ما و مهاجران افغانستاني

طي يكي، دو هفته گذشته افزايش حضور مهاجرين افغانستاني يكي از مسائل مهم مورد بحث در كشور بوده است. در اينكه با به قدرت رسيدن طالبان در كابل شمار مهاجرين و پناهندگان افغانستاني به نحو مشهودي رو به افزايش گذاشته، ترديدي نيست. همزمان ترديد نيست كه نهادهاي ايراني هيچگاه آمادگي چنداني براي مواجهه با اين مشكل و مديريت آن نداشته‌اند. همچنان مانند گذشته نشانه‌اي حاكي از وجود سياستي مشخص در اين رابطه ديده نمي‌شود. مرزها عملا باز است. مهاجرين به هر شكل كه مي‌خواهند وارد مي‌شوند، به هر كجا كه مي‌خواهند مي‌روند و به هر كاري كه مايلند‌ مشغول مي‌شوند؛ بدون اينكه نهادهاي حكومتي ما كنترل چنداني بر امور داشته باشند. حتي تخميني از تعداد مهاجرين افغانستاني حاضر در ايران نداريم. سرشماري 1395 شمار اين مهاجرين را يك‌ ميليون و583 هزار نفر اعلام كرده است. وزير كشور در ارديبهشت 1394 شمار آنها را 2.5 ميليون اعلام كرد كه يك ميليون آنها تحت طرح آمايش هستند و 450 هزار نفر آنها گذرنامه دارند و يك ميليون آنها فاقد هرگونه مدركند. كميسيارياي عالي پناهندگان كه آمار خود را از ايران دريافت مي‌كند، در 2021 شمار مهاجرين افغانستاني در ايران را 3 ميليون و 636 هزار نفر اعلام كرد كه 2 ميليون و 250 هزار نفر آنها فاقد مدركند. همين رقم را يونيسف 2 ميليون 711 هزار نفر دانسته است. 
آقاي رييسي در 12 فروردين رقم 4 ميليون و آقاي اميرعبداللهيان در 11 فروردين در نشست همسايگان افغانستان در چين رقم 5 ميليون را در اين مورد اعلام كرد. اين در حالي است كه هيچ آماري در مورد موج جديد پناهندگان ارايه نمي‌شود. در مقايسه كشورهاي ديگري كه ميزبان شمار زيادي از مهاجرين بوده‌اند، معمولا سياست روشن و كنترل بيشتري بر پناهندگان و مهاجرين داشته‌اند. بعد از غلبه طالبان در مرداد 1400، پاكستان اقدامات ويژه‌اي براي كنترل مرز 2600 كيلومتري و بسيار ناهموارش با افغانستان اعمال كرد.  مطابق آمار مقامات پاكستاني در دسامبر گذشته، بعد از اين تحول حدود 105 هزار افغانستاني با ويزا و حدود 200 هزار به صورت غيرمجاز وارد پاكستان شدند. به گفته اين مقامات اكثر اين عده نيز از مدارك قديمي كه آنها را عضو قبايل سرحدي دو سوي مرز نشان مي‌دهد، براي ورود استفاده كرده‌اند. اين پناهندگان در اطراف شهر چمان در كمپ‌هاي موقت اسكان داده شدند و از آنها خواسته شد كه به علت عادي بودن شرايط در افغانستان ظرف 90 روز به كشور خود بازگردند. در پاكستان طي 40 سال گذشته بخش قابل توجي از پناهندگان را كه 81.5 درصد آنها پشتون هستند، در اردوگاه نگه داشته و بخش قابل توجهي از هزينه‌هاي مربوطه را از محل كمك‌هاي ديگر كشورها و سازمان‌هاي بين‌المللي تامين كرده‌اند. مطابق آمار كميسارياي عالي پناهندگان، اين نهاد از 2002 تا مه 2021 حدود 4.4 ميليون پناهنده افغاني در پاكستان را ثبت‌نام كرده و در تامين هزينه‌ها و بازگرداندن مهاجرين به افغانستان نقش مهمي داشته است. براي هر معاود بسته‌هاي كمكي به ارزش بين 100 تا 400 دلار تامين كرده و با كمك دولت افغانستان انگيزه‌هاي مادي قابل توجهي نيز در افغانستان براي معاودين از پاكستان فراهم كرده است. كميساريا در دسامبر 2020 گزارش كرد كه همچنان 1.4 ميليون افغانستاني ثبت‌نام شده در پاكستان حضور دارند كه اجازه كار و اجاره‌خانه و استفاده از مدارس و سفر در كشور را دارند.  با اين حال، ترديد نيست كه كنترل سيل پناهندگي و مهاجرت از يك كشور هم‌مرز دشوار است. تجربه بين‌المللي در اين مورد گوياي اين است كه اگرچه كشورها بايد حداكثر تلاش را براي كنترل مرزها اعمال كنند و نيز سياست‌هاي روشني در مورد مديريت پناهندگان در داخل مرزها از نظر اسكان آنها در اردوگاه‌ها يا دادن اجازه به آنها براي حل شدن در داخل جمعيت بومي و كار و اسكان و آموزش و بهداشت داشته باشند و با ديگر كشورها و نهادهاي بين‌المللي همكاري كنند و عزم لازم را براي اعمال سياست‌هاي خود داشته باشند، اما مساله مهم‌تر تمركز بر منبع توليد پناهنده و مهاجر است. مادام كه شرايط بحراني در افغانستان با يك مرز 815 كيلومتري مشترك با كشور ما برقرار است، كنترل مساله پناهندگي در مسير و در مقصد بسيار دشوار است. راه قطعي و نهايي حل مشكل پناهندگي توجه به مبدا و داشتن استراتژي روشن براي ايجاد آرامش و كمك به توسعه اقتصادي- اجتماعي در افغانستان است. ما متاسفانه يك دوره 20 ساله را كه مي‌توانست با كمك جامعه بين‌المللي امكاني براي خروج از چرخه باطل خشونت‌هاي فرقه‌اي در افغانستان فراهم كند، از دست داديم. ما در اين دوره مي‌بايست اولويت را به تقويت جمهوريت در افغانستان مي‌داديم و مي‌پذيرفتيم كه براي جنگ گروه‌هاي سياه‌دل مدعي اسلام‌گرايي در افغانستان پاياني نيست و با توجه به تعصبات ضد شيعي آنها تنها برقراري يك حكومت غيرمذهبي در افغانستان مي‌توانست به سود همگان باشد. 
مقامات ايران بايد توجه داشته باشند كه اگرچه بايد بسيار بهتر در كنترل و مديريت مساله پناهندگي در مقصد عمل كنند، اما راه‌حل اساسي مساله پناهندگي در حل مشكل در مبدا است. متاسفانه امروز با توجه به غلبه طالبان فرصت براي اين منظور را بايد عمدتا از دست رفته دانست. طالبان به عنوان يك گروه ايدئولوژيك و نه يك دولت ملي بسيار بعيد است كه اساسا مساله توسعه اقتصادي- اجتماعي افغانستان برايش مطرح باشد و منازعات گروهي بي‌پايان در افغانستان از اين به بعد اساسا فرصتي براي اين منظور فراهم كند. با اين حال، راه‌حل نهايي تمركز بر مبدا است و تهران بايد هيچ فرصتي را در اين رابطه از دست ندهد.