دور شدن از ریاض - ابوظبی و نزدیک شدن به دوحه؛ ایالات متحده به دنبال چیست؟!

آفتاب یزد - رضا بردستانی: این سوالی است که «پل ایدون» خبرنگار آزاد در اربیل کردستان عراق، در یادداشتی که آن را «میدل ایست آی» منتشر کرده، مطرح و به دنبال پاسخی برای آن است که: «چرا آمریکا قبل از عربستان سعودی و امارات، قطر را به عنوان متحد اصلی غیر ناتو انتخاب کرد؟»
این نویسنده که بیشتر پیرامون تاریخ و سیاست می‌نویسد بلافاصله به این نتیجه می‌رسد که: «موقعیت والای دوحه، سیگنالی به ریاض و ابوظبی است مبنی بر اینکه واشنگتن به استراتژی‌های تهاجمی منطقه‌ای پاداش
نخواهد داد.»
آن طور که در سطور ابتدایی این یادداشت آمده، «به گفته کارشناسان، قطر قبل از عربستان سعودی یا امارات متحده عربی به دلیل نقش منحصر به فرد دوحه در کمک به منافع واشنگتن در خاورمیانه و فراتر از آن، توسط ایالات متحده به عنوان متحد اصلی غیر ناتو تعیین شد.» و اما منظور از «نقش منحصر به فرد دوحه در کمک به منافع واشنگتن در خاورمیانه»، دقیقاً چیست؟!


> قطر؛ منحصر به فرد‌ترین کشور جهان
سال‌ها قبل و در روزهای آغازین اعلام تحریم‌های سختگیرانه‌ی ریاض و متحدانش علیه دوحه از یک کارشناس اقتصاد سیاسی پرسیدم: «نتیجه‌ی این تحریم چه خواهد بود؟» آن کارشناس که بعدتر ردای سفارت ایران در یکی از کشورهای اروپایی بر تن کرد با جدیت تمام گفت: «قطر برنده‌ی بلامنازع این بازی بی‌سر و ته است زیرا قطر کشور نیست یک کمپانی بزرگ چند ملیتی است که از شرق تا غرب در آن سرمایه و منافع دارند.» و در توضیحی بیشتر افزود: «در کشوری که هم آمریکا پایگاه نظامی دارد هم روسیه، هم اسرائیل حضور دارد هم عراق، ترکیه و ایران، هم اروپا نگران رخدادهای این کشور است هم پکن، تحریم چه معنایی جز قوی‌تر شدنِ قطر می‌تواند داشته باشد؟!»
سه سال و نیم بعد همه فهمیدند ریاض اگر فرجام کار خود را می‌دانست هرگز با دوحه وارد تنش نمی‌شد کما این که امارات متحده‌ی عربی خیلی زودتر از ریاض فهمید اما در ظاهر با برادر بزرگتر تا انتها همنوایی کرد اما متوجه بود که فاصله‌ی ایجاد شده با دوحه به نفع همه شده است الا ریاض و ابوظبی!
حالا و یک سال پس از غلبه بر محاصره سه و نیم
ساله چندین کشور همسایه خود، «میدل ایست‌آی» مدعی است، دولت بایدن اعلام کرده قطر سومین کشور در خلیج فارس خواهد بود که این نام را دریافت می‌کند و به کویت و بحرین - متحدان قدیمی ایالات متحده - خواهد پیوست. در بخشی از گزارش این پایگاه خبریِ مهم آمده: «جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در ۳۱ ژانویه قبل از دیدار با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر در کاخ سفید گفت: «قطر یک دوست خوب و یک شریک قابل اعتماد و توانمند است.» من به کنگره اطلاع می‌دهم که قطر را به عنوان «متحد اصلی غیر ناتو» معرفی خواهم کرد تا اهمیتِ اهمیت روابط ما را نشان دهد.
> قطر بازیگری خرد یا واسطه‌ای زیرک؟!
در مصاحبه‌هایی که با موضوع افغانستان انجام داده ام، بیشتر کارشناسان از جمله پیرمحمد ملازهی بارها به نقش ارزنده و تعیین کننده‌ی قطر در تحولات افغانستان منهای آن که دوحه پایگاه اصلی طالبان تا قبلِ رسیدن به حکومت افغانستان بوده، اشاره کرده و می‌گوید: «در تنش اسلام آباد و واشنگتن، آن کشوری که بیشتر از همه نفع برد
قطر بود!»
حالا بایدن در گفتگو با خبرنگاران به نقش کلیدی قطر در تلاش‌های تخلیه از افغانستان در تابستان گذشته و کمک‌های مالی که به فلسطینیان در نوار محاصره شده غزه می‌دهد اشاره کرده می‌گوید: در سال گذشته، مشارکت ما با قطر برای بسیاری از حیاتی‌ترین منافع ما مهم بوده است: جابه‌جایی ده‌ها هزار افغان، حفظ ثبات در غزه و ارائه کمک‌های نجات بخش به فلسطینی‌ها، حفظ فشار بر داعش و جلوگیری از تهدیدات در سراسر کشور. بایدن ادامه می‌دهد: وزارت امور خارجه نام متحد اصلی غیر ناتو را به عنوان «نماد قدرتمندی از روابط نزدیک ایالات متحده با آن کشورها و نشان‌دهنده احترام عمیق ما به دوستی با کشورهایی است که به آن‌ها تعمیم داده شده است» اعلام خواهد کرد که آن کشور «قطر» خواهد بود.
به نظر «میدل ایست آی» اگرچه اعطای وضعیت «متحد اصلی غیر ناتو» تضمین نمی‌کند که واشنگتن در صورت حمله از قطر دفاع کند اما این نامگذاری به دوحه اعتبار دیپلماتیک بیشتری می‌بخشد و به فناوری، سیستم‌های امنیتی و آموزش نیروهای دفاعی ایالات متحده دسترسی پیدا می‌کند که قبلاً در دسترس آن‌ها نبوده است. در توضیحی بیشتر می‌خوانیم: «تنها به ۱۷ کشور دیگر این وضعیت ویژه اعطا شده است، اما تصمیم دولت بایدن برای اعطای آن به دوحه قبل از ریاض و ابوظبی - دو متحد اصلی دیگر ایالات متحده
در منطقه - باعث ایجاد شکاف‌ها و فاصله‌هایی شده است.
> اصلاح اشتباهات ترامپ
مصطفی قربوز، یکی از اعضای هیئت علمی ارشد برنامه مطالعات جهان عرب در دانشگاه آمریکایی در واشنگتن دی سی، پیشنهاد کرد که تصمیم قطر برای غوطه‌ور نشدن خود در جنگ عمیقاً غیرمحبوب یمن و کمک‌هایی که در جریان خروج عجولانه ایالات متحده از افغانستان در تابستان گذشته ارائه کرد، احتمالاً موقعیت خود را از نظر دولت بایدن ارتقاء داده است. قوربوز به میدل ایست‌آی گفته است: «بایدن در مسیر اصلاح برخی از اشتباهات شدیدی است که کاخ سفید در زمان ترامپ قطری‌ها را آزار داده است.» منظور نویسنده اشاره به این موضوع مهم است که دولت ترامپ تحت تاثیر گروه‌های لابی قدرتمند، سیاست منزوی کردن قطر را دنبال کرد و تنها شاهد پیامدهای مضر برای منافع آمریکا در منطقه بود.
عربستان سعودی به همراه بحرین، امارات و مصر در ژوئن ۲۰۱۷ تمامی روابط خود را با قطر به دلیل ادعاهایی مبنی بر نزدیک بودن بیش از حد دوحه به ایران و حمایت مالی از جنبش‌های اسلام‌گرای رادیکال قطع کردند، اتهاماتی که از سوی دوحه قاطعانه رد شد. آن‌ها متعاقباً قطری‌های مقیم کشورهای‌شان را بیرون کردند، حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای قطری بستند و مرزها و بنادر آن‌ها را تحریم کردند و برخی از خانواده‌های ملیت مختلط را از هم جدا کردند.
قوربوز تصمیم بایدن را «بازتابی از تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه توصیف کرد.» وی همچنین خاطرنشان کرد که برای ایالات متحده، داشتن روابط دوجانبه قوی با چندین کشور حاشیه خلیج فارس «یک استراتژی هوشمندانه است، به ویژه در زمانی که تلاش و تصمیم آمریکا از خروج از منطقه گسترده است.»
> پرخاشگری پاداشی نخواهد داشت
رایان بول، تحلیلگر خاورمیانه و شمال آفریقا نیز معتقد است که قطر به این عنوان دست یافته است «به دلیل اینکه فعالیت‌های منطقه‌ای آن استراتژی‌های ایالات متحده را تضعیف نکرده یا برخلاف اولویت‌های اعلام شده ایالات متحده عمل نکرده است.»
این تحلیلگر ادامه می‌دهد: «به عنوان مثال، اماراتی‌ها در یمن مخالف تلاش‌های آمریکا برای جلوگیری از دوپاره شدن آن کشور و همچنین تضعیف تلاش‌های آمریکا برای احیای دیپلماسی در آنجا بودند.» وی گفت: «انتخاب قطر نه تنها پاداشی برای تخلیه افغان‌ها بود، بلکه سیگنالی برای عربستان سعودی و امارات بود مبنی بر اینکه استراتژی‌های منطقه‌ای تهاجمی‌تر آن‌ها - از جمله محاصره قطر - توسط ایالات متحده پاداش نخواهد گرفت.» وی افزود: «این همچنین پاداشی برای قطر برای خرید تجهیزات نظامی ایالات متحده و عدم ایجاد نگرانی در مورد نحوه استفاده قطر از آن، برخلاف امارات است.» دوحه در سال‌های اخیر هزینه‌های نظامی و تدارکات خود را افزایش داده و ناوگانی از جنگنده‌های پیشرفته F-15QA را خریداری کرده است. رایان بول می‌گوید: «از افغانستان، کمک به نوار غزه، تا نقش میانجیگری قطر ما بین تهران و واشنگتن دلایل زیادی برای اعطای این نام به قطر داشته است.» علاوه بر این، عربستان سعودی و امارات با اجرای سیاست‌هایی که دولت کنونی آمریکا آن را قابل اعتراض می‌داند، ممکن است ناخواسته در تسریع این نامگذاری نقش داشته باشند.
نویسنده‌ی مقاله‌ی مورد اشاره در «میدل ایست آی»
خاطرنشان می‌سازد: «من بسیار فکر می‌کنم که تجاوزات امارات و عربستان سعودی در منطقه، به ویژه در یمن، بلکه در زمینه حقوق بشر، قتل جمال خاشقجی، ربوده شدن سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان، مسائل لیبی، محاصره قطر و ارتباط نزدیک با کاخ سفید ترامپ، همه این نامگذاری را
تقویت کردند.»
> دامن زدن به نگرانی‌های عربستان و امارات
بر اساس آن چه «میدل ایست آی» نوشته: علی باکر، استادیار پژوهشی در مرکز ابن خلدون دانشگاه قطر، نیز می‌گوید: دوحه به احتمال زیاد با این عنوان جایزه دریافت کرده است زیرا «باثبات ترین، بالغ ترین، قابل اعتمادترین و معتبرترین شریک در
خلیج فارس» است.
علی باکر به «میدل ایست‌آی» گفته: دیگران ممکن است ویژگی‌هایی داشته باشند که آن‌ها را واجد شرایط قرار گرفتن در چنین موقعیتی کند، اما رفتار خشن و برنامه‌های مبهم آن‌ها و همچنین عملکرد ناپایدار آن‌ها ممکن است آن‌ها را از چنین عنوانی محروم کرده باشد.» علی باکر قطعا به رفتارهای عجیب و غریب «محمد بن سلمان اشاره دارد که او را به یکی از بی‌رحم‌ترین و خشن‌ترین رهبران حال حاضر جهان تبدیل کرده است.
این پژوهشگر قطری ادامه می‌دهد: اخیراً نقش حیاتی قطر در افغانستان و کمک به آمریکا برای تخلیه نیروها و برخی افغان‌های مورد نظر این کشور از جمله موارد دیگر، دلیلی بر ظرفیت و تمایل دوحه برای کمک به ثبات منطقه و فرار از پیامدهای فاجعه‌بار است. باکر همچنین به افزایش تنش‌ها بین روسیه و غرب بر سر اوکراین و این احتمال که مسکو ممکن است عرضه گاز به اروپا را قطع کند، اشاره کرد، می‌گوید: «ذخایر گاز قطر نیز ممکن است در رابطه با این نامگذاری آمریکا نقش داشته باشد.» وی معتقد است: «با توجه به این که قطر یکی از متحدان اصلی ایالات متحده است که میزبان بزرگترین پایگاه ایالات متحده در خاورمیانه است، رسیدن به چنین عنوانی چندان عجیب نمی‌نماید.» این نامگذاری می‌تواند نگرانی‌هایی را در ابوظبی و ریاض افزایش دهد که آن‌ها به عنوان شریک مورد علاقه ایالات متحده در منطقه خلیج فارس جابجا شده‌اند.
علی باکر همچنین گفته است: «این نامگذاری ممکن است برخی از کشورهای منطقه را که به دنبال محاصره قطر و تضعیف حاکمیت، ارزش و نقش آن نزد آمریکا هستند، ناراحت کند.» اشاره‌ی این پژوهشگر مستقیماً به ریاض و ابوظبی است چون در توضیحاتی تکمیلی می‌گوید: «به عبارت دیگر، تعیین قطر به‌عنوان متحد اصلی غیرناتو توسط ایالات متحده، کاملاً آن چیزی نیست که آن‌ها - عربستانی‌ها و اماراتی‌ها - برای دوحه می‌خواستند.»