هرمنوتيك تيم ظريف در مذاكره

يكي از خبرهاي جالب توجه مذاكرات كه توسط يكي از نمايندگان عضو جبهه پايداري مطرح شد، مرتبط با تصميمي است كه علي باقري كني براي بازگرداندن تيم مذاكراتي دولت قبل اتخاذ كرده است. در اظهارات اين نماينده كه در خبرگزاري‌ها بازتاب پيدا كرده، آمده: «به ما گفتند آن تيم انقلابي، آدم‌هاي ضعيفي بودند و نهايتا آقاي باقري كني به اين نتيجه رسيد كه بايد از مذاكره‌كنندگان حاضر در تيم ظريف استفاده كند.» به‌طور كلي، بسياري از تحليلگران قبل از انتخابات رياست‌جمهوري مي‌دانستند كه دولت بلافاصله پس از مواجهه با واقعيات عرصه‌هاي ديپلماسي، سياست، اقتصاد و... ناچار است به رويكردهاي حرفه‌اي و تخصصي چنگ بيندازد تا بتواند در كارنامه خود دستاورد به ثبت برساند. اين خبر نيز در ساحت‌هاي مختلف مي‌تواند تحليل و تفسير شود. يكي از اين ساحت‌ها آن است كه گروه‌هاي سياسي هرچند تا قبل از رسيدن به قدرت، ممكن است برخي شعارهاي عوامانه و غيرتخصصي مطرح كنند، اما در مرحله عمل، واقعيت‌هاي سياست، آنها را منعطف كرده و تا اندازه‌اي سر راه مي‌آورد.
مذاكرات هسته‌اي ايران با 1+4 و امريكا، يكي از واقعيت‌هاي عرياني است كه بخشي از طيف‌هاي دولت را متوجه اين واقعيت كرده كه براي تامين منافع ملي، چاره‌اي جز استفاده از ظرفيت‌هاي حداكثري در كشور وجود ندارد. تيم ملي ايران خوشبختانه به جام جهاني 2022 قطر، صعود كرده است. تصور كنيد ايران در جام جهاني با تيم‌هاي قدرتمندي چون، تيم ملي برزيل، آلمان يا آرژانتين مواجه شود. براي يك چنين آوردگاه مهمي، طبيعي است كه مي‌بايست تمام ظرفيت‌هاي كشور در عرصه فوتبال به كار گرفته شوند. در واقع بايد ارنجي چيده  شود كه بتواند مقابل برزيل از آبرو و حيثيت كشورمان دفاع كرده و به قول معروف كيسه گل نشوند. در عرصه مذاكرات هسته‌اي نيز ايران مقابل تيم منتخب جهان قرار گرفته است، قدرتمندترين ديپلمات‌هاي جهان در قالب 1+4 و امريكا روياروي ايران قرار گرفته‌اند. طبيعي است كه قوي‌ترين تيم مذاكراتي ايراني نيز بايد مقابل آنها قرار بگيرد و از منافع كشور حفاظت كنند. تيم ملي ايران در حوزه ديپلماسي از دوره آقاي هاشمي، دولت سيدمحمد خاتمي، محمود احمدي‌نژاد و نهايتا دولت روحاني مشخص شده‌اند. امروز مشخص است كدام تيم‌ها، وقت مذاكرات حساس هسته‌اي را صرف شعارهاي توخالي و بيانيه‌هاي بي‌فايده كردند و كدام تيم مذاكراتي در مسير استيفاي منافع ملي ايرانيان گام برداشته‌اند. همه جريانات منصف، روي دقت نظر تيم آقاي ظريف و تخصص آنها اذعان دارند. مهم‌تر از همه تشويق‌ها و حمايت‌هايي است كه مقام معظم رهبري، از محمدجواد ظريف و تيم مذاكراتي‌شان داشته‌اند. هرچند اين تيم را چهره‌هاي اصلاح‌طلب تشكيل مي‌دهند، اما بايد توجه داشت اين تيم، تيم ملي مذاكرات ايران است. همان‌طوركه ممكن است در يك دوره، اكثريت بازيكنان تيم ملي را بازيكنان پرسپوليس يا استقلال تشكيل داده باشند، اين تيم هم به جريان اصلاحات تعلق دارند. بنابراين اگر علي باقري كني، اقدام به تعويض افراد غيرمتخصص (هرچند همسو با دولت انقلابي باش  د) و جايگزيني آنها با افراد متخصص كرده باشد، اقدام هوشمندانه‌اي است و بايد مورد تشويق قرار بگيرند. اگر هم از همه ظرفيت‌ها استفاده نكرده باشند، بايد از او انتقاد شود. معتقدم نخستين درسي كه از اين رفتار سياسي مي‌توان گرفت آن است كه سختي مذاكرات، خود را بر تيم جديد مذاكراتي ايران تحميل كرده و آنها متوجه شده‌اند كه با واقعيت مذاكره بايد مبتني بر تجربه و توان واقعي روبه‌رو شد. چرا كه تيم آقاي ظريف هم در دوران پيشابرجام، هم در دوران امضا و اجراي برجام و هم در دوره نهايي مذاكرات، تجربيات فراواني كسب كرده است. در اين ميان ممكن است جريانات افراطي و مخالف برجام اعلام كنند كه امريكا زير ميز زده است، اما مهم‌ترين دليل عملكرد مطلوب تيم مذاكراتي آقاي ظريف آن است كه ترامپ مدام فرياد مي‌زد كه ايراني‌ها، كلاه بر سر امريكايي‌ها گذاشته‌اند. اين اظهارات هوشمندي تيم ايراني در مواجهه با بزرگ‌ترين ديپلمات‌هاي جهان را نشان مي‌دهد. استفاده از اين ظرفيت‌ها يك ضرورت و هوشمندي است و اميدواريم كه يك چنين اقدامي حقيقتا صورت گرفته باشد.