غنیمت جنگی

نویسنده: مرتضی عبدالحسینی/ جنگ روسیه و اوکراین آسیب‌های بالقوه‌ای برای اقتصاد جهانی بخصوص اروپا و امریکا خواهد بود که بالفعل شدن آنها به رویداد‌های روز‌های آینده بستگی دارد. این بحران ژئوپلیتیک می‌تواند اقتصاد امریکا و اروپا که در حال خروج از شوک کرونا بود را وارد شوک دیگری کند. چرا شوک دیگر؟ روسیه 10 درصد نفت جهان، یک سوم گاز اروپا، 20 درصد گندم دنیا و 40 درصد پتاس (یکی از مواد اولیه تهیه کود شیمیایی) را در اختیار دارد و بازیگر مهمی در زنجیره تأمین جهانی است. در مقابل اوکراین نیز تولیدکننده قابل توجهی در سنگ آهن، فولاد، تیتانیوم و آمونیاک است و 15 درصد ذرت (خوراک دام) دنیا را صادر می کند. از همین رو رصد تحلیل‌های روز دنیا و گفته اقتصاد دانان نشان می‌دهد که اقتصاد اروپا و امریکا در معرض 4 چالش؛ «تورم بالاتر»، «رشد اقتصادی پایین‌تر» و «تحول سیاست‌های پولی» و «نقص در زنجیره تأمین» قرار دارد اما شدت و ضعف آن وابسته به عمق این بحران است. از همین رو در این گزارش در 4 سناریو، خوشبینانه، بینابینی، بدبینانه و بسیار بدبینانه تأثیرات این مناقشه را بر ایالات متحده، اروپا و روسیه بررسی کرده‌ایم. در سناریو اول و خوشبینانه؛ پایان سریع درگیری‌ها از مارپیچ بی‌نظمی در بازارهای انرژی و کالا جلوگیری می‌کند و آسیب جزئی اقتصاد ایالات متحده و اروپا بر طرف شده و رشد اقتصادی آنها در مسیر رو به رشد حفظ می شود. در سناریو سوم و بدبینانه؛ قطع عرضه گاز به اروپا (اقدام تلافی جویانه روسیه) و رکود اقتصادی  می شود که ضربه بزرگی به رشد اقتصادی اروپا و امریکا خواهد بود. در این سناریو بانک‌های مرکزی تضعیف شده و در انفعال خواهد رفت. در پایان این گزارش نیز از 4 فرصت اقتصادی برای ایران صحبت شده که شامل صادرات بیشتر نفت، تلاش برای انعقاد قرارداد‌های گازی، افزایش درآمد صادرات کامودیتی‌ها و صادرات کالا‌های روسی از طریق ایران می‌باشد.
چگونگی شوک به اقتصاد جهان
بعد از 75 سال آرامش در اروپا، حالا جنگ روسیه و اوکراین جدی‌ترین چالش برای این قاره از سال 1945 به بعد به نظر می رسد و این بحران ژئوپلیتیک خطرات بزرگی را برای اقتصاد جهان بخصوص اروپا و امریکا دارد. اروپا و امریکا که مانند باقی دنیا همچنان از شوک شیوع کووید 19 خارج نشده و براساس آخرین آمار‌ها تورم ماهانه‌ای در حدود 7 درصد را به ثبت رسانده حالا در برابر چالشی قرار گرفته که نه تنها انتظارات تورمی را بالا برده بلکه همزمان ابعاد مختلف اقتصاد را نشانه گرفته است. البته تأکید بر قاره اروپا و ایالات متحده بدین معنی نیست که تبعات جهانی این جنگ به همین موقعیت‌ها محدود شود اما مشخصاً این نقاط بیش از باقی دنیا درگیر تبعات اقتصادی و سیاسی آن خواهند بود. رصد تحلیل‌های روز دنیا و گفته اقتصاد دانان نشان می‌دهد که اقتصاد جهان در معرض «تورم بالاتر»، «رشد اقتصادی پایین‌تر» و «تحول سیاست‌های پولی» و «نقص در زنجیره تأمین» قرار دارد اما شدت و ضعف آن بسته به عمق این بحران دارد.
اهمیت روسیه و اوکراین در نظم اقتصادی دنیا


 قبل از ترسیم اقتصاد جهان در آینده‌ای کوتاه مدت، بهتر است دو کشور درگیر در جنگ یعنی «روسیه» و «اوکراین» را بهتر بشناسیم تا تهدیدات اقتصاد جهانی ملموس‌تر باشد. روسیه؛ 1. این کشور با تولید 10 میلیون بشکه نفت در روز بیش از 10 درصد تقاضای جهانی را پاسخ داده و به طور همزمان با تأمین بیش از 35 درصد گاز اروپا به‌صورت بالقوه و بالفعل بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان به حساب می‌آید. پس از شروع این جنگ، قیمت نفت به ازای هر بشکه در حدود 130 دلار قرار گرفت و قیمت گاز اروپا نیز با 60 درصد رشد به 130 یورو به ازای هر مگاوات ساعت رسید، 2. با برداشت بیش از 80 میلیون تن گندم و صادرات 40 میلیون تن از آن، روسیه بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده گندم در جهان در سال 2021 بوده است. و 3. این کشور بزرگترین تولیدکننده و صادر کننده «پتاس» است که این ماده، یکی از ورودی‌های مهم در تولید کود‌های شیمیایی است، 40 درصد از صادرات پتاس در دنیا در سال 2021 در اختیار روس‌ها بوده است. مهم‌ترین بعد اقتصادی اوکراین نیز شامل این دو مورد می‌شود؛ 1. این کشور تولید قابل توجه سنگ آهن، فولاد، تیتانیوم و آمونیاک را دارد 2. منبع اصلی زمین‌های قابل کشت در اروپا در اوکراین قرار دارد و 3. اوکراین در سال 2021 به تنهایی بیش از 15 درصد از صادرات جهانی ذرت را به خود اختصاص داده و این خوراک دام نقشی بسیار مهم در زنجیره تأمین دامداری و صنعت مواد غذایی بخصوص گوشت و لبنیات  دارد. نکته مهم دیگر که در مورد دو کشور صدق می‌کند قرار گرفتن مناطق اصلی تولید و صادرات گندم و ذرت در نزدیکی مرز این دو کشور (روسیه و اوکراین) است.
7 آسیب پیش روی اقتصاد امریکا و اروپا
روسیه در حال پیشروی، اوکراین در تلاش برای بقا و کشور‌های اروپایی و امریکایی نیز به‌دنبال مجازات روسیه‌اند. با توجه به مزیت‌های اقتصادی دو کشور (روسیه و اوکراین) علی الخصوص روسیه، مشخص شد که ادامه این بحران ژئوپلیتیک، تبعات اقتصادی گسترده‌ای خواهد داشت که در این قسمت مرورمی کنیم. تبعات اصلی که این جنگ برای روسیه به وجود خواهد آورد شامل 4 مورد است: 1. اختلال در تجارت و صادرات این کشور با دنیا که منجر به کاهش درآمد‌های صادراتی و شوک به بودجه این کشور است، 2. تضعیف پولی ملی روسیه (روبل) و در ادامه افزایش تورم در این کشور 3. افزایش نرخ بهره که در روز‌های اخیر توسط بانک مرکزی روسیه نیز انجام شد (از 9 درصد به 20 درصد رسید) برای کنترل نرخ تورم و ادامه روند کاهش ارزش روبل در نهایت منجر به رکود اقتصادی و کاهش رشد اقتصادی است و 4. کاهش دسترسی روسیه به تکنولوژی و فناوری‌های مورد نیاز این کشور به‌دلیل اختلال در ارتباط شرکت‌ها و بانک‌های روسی با کشور‌های غربی و امریکا. روسیه یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان است که نقش مهمی در زنجیره تأمین جهانی براساس آنچه که در قسمت قبل گفته شد، دارد. بنابراین بسته به اقدامات تلافی جویانه روسیه در برابر اروپا، تبعات این جنگ در این قاره را می‌توان در 4 مورد برشمرد؛ 1. شوک رویارویی روسیه و اوکراین در اروپای شرقی به بازار انرژی (نفت و گاز) کل اروپا وارد خواهد شد و رشد قیمت مواد خام در نهایت عاملی برای اخلال در زنجیره تأمین و تورم در کالا‌های نهایی این قاره است، 2. افزایش قیمت انرژی باعث می‌شود خانوار‌های اروپایی بخش بزرگی از درآمد خود را صرف سوخت و گرمایش کنند و پول کمتری برای سایر کالا‌ها و خدمات داشته باشند. این موضوع تهدیدی برای سقوط بازارها و سرمایه‌گذاری‌های جدید در اروپا است که در نهایت رشد اقتصادی قاره را به خطر می‌اندازد، 3. بانک مرکزی اروپا تا هفته گذشته جهت کنترل تورم، در صدد افزایش نرخ بهره بود اما بسته به‌شدت رکود اقتصادی که قابل پیش‌بینی است، مجبور به تضعیف سیاست‌های پولی و کاهش نرخ بهره است و 4. روسیه بازیگر بسیار مهم در زنجیره تأمین صنعت غذا در اروپاست که هر اقدام تلافی جویانه می‌تواند شوک جدیدی به این صنعت و افزایش قیمت‌ها در آن باشد. در مورد امریکا اما موضوع کمی متفاوت‌تر از اروپاست، این کشور به اندازه اروپا از روسیه واردات ندارد اما اخلال در بازار جهانی نفت و گاز و برخی کامودیتی‌های تحت تسلط روسیه می‌تواند اثرات مخرب مشابه به اروپا را در امریکا نیز داشته باشد. بنابراین تبعات اقتصادی در ایالات متحده در 3 مورد قابل توجه خواهد بود؛ 1. تورم 7 درصدی امریکا در ماه گذشته، رکورد 45 ساله این کشور را زده و به دلایلی مشابه با آنچه که در مورد اروپا گفته شد، ایالات متحده نیز در معرض تورم بد‌تر قرار خواهد داشت، 2. ناآرامی‌های جهانی و کمبود عرضه مواد (اخلال در بازار انرژی و کامودیتی ها) می‌تواند مصرف‌کنندگان امریکایی را به وحشت بیاندازد و آنها را وادار به کاهش هزینه‌ها و سایر فعالیت‌های اقتصادی کند که خطر بالقوه‌ای برای رکود اقتصادی و رشد منفی اقتصاد امریکا خواهد بود و 3. تعارض بین مدیریت قیمت‌ها (با ابزار افزایش نرخ بهره) و حفظ رشد اقتصادی (با کاهش نرخ بهره) چالش جدی برای فدرال رزور (همانند بانک مرکزی اروپا) است که این نهاد را در دو گانه انتخاب سیاست انقباضی یا انبساطی قرار خواهد داد.
4 سناریو پیش‌بینی اقتصاد اروپا و امریکا
اینکه این مناقشه تا چه حد به اقتصاد جهانی ضربه بزرگی وارد می‌کند، به طول و دامنه آن، شدت تحریم‌های غرب و احتمال انتقام‌جویی روسیه بستگی دارد. در این گزارش در 4 سناریو چگونگی تأثیر این بحران در «تورم بالاتر»، «رشد اقتصادی پایین تر» و «تحول سیاست‌های پولی» و «نقص در زنجیره تأمین» بررسی شده است. در سناریو اول؛ پایان سریع درگیری‌ها از مارپیچ بی‌نظمی در بازارهای انرژی و کالا جلوگیری می‌کند و آسیب جزئی اقتصاد ایالات متحده و اروپا بر طرف شده و رشد اقتصادی آنها در مسیر رو به رشد حفظ می‌شود. سناریو دوم؛ درگیری‌ها ادامه پیدا می‌کند و غرب شدید‌تر واکنش نشان خواهد داد که به اختلال در صادرات نفت و گاز روسیه، شوک انرژی بزرگ‌تری و ضربه‌ای بزرگ به بازارهای جهانی منجر خواهد شد. در این وضعیت تورم بیشتر و رشد اقتصادی کمتر خواهد بود و احتمالاً بانک‌های مرکزی اروپا و امریکا دست از فعالیت انقباضی خواهد برداشت. سناریو سوم؛ بدترین سناریو ممکن است منجر به قطع عرضه گاز به اروپا (اقدام تلافی جویانه روسیه) و رکود اقتصادی شود که ضربه بزرگی به رشد اقتصادی اروپا و امریکا خواهد بود. در این سناریو بانک‌های مرکزی تضعیف شده و در انفعال خواهد رفت. سناریو چهارم؛ در بدترین سناریو علاوه بر بازار انرژی، صنعت غذا نیز در اروپا  با تهدید مواجه خواهد بود که به رشد قیمت‌ها و نااطمینانی بالای خانوار‌ها ختم می شود.
جنگ اوکراین- روسیه و فرصت برای ایران؟
سؤال جدی که وجود دارد این است؛ در غائله‌ای که در جهان به پا شده، فرصتی برای ایران نیز وجود دارد؟ جواب این سؤال مثبت است اما تنها در حد حدس و گمان و میزان تحقق به اتفاقات روز‌ها و ماه‌های پیش رو بستگی دارد. ایران بعد از روسیه یکی از بزرگترین دارندگان نفت در دنیاست و زمانی که عرضه نفت روسیه در بازار‌های جهانی کاهش پیدا کند، جهت پاسخگویی به تقاضای جهانی راه برای فروش بیشتر نفت ایران باز است. این موضوع قطعاً اهرمی برای امتیاز گرفتن در مذاکرات نیز به حساب می‌آید. در مورد گاز نیز فرصتی وجود دارد و ایران می‌تواند بخشی از گاز اروپا را تأمین کند اما از آن جهت که انتقال گاز برعکس نفت نیازمند خطوط لوله بوده و این کار نیز به سرمایه‌گذاری‌ها و توافق‌های بلند مدتی محتاج است باید دید آیا اروپایی‌ها مایل به این کار خواهند بود. طرح انتقال گاز ایران از طریق ترکیه 12 سال است که در فضای اقتصادی کشور مطرح است و باید دید این بار جدی‌تر خواهد شد یا خیر. مورد دیگری که به طور قطع منفعت بادآورده‌ای برای اقتصاد کشور خواهد بود، افزایش قیمت برخی کامودیتی‌ها و اوره است. همان‌طور که گفته شد سهم روسیه در برخی کامودیتی‌ها و بخصوصی پتاس می‌تواند قیمت جهانی کود شیمیایی و مواد اولیه آن را بالا ببرد. ایران یکی از کشور‌های بزرگ در تولید اوره است که همانند پتاس یکی از مواد بسیار مهم در تهیه و تولید کود شیمیایی است. مورد آخر اما منفعت ایران به‌عنوان گذرگاه شدن است. در حال حاضر روسیه عمده صادرات خود مثلاً در گندم را از طریق ترکیه انجام می‌دهد و با توجه به حمایت ترکیه از اوکراین، می‌توان امیدوار بود که نقشی جدید برای کشور به وجود خواهد آمد. در واقع از این به بعد روسیه می‌تواند صادرات گندم خود را از طریق ایران به کشور‌های منطقه انجام دهد.
از سوی دیگر با توجه به بازار 240 میلیارد دلاری روسیه و سهم بالای 70-80 میلیارد دلاری کشورهای اروپایی از بازار روسیه و احتمال قطع ارتباط، آنها با یکدیگر، می توان سود خوبی را از آینده بازار روسیه متصور بود