هر سی دقیقه یک مرگ

مجید ابهری‪-‬ رشد چشمگیر آمار تصادفات به مرزهای مخوفی رسیده و موجب نگرانی مسئولین و مردم گردیده است. از نگاه آسیب‌شناسی معمولا قربانیان جاده‌ها دو گروه هستند؛ گروه اول: سرنشینان یا مسافرین خودرو که گناهشان نشستن در قایق مرگ بوده که گاهی از خویشان و وابستگان راننده بوده که هیچ نقشی در سلامت یا نقص فنی خودرو ندارند. حتی درپاره‌ای از مواقع به عنوان مسافر از این خودرو استفاده می‌کرده که دچار این سرنوشت ناخوشایند گردیده اند. گروه دوم: افرادی هستند که هدایت خودرو و مسئولیت حفظ جان سرنشینان را به عهده دارند. کنترل سلامت فنی خودرو از هر جهت و رعایت قوانین و مقررات رانندگی از مهمترین وظایف راننده بوده که دارا بودن گواهینامه، لازم و آشنایی با جوانب فنی خودرو اصلی‌ترین بخشهای ضروری برای انجام یک سفر سلامت خواهد بود. عدم رانندگی هنگام خستگی و خواب آلودگی و همچنین آشنایی و تسلط به جاده از نظر وضعیت مهندسی و ویژگیهای فنی از اولویت‌های ضروری در انجام یک سفر سلامت میباشند. از سوی دیگر مرگ یک انسان فقط بسته شدن دفتر حیات یک فرد نیست. بلکه مصیبت زدگی چندین خانواده و بیوه شدن همسر و یتیم شدن فرزندان عوارض اولیه یک تصادف است. مجروحیت و زمین گیر شدن احتمالی بعضی از افراد تا پایان عمر را نیز باید به پرونده یک سانحه اضافه کرد. تصور میکنم که کمتر کشوری در جهان به اندازه ما تصادف داشته باشد
آنهم علیرغم تلاشهای چشمگیر و تحسین‌برانگیز پلیس ترافیک کشور که در دشوارترین شرایط آب وهوایی و مناطق کوهستانی و کویری شبانه روز به خدمت مشغول هستند و کنترل خیابانها و جاده‌ها را به عهده دارند. چند سال پیش اینجانب همراه با تعدادی از اساتید مجرب رشته‌های مختلف از دانشگاههای متعدد کشور به دعوت ریاست پلیس راهنمایی و رانندگی وقت کشور (سردار رویانیان) در یک تشکل علمی به نام شورای فرهنگی ترافیک شرکت کردیم که ضمن بررسی مشکلات رفتاری، مهندسی، فنی و اجتماعی موجود در ترافیک کشور، راه حلهای نوین و کاربردی را تدوین و جهت آزمون به مدیران ترافیک ارائه گردید. کاهش آمار تصادفات، بهبود و رشد فرهنگ ترافیک در میان مدت از نتایج حضور و فعالیت این شورا می‌باشد. افزایش قابل توجه استفاده از کمربند ایمنی یکی از دستاوردهای مستند این شوراست. از همین رو لازم است مدیران و روسای فعلی در پلیس راهنمایی و رانندگی با تجدید سوابق شورای یادشده از تجارب و دستاوردهای آن بهره بگیرند. کافیست با یک ضرب و تقسیم ساده تعداد کشته‌ها در روز، هفته، ماه وسال را محاسبه کرده وبا کمال تاسف به مجموعه فاجعه بار انسانهایی که قربانی شدند برسیم. اما غیر از عامل انسانی دوعامل دیگر یعنی خودرو و جاده نیز در وقوع این فاجعه موثر میباشد. در مورد خودرو اکثریت کشته شدگان قربانی ضعیف بودن ساختار خودرو وعدم توجه به ارگونومی آن هستند. در سی سال گذشته یک خودرو ساخت کره یا کشورهای دیگر آسیایی را با یک خودروی وطنی مقایسه کنید البته این حرکت یک قیاس مع الفارق است مثل این می‌ماند که یک کالسکه را با یک خودرو مدل بالای غربی مقایسه کنیم. نتیجه فقط و فقط
فرو رفتن در بحر تفکر خواهد بود. در سی سال
گذشته تنها تفاوت خودروی داخلی در نبود فندک یا تغییرات بسیار ناچیز بوده است. یعنی تغییری کوچک در ظاهر خودرو اینقدر سخت است؟ یا اینکه تولیدکنند‌گان داخلی اطمینان دارند که در این بازار یخ زده هرچه تولید شود در انبار نخواهد ماند. در حال حاضر طراحان و مبتکرین جوان ما حتی آن‌ها که هنوز دانشگاه را به پایان نرساندند، طرح‌ها ونقشه‌هایی دارند که صنایع خودروسازی غرب در به در به دنبال آن‌ها میگردند. امیدواریم جناب آقای رئیسی در حمایت و پشتیبانی از استعدادهای درخشان و ممتاز گامهای بلندتر برداشته و بارقه‌های امید را در دل‌ها جوانان بدرخشانند.