میلاد امام مجتبی (ع) مبارک باد

آیین کرامت  در سیره کریم اهل‌بیت(ع)
مروری بر بازتاب رفتار کریمانه امام مجتبی(ع)  در آثار تاریخی و روایی شیعه و اهل‌سنت در سالروز ولادت آن حضرت
 
جواد نوائیان رودسری – ولادت امام حسن مجتبی(ع)، قلب رسول رحمت(ص) را غرق در شادی و سرور کرد. مورخان از مهر ورزیدن خاتم‌الانبیا(ص) به این نوزاد مبارک و فرزند گرامی، روایت‌های متعدد نقل کرده‌اند. ابن‌کثیر در جلد یازدهم کتاب «البدایه و النهایه»، محبت پیامبرخدا(ص) به سبط‌اکبر(ع) را شدید و خارج از توصیف می‌داند. او از اصحاب کبار نقل می‌کند که چگونه رسول‌خدا(ص)، امام مجتبی(ع) را در آغوش می‌گرفت و کنار خود، بر فراز منبر می‌نشاند؛ روایت می‌کند که چگونه پیامبراکرم(ص)، نماز خود را برخلاف معمول، طولانی کرد تا نوه عزیزش که هنگام سجده، بر پشت او قرار گرفته‌بود، به میل خود پایین بیاید. ابن‌کثیر هم، مانند بیهقی در «المحاسن و المساوی»، ذهبی در «سیر اعلام النبلاء» و دیگر مورخان و محدثان شیعه و اهل‌سنت، امام حسن مجتبی(ع) را شبیه‌ترین خلق به حضرت ختمی‌مرتبت(ص) می‌داند. اما نباید از یاد برد که امام(ع)، نه فقط در صورت که در سیرت نیز، همچون رسول‌خدا(ص) بود و آن حضرت در توصیف سیما و سیرت امام مجتبی(ع)، از عالی‌ترین و الهی‌ترین تعابیر و واژگان بهره برده‌است. ابراهیم بن محمد جوینی، عالم شافعی‌مذهب قرن هفتم و هشتم هجری، در جلد دوم کتاب «فَرائدُ السِّمْطَیْن»، روایتی شگفت را در این زمینه، از رسول‌خدا(ص) نقل می‌کند: «لَو کَانَ الْعَقلِ رَجُلاً لَکَانَ الْحَسَنِ»؛ اگر عقلانیت تجسم انسانی می‌یافت، به شکل حسن بود. این مولود مبارک، عزیز دل زهرای اطهر(س) و علی(ع)، نور دیده خاتم‌المرسلین(ص)، مصداق تمام و کمال انسان کامل، ولیّ خدا و صاحب و پرچمدار مسیر هدایت و رستگاری است. بنابراین، اگر از میان صفات حَسَنِه و بی‌شمار او، به بررسی و بیان یکی از آن‌ها اکتفا می‌کنیم، در واقع کم‌ظرفیتی خود را به رُخ می‌کشیم و عذر تقصیر می‌خواهیم و از زاویه دید قاصر خود، بر آن جلوه حق و حقیقت می‌نگریم؛ تَقَبَّلَ ا... مِنّا و مِنْکُم. باسخاوت‌ترین انسان روزگار امام حسن مجتبی(ع) در میان مسلمانان، به کرامت و بخشندگی شهره است. بیهقی در کتاب «المحاسن و المساوی»، به نقل از صحابه کبار، امام(ع) را «أسخی أهْل زَمانِهِ» (بخشنده ترین‌ فرد عصر خودش) می‌داند. سفره بخشش او، همیشه برای پذیرایی از مردم پهن بود. محمد بن سعد کاتب در «ترجمه الامام الحسن(ع)» آورده‌است که امام(ع)، در طول زندگی خود سه بار و هربار نیمی از ثروت خود را در راه خدا بخشید. هم او نقل می‌کند که یک‌بار، شخصی نزد امام مجتبی(ع)، مشکلات مالی خود را مطرح کرد؛ آن حضرت از او خواست که نیازش را مکتوب کند و چون نوشت، دو برابر آن را از امام(ع) دریافت کرد. ابن شهرآشوب ساروی در جلد 9 کتاب «مناقب آل‌ابی‌طالب» آورده است که امام مجتبی(ع)، دوبار همه اموالش را در راه خدا تقسیم کرد و هر آن‌چه داشت به نیازمندان بخشید تا جایی که حتی، پاپوش خود را درآورد و به مستمندان داد.  کرامتی همه‌جانبه با این حال، کرامت و مهربانی او به مردم، تنها به امور مالی محدود نبود. در هر فرصت و هر مکانی که می‌شد به داد مؤمنی رسید، امام حسن(ع) حضوری فعال داشت. ابن‌کثیر نقل می‌کند که یک‌بار، در ایام بعد از ماجرای صلح و هنگامی که آن‌حضرت در مدینه حضور داشت و به قصد اعتکاف وارد مسجدالنبی(ص) شده‌بود، مردی به سراغ وی رفت و برای حل مشکلی که داشت، به حضرت متوسل شد. آن مشکل به گونه‌ای بود که نمی‌شد رفع آن را به فردا موکول کرد یا به فرد دیگری سپرد. امام مجتبی(ع) اعتکاف را رها کرد و به دنبال حل مشکل آن مرد رفت و چون از ایشان پرسیدند که چرا ثواب اعتکاف را از دست داده‌است، فرمود: «لقاء حاجة أخ لی فی ا... أحبّ ألیّ مِن أعتکافِ شَهرٍ»، برآورده کردن نیاز برادر مؤمن در راه خدا، نزد من از یک‌ماه اعتکاف دوست‌داشتنی‌تر است.  کریمِ صبور امام(ع) در رفتارهای کریمانه خود، بسیار صبور بود. خشم و التهاب افراد، او را از محبت و کرامت داشتن نسبت به آن‌ها بازنمی‌داشت. این شکیبایی شگفت‌انگیز، حتی دشمنان آن حضرت را هم متعجب می‌کرد؛ آن‌گونه که طبق روایت ابن‌کثیر، مروان بن حَکَم که در دشمنی او با اهل‌بیت(ع) تردید و شکی وجود ندارد نیز، به صبر امام حسن مجتبی(ع) و شکیبایی شگفت آن حضرت، اقرار کرده‌است. این ویژگی امام(ع) که در آیین کرامت او، جایگاهی ویژه دارد، در متون ادبی قدیم نیز، بازتابی تمام داشته‌است. به عنوان نمونه، محمد بن یزید مبرّد (درگذشته 285ق)، از بزرگان ادبیات عرب در قرن سوم هجری که اتفاقاً با خلفای عباسی هم خط و ربطی پیدا کرده، در جلد نخست کتاب «الکامل فی اللغة و الادب»، ذیل عنوان «حِلمُ الْحَسَنِ بن عَلیِ بن ابی‌طالِب»، به نقل از «ابن‌عائشه» می‌نویسد: «مردی از اهالی شام برایم نقل کرد که روزی در مدینه، شخصی را دیدم که چهره‌ای آرام و جذاب داشت، لباسی پاکیزه پوشیده‌ و سوار بر اسب بود. درباره او پرسیدم؛ گفتند: حسن بن علی بن ابی‌طالب است. خشمی سوزان سراپای وجود مرا فراگرفت و بر علی بن ابی‌طالب حَسَد بردم که چنین پسری دارد. نزد او رفتم و گفتم: آیا تو فرزند علی هستی؟ وقتی به این پرسش، پاسخ مثبت داد، سیل ناسزا بود که از دهان من به سوی او سرازیر شد. پس از آن‌که خسته شدم و به ناسزاگویی پایان دادم، از من پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری! فرمود: با من بیا، اگر جایی برای اقامت نداری، به تو می‌دهم، اگر مشکل مالی داری، رفع خواهم کرد و اگر نیازمندی، بی‌نیازت می‌کنم. من از او جدا شدم، در حالی که در روی زمین، نزد من محبوب‌تر از حسن بن علی وجود نداشت.» آیین رفتار کریمانه با مردم، در سیره امام مجتبی(ع)، چنان تأثیرگذار بود که همه آرزوی برخورداری از آن را داشتند و دشمنان آن حضرت که گاه درصدد رقابت با امام(ع) در این زمینه بودند، ناامیدانه صحنه را ترک می‌کردند. در جلد چهارم کتاب «الاغانی»، ضمن گزارش یک شعر، داستانی عجیب در این باره نقل شده‌است؛ دو نفر به نام‌های اسماعیل بن یسار و عبدا... بن انس، برای دریافت کمک، نزد معاویه در شام رفته و دست از پا درازتر بازگشته بودند؛ اسماعیل بن یسار در شعری خطاب به عبدا... می‌سُراید: «لَعُمرِکَ مِا إلی حَسَن رَحَلْنا / وَ لا زَرْنا حُسیناً یابنَ أنَس»؛ به جان تو سوگند ای پسر انس که ما به سوی حسن و به زیارت حسین نشتافته بودیم! این بیت می‌رساند که سخاوت و کرامت کریم اهل‌بیت(ع) و برادر بزرگوارش، حضرت سیدالشهدا(ع)، با وجود سم‌پاشی‌های گسترده معاویه و دستگاه تبلیغاتی او، در میان مسلمانان، مَثَل بود. طلب توفیق از حضرت حق با همه این احوال، سبط‌اکبر(ع) این رفتار کریمانه و توفیق انجام آن را، به تمامی از آن خدا می‌دانست و این‌گونه به همه علاقه‌مندان و دلدادگان راه راستین اسلام، آموزش می‌داد که چگونه در مسیر توفیقِ داشتنِ وسایل تکریم دیگران، گرفتار عُجب و غرور نشوند. ابن‌ شهرآشوب ساروی در جلد 9 کتاب «مناقب آل‌ابی‌طالب» آورده‌است: «وقتی امام مجتبی(ع) به آستانه درِ مسجد می‌رسید، سر را بلند می‌کرد و می‌فرمود: ای احسان‌کننده نسبت به بندگان، گناهکاری به در خانه تو آمده، پس ای کریم و ای بزرگوار! به واسطه زیبایی و نیکویی‌ای که نزد تو سراغ داریم،  از زشتی‌ها، بدی‌ها و کاستی‌هایمان درگذر.»