شأن تیم‌ملی را با ادبیات سخیف پایین نیاورید!

باید یاد بگیریم در حرفه‌ای که هستیم به درستی و به شکل حرفه‌ای رسالت خود را انجام دهیم، اگر هم شکست خوردیم و موفق نبودیم، به جای استفاده از ادبیات سخیف و کوچک جلوه دادن دیگران بهتر است به ناکامی اعتراف کنیم. باخت تاریخی تیم‌ملی بسکتبال به قزاقستان به اندازه کافی تلخ بود ولی پاسخ غیرحرفه‌ای سرمربی، تلخی این نتیجه را دوچندان کرد. مصطفی هاشمی جواب سؤال یکی از خبرنگاران در مورد تأثیر اشتباهاتش در شکست تیم‌ملی را اینگونه داد: «به کسانی که بسکتبال بازی نکرده‌اند جواب نمی‌دهم!»
حضور در تیم‌ملی چه به عنوان بازیکن و چه به عنوان سرمربی افتخاری است که نصیب همه نمی‌شود. این جایگاه آنقدر مهم و بزرگ است که افراد برای رسیدن به آن باید از فیلتر‌های زیادی عبور کنند. واگذار کردن نتیجه به قزاق‌ها باعث شد خیلی از واقعیت‌ها عیان شود؛ چه در بحث ضعف‌های فنی و میدان دادن به بازیکنان بازنشسته، چه در بحث پاسخگویی به اصحاب رسانه. هاشمی در اولین نشست خبری خود بعد از به دست گرفتن سکان هدایت تیم ملی در مواجهه با خبرنگاران از در دوستی وارد شد و حتی از منتقدان جدی‌اش نیز درخواست همکاری کرد. او در آن نشست با ادبیاتی دوستانه تیم‌ملی را بر همه چیز ارجح خواند، ولی در اولین باخت رسمی‌اش به عنوان سرمربی تیم‌ملی آن روی سکه را نشان داد. شکست تیم‌ملی همه را ناراحت کرده است، اما باید چند نکته را به آقای سرمربی گوشزد کنیم، به ویژه که او خبرنگاران را به افشاگری پس از بازی فردا با سوریه تهدید کرده است؛ اول اینکه به جرئت می‌توان گفت اغلب خبرنگاران و اهالی رسانه در طول دوران کاری خود حداقل چند بار با تهدید‌های مختلف روبه‌رو شده‌اند. اینکه مصطفی هاشمی خبرنگاران را از صحبت‌هایش بعد از بازی با سوریه ترسانده احتمالاً فقط برای خودش نگران‌کننده است چراکه اگر کار به افشاگری بکشد، اهالی رسانه حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. نکته دوم، سرمربیان موظفند سؤالات خبرنگاران را جواب دهند نه اینکه برای ما تعیین تکلیف کنند و به صورت گزینشی هر سؤالی را که خواستند پاسخ دهند. برای سرمربی‌ای که عادت دارد مسئولیت شکست‌هایش را بذیرد و خودش را مقصر بداند، قطعاً تشریح اشتباهات و علل شکست تیم کار سختی نیست. مگر اینکه جهت شوآف و خالی نبودن عریضه مسئولیت باخت را به گردن بگیرد و در مواجهه با سؤال منطقی یک خبرنگار واکنشی عصبی نشان دهد و فرار روبه جلو کند. نکته سوم هم یاد‌آوری دوباره ارزش، اعتبار و شأن تیم ملی ایران است. با اینکه سرمربی می‌گوید فاصله تیم‌های آسیایی کم شده ولی بسکتبال ایران همچنان یکی از قدرت‌های قاره است. تیم‌ملی شالوده بسکتبال ماست و از همه مهم‌تر نماینده کشورمان در رقابت‌های بین‌المللی. سرمربی حق ندارد هر جا دلش خواست با هر لحنی با رسانه‌ها حرف بزند و تیم را به حاشیه بکشاند. ادبیاتی که او در تالار آزادی به کار برد، به هیچ وجه در شأن تیم‌ملی و بسکتبال ایران نبود.
در ورزش ایران آقایان هر وقت به حمایت رسانه احتیاج دارند، دم از نقش مهم رسانه می‌زنند ولی تا جا پایشان محکم می‌شود و به هدفشان می‌رسند، گذشته را فراموش می‌کنند. در چند سالی که هدایت تیم‌ملی دست مهران شاهین‌طبع بود، حامیان مصطفی هاشمی در رسانه‌ها، برای آنکه او به آرزویش برسد، تلاش زیادی کردند ولی هاشمی جوری رفتار می‌کند و گذشته را یادش رفته است که حتی حامیانش نیز لب به انتقاد گشوده‌اند. بد نیست این جمله را دائماً با خود تکرار کنیم، «ادب مرد به ز دولت اوست.» بلاتکلیفی مدیریت فدراسیون بسکتبال همه را تحت تأثیر قرار داده است، به خصوص آن‌ها که با تأیید ردصلاحیت رئیس قبلی جایگاه‌شان را به شدت در خطر می‌بینند. فردا بازی حساسی پیش‌روی تیم‌ملی است. اصحاب رسانه به وظایف خود واقف هستند و طبق معمول رسالت‌شان را به نحو احسن انحام می‌دهند، ولی بد نیست به آقای هاشمی، سرمربی تیم‌ملی یادآور شویم به جای آنکه به فکر افشاگری در کنفرانس خبری بعد بازی با سوریه باشد، بهتر است روی نقاط ضعف تیمش تمرکز کند تا با شکست حریف، لااقل دست‌پر مقابل خبرنگاران قرار بگیرد.