میراث معنوی و مفاخر ماندگار

آفتاب یزد - نیما نعمتی: میراث معنوی ثروتی است که در گذر زمان به تدریج انباشته شده و در هر برگ از این کتاب قطور نام‌هایی آشنا از نخبگانی شایسته زینت بخش آن است و در اوراق و اسناد تاریخی مکتوب و منقوش و منظوم و مکشوف ملل مختلف نشانه‌های روشنی از این معنویت پایدار مشهود می‌باشند. هر ملتی میراث معنوی خودش را دارد و هیچ ملتی بدون میراث معنوی وجود ندارد. لیکن تغییرات حدود مرزی و فروپاشی امپراطوری‌ها و تشکیل دولت – کشور یا دولت – شهرهای کوچکتر سبب شده تا برخی این واحدهای مستقل سیاسی جدید مدعی مالکیت یا اشتراک در میراث معنوی یکدیگر باشند. در مواردی نیز بدون توجه به حقایق تاریخی واضح و مبرهن با تکیه بر فرآیندهای غیر فرهنگی و بعضاً ضد فرهنگی افرادی با سوء استفاده از خلاءهای موجود در ثبت آثار ملی و معنوی سعی در تصاحب و تملک میراث معنوی دیگر کشورها به نام خویش دارند و گویا سازمان‌های جهانی نیز که با هدف نزدیکی بیشتر ملل و پاسداشت مفاخر جهانی و حفاظت از سرمایه‌های جاودان علمی، ادبی و فرهنگی و... ملتها اقدام به ثبت جهانی این مفاخر و آثار آنان به نام کشور خاصی می‌زنند همچنان نیازمند انجام فرآیندهای کارشناسی بیشتری می‌باشند. زیرا هرگونه خلاء قانونی یا امکان سوء برداشت از قوانین سازمان‌های جهانی روندی نامطلوب بوده و بر خلاف روح اساسنامه و اهداف نهایی این سازمانها می‌باشد که با افتخار و آشکارا از اهداف متعالی خویش در جهت همگرایی صلح آمیز شهروندان جهان و همزیستی مسالمت آمیز ملل سخن می‌گویند. ثبت آثار جهانی ملل مختلف از جمله آثار معنوی مفاخر آن کشورها همواره به عنوان راهکاری برای هم افزایی فرهنگی و استحکام پیوندها و مشترکات فرهنگی و تاریخی کشورهایی که در یک حوزه جغرافیایی قرار گرفته‌اند محسوب می‌شود و نباید وجود متغیرهایی نامطلوب سبب بروز شکاف فرهنگی یا تعصب در تملک آثار معنوی مشترک یا متعلق به غیر شود. گاهی اوقات طرح ادعاهایی خارج از حوزه زبانی و حوزه جغرافیایی شگفتی ساز می‌شود. دستکاری در شکل ظاهری و نمادهای کهن و اضافه نمودن زواید نامناسب و بی‌هویت به نمادهای تاریخی و فرهنگی به صرف تصاحب آنها روندی
غیر اخلاقی و ضد فرهنگی می‌باشد که در ابتدا سازمان‌های جهانی فعال و در راس آنها سازمان
یونسکو باید مانع از بروز چنین اقداماتی شوند و از ثبت مشکوک آثاری با هویت ملی و جهانی مشخص بنام کشوری که فاقد منابع و اسناد معتبر تاریخی می‌باشد، خودداری نمایند. بنابراین برخی از میراث‌های معنوی ماندگار با حوزه نفوذ جغرافیایی فرا سرزمینی و منطقه‌ای علی رغم ملی بودن، جهانی نیز می‌توانند باشند. لیکن استناد به تبار هنرمندان و مفاخر ملی صرف گویش زبانی و مکان تولد آنها و یا اشاره به یکی از موارد مکان زادگاه یا مکان وفات و مقبره آنها نمی‌تواند دستمایه تصاحب ملیت مفاخر علمی و فرهنگی ایران زمین باشد. میراث معنوی ملل مختلف علی رغم شباهت‌هایی دارای تفاوت‌هایی نیز می‌باشد. بقای هر ملتی به پاسداشت فرهنگ و تمدن و حفاظت از میراث ماندگار بزرگان‌اش وابسته می‌باشد. ملتی که در پاسداشت مفاخر و اسطوره هایش کوتاهی کند، حافظه تاریخی‌اش پاک می‌شود و میراث‌اش به دست دیگران می‌افتد. زمانی که از بزرگداشت مفاخر علمی، فرهنگی، ادبی و هنری خویش و برجسته نمودن نام و نشان درخشان آنها به عنوان میراث معنوی کشور سخن به میان می‌آید، تلاش برای احیاء ارزش‌های سرزمینی و تمدن باستانی و ارتقاء زیر ساخت‌های تمدن نوین ملی ضرورت می‌یابد. از سوی دیگر جایگاه بلند و منزلت والای مفاخر و ادیبان و اندیشمندان کشور ایران در میان آثار دیگر بزرگان تاریخی دیگر ملل نیز جایگاهی عالی مرتبه و شناخته شده می‌باشد. این حقیقت که شهروندان کشور با بالندگی تام و در کمال ادب و احترام از میراث معنوی گذشتگان و مفاخر و نخبگان میهن خویش یاد می‌کنند امری واضح و مبرهن است لیکن بزرگداشت و گرامی داشت و پیشکش دستاوردهای آن اساتید فن و مفاخر ماندگار در عرصه جهانی و ثبت و ضبط آثار و ریشه‌های ایرانی آنان تلاشی مضاعف و همتی بلند می‌طلبد. با بررسی و کنکاش جدی در آثار و مقالات و یافته‌های هر کدام از آن بزرگان عالی مرتبه و نشر ملی و جهانی دستاوردهای ارزشمندشان پی به درجاتی از کیفیت حیات و مراتب معنوی آنان می‌بریم که دانستن و فهم بیش از پیش آن حقایق دارایی بی‌بدیلی برای شهروندان هر ملک و ملتی می‌باشد. از سوی دیگر بی‌توجهی و کم مهری نسبت به آثار و اندیشه‌های هریک از آن بزرگواران نیز خسرانی ابدی و پشیمانی بزرگی خواهد بود. به عنوان مثال علاوه بر ارزش‌های معنوی در دنیای کنونی بهره‌برداری اقتصادی از میراث معنوی گذشتگان نیز فرآیندی رو به توسعه و نگاهی آینده نگرانه می‌باشد. بررسی پیشرفت‌های صنعت گردشگری در سراسر جهان و درآمدهای سالانه این صنعت که پس از جنگ جهانی دوم در جهت تخصصی شدن حرکت کرده نشانگر تمایل برنامه ریزان اقتصادی و فرهنگی کشورها برای بهره‌برداری از مقوله هنر و فرهنگ و میراث ماندگار هنری و فرهنگی گذشتگان خویش جهت افزایش شمار گردشگران و دستاوردهای سرشار اقتصادی ناشی از آن می‌باشد. درآمدهای صدها میلیارد دلاری حاصل از صنعت گردشگری با رویکرد معرفی آثار تاریخی و میراث معنوی و ماندگار ملی کشورها که رهسپار خزانه آنها می‌شود به خوبی نشان می‌دهد آنها که بیش از دیگران در این مسیر به پیش رفته‌اند بیشتر نیز برداشت کرده اند. هر کشوری تلاش می‌کند جایگاه پایداری در صنعت گردشگری داشته و از میراث معنوی خویش درآمدی هم داشته باشد. در کشور ایران با وسعت تمدنی و فرهنگ غنی و شکوه ادبی و آثار فاخر نخبگان اش، جای کار در همه زمینه‌های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی و هنری وجود داشته و تصمیم گیران و
برنامه ریزان متخصص باید نسبت به معرفی مفاخر و اندیشمندان ایرانی به جهانیان کوشش بسیار نمایند. برای تحقق پیشرفت در زمینه شناسایی نوابغ و نوادر این سرزمین به ساکنان موطن شان و دیگر کسان در اقصی نقاط عالم و کسب درآمد قابل توجه از این رهگذر، از تمامی ظرفیت‌های موجود می‌توان بهره گرفت زیرا همه مفاخر ایرانی پتانسیل جهانی شدن را دارا می‌باشند. زمانی که همشهریان، گردشگران و ساکنان دیگر نواحی عالم که جامعه هدف را تشکیل می‌دهند، امکان شناخت اسطوره‌های ملی را داشته باشند خود به مبلغین ارزشمندی برای معرفی افراد شهیر ایرانی به جهانیان بدل می‌شوند. رهیافت آنها از سفر، که مایه مباهات شان نزد همشهریان خویش می‌باشد معرفی اسطوره‌هایی ست که تازه شناخته‌اند و از ارزش‌های تمدنی و لذت شان از آشنایی با آثار تمدن ایران و بزرگان با دیگران گفتگو کرده و احساس و عواطف و تحولات را با آنها به اشتراک می‌گذارند. نام نامی بزرگان شهیر علم و ادب و فرهنگ و هنر ایران زمین که در اعتلای زبان و فرهنگ پارسی و ایجاد اتحاد لسانی و قلبی میان اقوام این سرزمین کوشیده‌اند و مبلغان راستین تمدن ایران زمین نزد جهانیان بوده‌اند و از عهده رسالت سترگی که بر دوش کشیده‌اند به درستی برآمده‌اند همواره بر بلندای قلل افتخار فرهنگ و تمدن جهان می‌درخشد. لیک ما و ملت ما و همه ایران شناسان و ایران دوستان و فرهنگ شناسان عالم همواره قدردان آن تلاش‌ها بوده و نگهبان ستون‌های بلندی هستیم که بر تار و پود تاریخ مان نقش عزت و ماندگاری نشانده اند. فارغ از آنکه در معرفی ادیبان و شعرا، فضلا و نجبا و عرفا و اندیشمندان خویش چه کوشش‌هایی صورت گرفته و چه اقداماتی باقی مانده است، اکنون در دوره‌ای تاریخ تمدنی جهان می‌باشیم که برخی از تصمیم سازان فرهنگی در سراسر جهان در رشته اقداماتی شتابنده و توفنده بنا دارند گوی سبقت از دیگران بربایند و سکان مالی و معنوی ثبت جهانی مفاخرملل را در دست گرفته و بهره برداری‌های آتی در سبقه تمدنی و صنعت گردشگری را با تبلیغات رسانه‌ای و کتیبه‌های نوساخته و... و دیگر شگردهای نخ نمای نو نوار در قبضه خویش آرند. حال آنکه در شتاب نور گردش به چپ آنان پیش ازآنکه سهم داشته هایمان را در سبد دیگری یابیم و زانوی غم در بغل گیریم با اراده‌ای استوار حافظ سهم خویش در این وادی پر پیچ و خم باشیم و عنان حرکت در مسیر تعالی تمدنی و گرامی داشت فرهنگ و هنر زادبوم خویش را بیش از پیش در اختیار گیریم. معرفی بزرگان این سامان در طول تاریخ و آثار و مقالات و اندیشه‌های آنان به دیگر ملل و ساکنان دیگر سرزمین‌ها به امید کسب منابع اقتصادی بیشتر و آشنایی با فرهنگ بومی و مفاخر بلند مرتبه ایرانی و بازتعریف رهیافت هایشان به دیگران گوشه‌ای از دستاوردهای احیاء تمدن باستانی ست که سبب برجسته نمودن ویژگی‌های متمایز شعراء، ادباء، فضلا و عرفا و خردورزان ایران زمین می‌باشد. درآمدزایی و کسب ثروت از منابع هنری و فرهنگی و بطور مشخص میراث تمدنی بخشی از روند پاسداشت و ادای احترام به مقام شامخ آن بزرگواران بزرگ زاده و بزرگ منش می‌باشد اما هدف غایی و نهایی ورای مادیات و فراتر از کسب و کارهای مالی و فرآیندهای اقتصادی می‌باشد. لیک برای حفاظت و حمایت و نگهداشت و نیکوداشت پایه‌های تمدنی خویش، آشنا نمودن نسل جوان کنونی و نسل‌های آینده با داشته‌های علمی و ادبی شان نیز ضرورتی
انکار ناپذیر است. در مواردی شاهد تبیین اهداف و رسالت آنان در رسانه‌های دیداری و شنیداری و شبکه‌های فضای مجازی می‌باشیم. براساس شجره نامه‌های مستند موجود یا تطبیق روایات تاریخی با مدارک موجود امکان شناسایی بازماندگان و افراد و شخصیت‌های منتسب به آنها در زمان حال و حمایت از آنها برای تکریم اجداد صاحب کرامت خویش نیز راهکاری قابل بررسی ارزیابی می‌شود. در مواردی نیز شاهد تاسیس بنیادهای خیریه و مجالس گرامی داشت آن بزرگان می‌باشیم که افرادی با پیوندهای خانوادگی یا پیوندهای حرفه‌ای در تلاش‌اند نام بزرگان را برجسته نموده و نگهبان میراث ماندگار آنها باشند. لیکن همواره توسعه فرآیندهای اجرایی و بودجه ریزی‌ها و اصلاح قوانین و استفاده از تمامی ظرفیت‌های موجود انسانی و آثار رسانه‌ای و.... مورد تاکید روشنفکران و نوابغ کنونی می‌باشند. چنانچه سازمان‌های جهانی در جهت اهدافی انسانی و بشر دوستانه اقدام به ثبت آثار و مفاخر ملل می‌نمایند باید با وضوح قانونی و بستر‌سازی مطلوب مانع از ایجاد اختلاف و تفرقه میان ملل مختلف شده و بلکه در جهت تحکیم پیوندهای آنان نیز کوشا باشند. ثبت یک اثر ادبی و فرهنگی یا علمی و اکتشافی و قیمت‌گذاری بر هنر و کارهای هنرمندانه نیازمند تخصص و احاطه کارشناس به مباحث تخصصی لازم دارد. کارشناسی که تاریخ و جغرافیا و باستان شناسی و کتیبه خوانی می‌داند می‌تواند جهت ثبت و حفاظت از آثار فرهنگی و تمدنی و شناخت حوزه نفوذ و ارزش‌گذاری مفاخر نامی ملل مختلف موثر بوده و در تکمیل فرآیندهای مرتبط با ثبت و نشر جهانی آثار و مقالات و اندیشه‌های آنان حضوری فعال داشته باشد. و اما اندر حکایت این روزهای آشفته بازار تملک و تصاحب و تصرف آثار باستانی و ملی و بنام زدن نخبگان ملل بصورت نابجایی و جابجایی ذکر نکاتی مختصر ضرورت می‌یابد. ابتدا آنکه حوزه نفوذ و اثر‌گذاری باستانی نخبگان و مفاخر و ادبا و فضلای قدیم در عصر خودشان قابل بررسی می‌باشد که به عنوان مثال در سرایش اشعار و خطبه و سخنرانی و تحریر و نگارش مقالات وکتاب‌های خویش از چه دستور زبان و گویشی و چه رسم الخطی بهره برده اند. دوم آنکه حوزه تمدنی و حدود جغرافیای حاکمیتی آن سامان در عصر حیات شاعر بررسی و تحلیل شود. به عنوان مثال تمامی آثار و نخبگان و مفاخر خالق آثار در حوزه تمدنی ایران زمین و قلمرو تاریخی آن به ویژه در عهد امپراطوری ایران متعلق به کشور ایران بوده و مکان تولد و حیات شاعر در آن عهد که زادگاه و آرامگاه آنان در قلمرو امپراطوری تاریخی بوده کفایت می‌کند و تعلق نام نامی مفاخر به ایران قطعی می‌باشد. از سوی دیگر کشورهایی که زبان آنها و رسم الخط آنها تغییر یافته و شیوه بیان و نگارش آثار اولیه در عهد مشخص با نحوه نگارش رسمی آنها متفاوت می‌باشد و یا کشورهایی که در دوران معاصر بدلیل تغییرات پیکره سرزمینی در بخشی از امپراطوری قدیم واقع شده‌اند فقط بدلیل قرارگیری زادگاه و آرامگاه مفاخر در قلمرو کنونی شان، نمی‌توانند ادعای تصاحب و تملک آنها را داشته و برای ثبت آنها به تنهایی اقدام نمایند و تنها در صورت مساعدت و موافقت سرزمین مادر، امکان بهره‌برداری مشترک با کشور مبدا که وارث اصلی خاک امپراطوری می‌باشد را دارند. جالب آنکه در بسیاری از آثار و مقالات علمی – ادبی و هنری گذشتگان نیز خود آنها با ذکر علائم و نشانه‌های پیدا و پنهان درمتون قدیم از اصالت و ریشه‌های فرهنگی و ملی خویش و بستگانشان سخن‌ها گفته و شعرها سروده اند. بنابراین ارگان‌ها یا نهاد‌های ملی و مردمی ثبت‌کننده جهانی این آثار نیز با در نظر گرفتن همه پارامترهای موجود، نسبت به تعیین تکلیف نهایی آثار و مقالات و نام نخبگان تاثیر‌گذار اقدام خواهد نمود.