مولدسازی علیه خصوصی‌سازی


مجید شاکری
کارشناس اقتصادی

بررسی عملکرد بودجه مربوط به مولدسازی دارایی‌های دولت نشان می‌دهد که عموما منابع درآمدی مربوط به این بخش تحقق چندانی نداشته و بسیار ضعیف بوده است. در حقیقت مجموع عملکرد پنج سال اخیر در بحث مولدسازی هزار و 400 میلیارد تومان است که بخشی از آن نیز شامل فروش اموال می‌شود. این در حالی است که منابع پیش‌بینی شده از این طریق در بودجه این سال‌ها نزدیک به 100 هزار میلیارد تومان بوده است.
بین مولدسازی و فروش تفاوت جدی وجود دارد. این دو موضوعات کاملا متفاوت هستند. در لایه سیاسی به این تفاوت توجه نمی‌شود. مهم‌ترین مسئله در مولدسازی نگه داشتن اصل دارایی و استفاده از ظرفیت‌های تجاری آن است. منابع دولت تجاری و انتفاعی است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این نگاهی نیست که امروز در ارکان کشور وجود داشته باشد. درک این موضوع بسیار مهم است چرا که مولدسازی با این تعریف رقیب خصوصی‌سازی است. ما ناچار هستیم اصل خصوصی‌سازی را متوقف کنیم چرا که نتوانستیم به سوالات کلان این حوزه پاسخ دهیم. پیش از آغاز خصوصی‌سازی، فهرستی در بانک مرکزی تدوین شد که پیش از خصوصی‌سازی باید به سوالات آن پاسخ داده می‌شد، با وجود گذشت سال ها همچنان به این سوالات پاسخ داده نشده است.
اصل پروژه خصوصی سازی باید متوقف شود چرا که منجر به افزایش بهروروی نمی‌شود ضمن اینکه به سوالات سیاسی نیز نتوانستیم پاسخ دهیم.



اینجا است که مولدسازی معنا پیدا می‌کند و خواستن بازدهی یک اصل اساسی در مولدسازی است. ممکن است براساس مولدسازی بخشی از یک دارایی را به فروش برسانید اما هدف از این فروش واگذاری کل مالکیت نیست بلکه هدف این است که الزامات گزارشات شفاف‌سازی به دست بیاید. این موضوع راه حلی است که می‌توان از آن برای بهبود عملکرد کلی دولت در جامعه استفاده کرد. این مولدسازی‌ها در تضاد با افزایش حجم مالیات به نسبت تولید ناخالص داخلی است. جایی که این امکان را به دولت می‌دهد که بتواند بهروری را به صورت سنجه‌پذیر افزایش دهد، مولدسازی است، مولدسازی نباید در تمام نقاط کشور و در مورد تمام دارایی‌های دولت اجرا شود چرا که به سبب مشکلات مدیریتی نمی‌توان مولدسازی را به صورت متوازن اجرا کرد.
در صورتی که این نکات در نظر گرفته شود مولدسازی می‌تواند نقش موثری در راستای توسعه کشور داشته باشد. میزان درآمدهای مالیاتی محدود است و نمی‌توان بیش از حد مالیات دریافت کرد. در بحث درآمدهای نفتی نیز به سبب تحریم‌ها و تخفیفات تحریمی افق روشنی وجود ندارد، در نتیجه می‌توان با استفاده از مولدسازی صحیح بخشی از درآمدهای دولت را تامین کرد. حتی اگر به دنبال فروش یک دارایی باشیم و مولدسازی را در خصوص آن انجام داده باشیم، می‌توانیم آن را با قیمت‌های بسیار بیشتری به فروش برسانیم. بهترین راه شناسایی دارایی مولدسازی آن است. مولدسازی مقدم بر شناسایی است. در صورتی که یک دارایی ارزش پیدا کند عاملیت مربوط به آن خود انگیزه پیدا می‌کند تا دارایی را شناسایی کند و آن را اعلام کند. پیشنهاد بنده این است که مولدسازی در وزارت اقتصاد صورت نگیرد. این اقدام باید در یک صندوق مولدسازی که در مقابل انگیزه‌های سیاسی محافظت شده باشد انجام شود. این موضوع طبیعتا در وزارتخانه‌ها رخ نخواهد داد. مولدسازی با استفاده از همان دارایی‌های شناسایی موجود باید آغاز شود آن هم نه در یک قالب گسترده. در بحث مولدسازی‌ها، احتمالا با روندی که بخواهیم در آن سامانه‌های جدید ایجاد کنیم، به نتیجه نخواهیم رسید بلکه باید موضوع عاملیت را در دستور کار قرار دهیم.