سیاست‌ورزی حقوق‌بشری، حقوق‌بشر سیاسی

سیاست‌ورزی حقوق‌بشری، حقوق‌بشر سیاسی علی‌اکبر گرجی‌ازندریانی* هر کنشگر سیاسی که برای بهبود حقوق‌مدار و آزادی‌بنیان عرصه سیاست‌ورزی می‌کوشد، صرف‌نظر از گرایش سیاسی او، فعال حقوق بشر نیز به حساب خواهد آمد. سیاست‌ورزی حقوق‌بشری یعنی کوشش برای تفکیک عملی حوزه عمومی و خصوصی از حوزه سیاسی (حوزه قدرت). تفکیک این دو یعنی آماده‌شدن زمینه برای شناسایی و تضمین حق‌های بشری. ‌پس به‌طور خلاصه می‌توان گفت فعال سیاسی که فعالیت خود را با هدف دفاع از حق‌ها و آزادی‌های نوع انسان، هم‌نوا کرده باشد، یک فعال حقوق‌بشری نیز محسوب می‌شود. در این حالت، هدف چنین کنشگری کسب قدرت برای قدرت نیست؛ هدف او کسب قدرت برای بهبودبخشی به اوضاع سیاست‌ورزی از طریق ارتقای جایگاه انسان محق است. هدف او ایجاد امکان سیاست‌ورزی برای همگان است. هدف او مبارزه با انواع نابرابری‌ها و تبعیض‌ها، به‌ویژه در عرصه سیاست و حقوق است. چگونه می‌توان کنشگر سیاسی را که عمر خود را صرف تحقق یا تقویت اندیشه‌هایی مانند حاکمیت قانون، تفکیک قوا، محدودسازی قدرت، نظارت و پاسخ‌گویی زمامداران و توسعه کشور کرده و چندان هم اشتیاق نشستن بر اریکه قدرت  را ندارد، فعال حقوق‌بشری به معنای عام کلمه ندانست. به نظر می‌رسد هر فعال حقوق‌بشری که سودای مقید‌کردن قدرت به حق‌ها و آزادی‌های نسل‌های متنوع حقوق‌بشری (به‌ویژه نسل اول) را در سر می‌‌پروراند نیز می‌توان یک کنشگر سیاسی دانست. سیاست عرصه تخصیص ارزش‌هاست؛ اگر کسی بکوشد این عرصه را مزین به ارزش‌های حقوق‌بشری کند، می‌توان او را مفتخر به پوشیدن ردای «فعال حقوق‌بشری» کرد. تصور کنید شخصی تمام وجهه همت خود را مصروف دفاع جانانه از «حق بر مشارکت سیاسی آزاد و برابر شهروندان» یا «حق بر آزادی بیان» یا «حق بر آزادی‌های گروهی» (مانند حق بر تظاهرات، تجمعات، تشکل و تحزب) کرده باشد؛ به گمان ما، اینها نیز بخشی از نیروهای اجتماعی کنشگر در عرصه حقوق بشر هستند. رهیافت سخن، این است که حقوق بشر نوعی گفتمان یا فراگفتمان است که هر کنشگری در هر حوزه‌ای می‌تواند وفادار به آن باشد یا نباشد. حقوق بشر لباس تنگی نیست که انحصارا بر قامت تعداد اندکی از کنشگران عرصه عمومی راست آید و بر قامت دیگران ناراست. برای مثال، مهندس عمران یا معماری را در نظر بگیرید که مراتب و ژرفای اندیشه‌های حقوق‌بشری را درک کرده است؛ اگر او در طراحی‌ها و معماری‌های خود گفتمان حقوق بشر را غالب کند، او را هم می‌توان یک کنشگر حقوق بشر به معنای عام دانست. ‌
*‌عضو هیئت‌علمی 
دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی