداد همه اعضای این طبقه روشنفکر فراهم خواهد کرد که خرد جمعی هزاران نفر که مسئولیت سنگین تربیت میلیون‌ها آینده‌ساز کشور را که برعهده دارند، را به خدمت می‌گیرد و با درک دقیق مشکلات به‌دنبال راه‌حل‌هایی برای رهایی از مشکلات موجود این قشر زحمتکش فراهم می‌سازد. سازمان نظام معلمی می‌تواند توفیق اجباری برای این گروه باشد که به‌دلیل حضور اندیشمندان متعدد و فراوانش، کمتر می‌توانند متحد و منسجم شوند، چون همیشه در گروه‌های نخبگان، آنها عناصری مدیریت ناپذیر هستند و بسیار سخت زیر یک بیرق جمع خواهند شد. معلمی نیز به‌عنوان گروهی که با فکر و اندیشه فراگیر سروکار دارد، قطعا خود از خرد و اندیشه برتر و بالایی برخوردار است و همین امر منجر می‌شود که سخت بتوان صاحبان خرد و اندیشه را مدیریت کرد و امری طاقت فرسا است. اما تاسیس این سازمان به‌ راحتی آنان را منسجم و متحد خواهد ساخت و باعث اتحاد شغلی خواهد شد و بهانه‌ای برای انجام اقدامات مشارکتی و همکاری‌های فی‌مابین همه جانبه را مهیا خواهد ساخت. بی‌شک تاسیس سازمان نظام معلمی یکی از برکات فرخنده‌اش، همسو شدن و افتراق دیدگاه‌ها و نزدیک‌تر گشتن افکار و انطباق اندیشه‌ها در جامعه فرهنگیان خواهد شد. آنها از برکات همسو شدن اختلاف نظرها و دیدگاه‌ها و نزدیک‌تر شدن افکار بهره می‌گیرند، بستری برای هم‌افزایی و توانمندی این قشر شریف مهیا می‌شود. از دیگر مسئولیت‌های این سازمان، می‌توان ابتدا به درک دقیق مشکلات و گرفتاری‌های این گروه دلسوز جامعه اشاره نمود، یعنی احصاء مشکلات و فهرست عناوین گرفتاری‌های این قشر با دشواری همراه نخواهد بود. پس از درک دقیق گرفتاری‌ها و مشکلات این طبقه، مسئولان این سازمان به دنبال یافتن راهکارهایی برای خروج از بن‌بست‌ها و معضلاتی خواهند گشت که همچون زخمی کهنه، به‌رغم وجود انواع شیوه‌های رفع و حل آنها تا کنون اقدام جدی نسبت به رفع آنها انجام نشده است. قطعا وجود سازمان نظام معلمی به‌عنوان زبان مشترک و موضع واحد همه همکاران می‌تواند، پیش از تبدیل شدن مساله ساده، به مشکلی حاد یا زخمی معمولی به زخمی کاری، راه‌حل‌های برون رفت و پیشنهادات اجرایی برای حل آنها ارائه خواهد شد. مثلا همان‌طور که دیدیم و شنیدیم در دو دهه گذشته هیچوقت موضوع رتبه‌بندی معلمان به شکلی منطقی و درست بررسی و به سرانجام نرسیده، اما با این سازمان معلم دیگر دغدغه حل معضلات صنفی‌اش را نخواهد داشت یا برای رفع آنها به‌دنبال مطالبه‌گری و برگزاری تجمعات اعتراضی خیابانی که دور از ‌شأن این طبقه شریف است، نخواهد بود و فقط به انجام مسئولیت خطیر و سرنوشت ساز باغبانی گل‌های این سرزمین خواهد پرداخت. معلم چون خیالش از مشکلات آسوده است و سازمان نظام معلمی به او پروانه فعالیت داده، از او حمایت می‌کند و به‌فکر مشکلات و گرفتاری‌هایش خواهد بود. معلم وقتی به حقوق‌اش برسد و آنچه که حق اوست را دریافت نماید، قطعا به وظایف خطیر و مسئولیت رفیع خود که همانا باغبانی استعدادها و شکوفاسازی توانایی‌های فرزندان این سرزمین است، با خیالی آسوده خواهد پرداخت.