جنگ اوکراین و مذاکرات وین

عبدالرضا فرجی‌راد تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک تداوم و تشدید بحران اوکراین می‌تواند آثار و تبعات مخربی بر مذاکرات وین داشته باشد، اما به طور قطع و صددرصدی نمی‌توان عنوان کرد که جنگ اوکراین عملا باعث شکست و بن‌بست مذاکرات وین خواهد شد. تاثیرات جنگ اوکراین بر مذاکرات وین به قدری شدید نیست که بخواهد احیای برجام و لغو تحریم‌ها را از دستور کار خارج کند. به خصوص آنکه اکنون طرف‌های مذاکره کننده در وین بیش از هر زمان دیگری به مراحل پایانی مذاکرات و حصول توافق نزدیک شده‌اند. بنابراین دلیلی وجود ندارد و عملا توجیهی هم ندارد که اکنون طرفین بخواهند به واسطه جنگ اوکراین این مذاکرات در این نقطه حساس که توافق در دسترس است را متوقف کنند و یا به طور کلی آن را از دستور کار خارج نمایند. اگر بخواهیم وزن دهی به سهم هر کدام از بازیگران دخیل در آغاز بحران اوکراین و کشیده شدن این کشور به جنگ داشته باشیم در ابتدا باید به نقش مخرب رهبران اوکراین و مشخصا رئیس جمهور این کشور اشاره کرد. به واقع آقای زلنسکی مردم و کشور خود را آلت دست منافع غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا قرار داد. چون کشوری مانند اوکراین که از نظر ژئوپولیتیک یک نوار حائل و واسط بین ناتو و روسیه است نباید سیاست خارجی را اتخاذ کند که توازن بین روسیه و ناتو را بهم بزند که نهایتا اوکراین را به قربانی تنش بین این ابرقدرت‌ها یعنی روسیه از یک طرف و اتحادیه اروپا، ناتو و آمریکا در طرف دیگر بدل می‌کرد. به هر حال درخواست اوکراین برای عضویت در ناتو و تحریک روسیه نهایتاً کار را به جایی رساند که از نگاه مسکو عملا کیف توجهی به نگرانی‌ها و خطوط قرمز امنیتی روسیه ندارد. بی‌شک این بی‌توجهی زلنسکی هم پوتین را دست به ماشه کرد. آقای زلنسکی عرصه به شدت حساس تحولات سیاسی و دیپلماتیک اوکراین را با صحنه بازیگری در تئاتر و سینما اشتباه گرفت و فکر می‌کرد دیپلماسی و سیاست خارجی هم مانند سینما و بازیگری است. درحالی‌که سیاست خارجی با اقتضائات و واقعیت‌های خود می‌تواند حساس‌ترین عرصه هر کشور باشد که حیات و ممات آن کشور را رقم بزند، کما اینکه اشتباهات زلنسکی در اوکراین کار را به جایی رساند که ملت قربانی عدم درک رئیس جمهور اوکراین شد. به واقع در تنشی که یک طرف آن روسیه و طرف دیگر ناتو و آمریکا بود حساسیت تقابل به قدری افزایش پیدا کرد که اگر هر کدام از طرفین دست به انفعال می‌زدند باید سلسله شکست‌هایی را هم متحمل می‌شدند. بنابراین دو طرف برای حفظ موقعیت و منافع خود با توسل به هر ابزاری به دنبال تقابل با طرف مقابل بودند. این چیزی بود که رئیس جمهور اوکراین آن را نادیده گرفت و خود را به طور کامل به آمریکا و انگلستان سپرد. در لایه بعدی باید به نقش انگلستان و به خصوص آمریکا در ایجاد شرایط کنونی و آغاز جنگ در اوکراین اشاره کرد. چون لندن و واشنگتن طی این سال‌ها به خصوص ماه‌های اخیر عملا با نادیده گرفتن مواضع و تهدیدهای روسیه مبنی بر تقابل جدی با هرگونه تلاشی برای گسترش نفوذ ناتو به شرق و تسری آن به کنار مرزهای روسیه سبب شدند که جنگ اوکراین شکل بگیرد و در این بین کشورهایی مانند اوکراین، گرجستان و... قربانی این سیاست بریتانیا و آمریکا شدند. البته اختلاف نظر بسیار جدی بین بازیگران کلیدی اتحادیه اروپا با محوریت فرانسه و آلمان با تلاش‌های آمریکا و انگلستان پیرامونی راهبرد گسترش ناتو به شرق در کنار مرزهای روسیه وجود داشت. با این وجود لندن و واشنگتن با نادیده گرفتن خطوط قرمز امنیتی مسکو نهایتا کار را به جنگ در اوکراین کشاندند. اما نباید نقش روسیه در شروع جنگ اوکراین را هم نادیده گرفت. چون به‌رغم آنکه اوکراین با تحریک آمریکا و انگلستان خطوط قرمز امنیتی و تمامیت ارضی روسیه را به عمد نادیده می‌گرفت، ولی قطعا شخص پوتین می‌توانست عملیات نظامی در خاک اوکراین را اجرایی نکند و به جای آن کماکان از مسیر دیپلماسی منافع خود را پی بگیرد. اگرچه آقای زلنسکی با تأخیر درخواستی برای دیدار مستقیم و مذاکره با روس‌ها را مطرح کرد، اما در آن سو عملا آقای پوتین با رد این درخواست، تنها مسیر جنگ نظامی را برای حل و فصل این تنش و رفع نگرانی‌های خود برگزید. در حالی‌که می توانست از مسیر گفت‌وگو و مذاکره این اختلافات را حل و فصل کند. چون حداقل آقای پوتین در مذاکره مستقیم با زلنسکی می‌توانست یا به تضمین دیپلماتیک مبنی بر عدم الحاق اوکراین به ناتو دست پیدا کند و یا اگر نهایتا مخالفت می‌کرد می‌توانست در همان جلسه و در مقابل رسانه‌ها اتمام حجتی با اوکراین داشته باشد. در یک نگاه ژئوپلیتیک، روسیه یک سناریوی سه مرحله‌ای را برای عملیات نظامی در خاک اوکراین طراحی کرده است. گام اول حضور بیش از ۱۰۰ هزار نیروی نظامی در کنار مرزهای اوکراین بود. در گام بعدی روسیه با ورود این نیروها عملا بخش شرقی اوکراین را جدا کرد. در گام سوم مسکو سعی خواهد کرد علاوه بر نابود کردن زیرساخت های نظامی، دفاعی و امنیتی اوکراین با حضور حداکثری نیروهای نظامی خود در مناطق شرقی این کشور سایه سنگین امنیتی بر کیف داشته باشد تا زلنسکی را مجبور به دادن تضمین لازم مبنی بر عدم عضویت در اوکراین کند. البته در نهایت روسیه به دنبال تغییر ساختار سیاسی در اوکراین نیز هست. احتمال دارد طی روزها و هفته‌های پیشرو روسیه مذاکره با اوکراین را بپذیرد، اما در این بین دیگر شخص پوتین با آقای زلنسکی کاری ندارد، بلکه نقطه توجه کرملین بخش نظامی اوکراین خواهد بود تا نظامیان اوکراین قدرت را در دست بگیرند و زمینه همراهی و همسویی بین اوکراین و روسیه شکل بگیرد که در نهایت سیاست بی‌طرفی در اوکراین اجرایی شود.