خون و قلم

روز گذشته انفجارهای مهیبی غرب کابل را لرزاند. برهمین اساس روز سه‌شنبه منابع خبری در غرب کابل اعلام کردند که در حملات انتحاری به مدرسه «عبدالرحیم شهید» واقع در منطقه شیعه‌نشین شهر کابل دست‌کم 25 دانش‌آموز شهید شدند. «ذکریا الفت» یکی از استادان مدرسه «عبدالرحیم شهید» به رسانه محلی  «اطلاعات روز» گفت که حمله انتحاری اولی زمانی رخ داد که شاگردان در حال ترک مدرسه بودند. وی افزود که تنها در انفجار نخست نزدیک به 20 تا 25 دانش‌‌آموز شهید شدند و وقتی استادان مدرسه در تلاش برای متفرق‌کردن دانش‌‌آموزان و نجات آنها از مسیرهای مصون بودند، انفجار دومی رخ داد. الفت ادامه داد که انفجار دوم زمان انتقال شهدا و زخمی‌ها رخ داد اما اظهار داشت که درباره تلفات انفجار دوم آماری ندارد.

اوایل صبح سه‌شنبه منابع همچنین از وقوع انفجار در آموزشگاه ممتاز در غرب کابل خبر داده بودند. مسئولان این آموزشگاه می‌گویند که در این انفجار یک دانش‌آموز بشدت زخمی شده و شش نفر دیگر سطحی زخم برداشته‌اند. با توجه به بمبگذاری‌های اخیر بخصوص در مناطق شیعه نشین به نظر می‌رسد که این روندی برای ایجاد یک فتنه مذهبی و قومی در افغانستان باشد. در مهرماه سال گذشته هم انفجار مسجد شیعیان در قندوز بیش از 80 کشته و زخمی در پی داشت. یک هفته قبل از آن هم در انفجار مسجد شیعیان در همین استان 46 نفر کشته شدند. در تاریخ 17 فروردین سال‌جاری وزارت کشور طالبان اعلام کرد که در نتیجه حمله به نمازگزاران در مسجد پل خشتی واقع در حوزه اول امنیتی شهر کابل دست‌کم 6 نفر زخمی شدند. شاهدان عینی می‌گویند که یک مهاجم با پرتاب نارنجک دستی نمازگزاران را در حال ادای نماز ظهر هدف قرار داد که توسط مردم بازداشت شد.
در طول چند ماه اخیر در مساجد شیعیان و اهل سنت انفجارهای مختلفی صورت گرفت که همه را می‌توان در راستای ایجاد فتنه قومی و مذهبی دانست. انفجارهایی که گروه تروریستی داعش مسئولیت آن را برعهده گرفت.


هندسه امنیتی جدید افغانستان
خروج ایالات متحده امریکا از افغانستان و روی کار آمدن طالبان باعث شد ایالات متحده یکی از پایگاه اصلی خود در منطقه آسیای مرکزی و جنوب غربی آسیا را از دست بدهد. رئیس جمهور امریکا، دونالد ترامپ تصمیم می‌گیرد تمام نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج کند و در نتیجه مذاکرات صلح بین ایالات متحده و طالبان به طور ناگهانی پایان می‌یابد. نیروهای امریکایی بدون هماهنگی با متحدان و شرکای خود در ظرف شش ماه افغانستان را ترک می‌کنند. طالبان با تصرف بخش‌های وسیعی از افغانستان، کنترل این منطقه را در دست می‌گیرد. به‌دلیل وضعیت امنیتی، همه پرسنل نظامی خارجی مجبور به ترک می‌شوند. بر این اساس افغانستان از سال 2001 و اشغالگری امریکا همواره به‌عنوان پایگاه اصلی این رژیم برای مدیریت این منطقه بوده است. اما با پیشروی‌های طالبان و شکست امریکا در این کشور بعد از 20 سال حضور در افغانستان، این کشور به‌دنبال ایجاد ناامنی و برهم زدن وضعیت افغانستان است. ارتش ملی افغانستان که اکثریت آن توسط اتحاد شمالی سابق کنترل می‌شود، به جناح‌ها تجزیه می‌شود و ساختارهای نظامی فرسوده شده و یک وضعیت امنیتی آشفته ایجاد می‌کند. در طول مدت گذشته ایالات متحده ضمن بلوکه کردن دارایی‌های ملت افغانستان، فشار شدیدی را به این کشور وارد کرده است. از سوی دیگر در دوران اشغالگری ایالات متحده در افغانستان گروه‌های تروریستی و تندرو در این کشور، همچون داعش شکل گرفته و به ایجاد ناامنی و همچنین فتنه قومی و مذهبی پرداخته‌اند.

 فرار برای رهایی از شکست بزرگ
ماجرای خروج امریکا از افغانستان اما به دولت قبل امریکا مربوط می شود. دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین امریکا، در سال ۲۰۲۰ توافقنامه‌ای را با طالبان امضا کرد که در آن تاریخ خروج نیروهای بین‌المللی اول ماه مه ۲۰۲۱ ذکر شده بود، اما جو بایدن، رئیس جمهور جدید امریکا این تاریخ را به ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ به تأخیر انداخت و این عملیات رسماً روز سه‌شنبه ۸ شهریور (۳۱ آگوست) به پایان رسید. از زمان خروج امریکا از افغانستان در 30 آگوست سال 2021 روند علمیات‌های انتحاری و بمبگذاری در اماکن مختلف افغانستان افزایش پیدا کرده است. ایالات متحده خود را ضامن ثبات و امنیت در افغانستان می‌داند و ناامنی‌های ایجاد شده در این کشور را به هیأت حاکمه موقت در افغانستان نسبت می‌دهد. با استفاده از این حربه، ایالات متحده از یک‌سو به‌دنبال ایجاد یک وجهه مطلوب از خود بعد از 20 سال اشغالگری در این کشور است و از سوی دیگر با ایجاد حمام خون در افغانستان به فتنه قومی و مذهبی در این کشور دامن می‌زند. گروه تروریستی داعش در طول مدت گذشته عملیات خود را در افغانستان گسترش داده و تمامی قومیت‌ها و سنی و شیعی را هدف گرفته است. بر این اساس با ایجاد فتنه داخلی در این کشور، افغانستان نمی‌تواند ثبات و امنیت داشته باشد.
در کنار ایجاد فضای رسانه‌ای علیه روابط دو ملت ایران و افغانستان و ایجاد تنش بین این دو کشور، ایجاد درگیری مذهبی می‌تواند پازل طراحی شده برای بی‌ثبات‌سازی افغانستان از یک‌سو و همچنین ناامن کردن مرزهای شرقی ایران از سوی دیگر باشد. هرچند هیأت حاکمه افغانستان باید مسئولیت خود را در برابر تأمین امنیت این کشور و همچنین اماکن دیپلماتیک داشته باشد و به هیچ وجه از هیأت حاکمه این کشور پذیرفته نیست که در حالی که قدرت را در این کشور در دست دارد، از ایفای نقش و مسئولیت خود در برابر حوادث جاری شانه خالی کند. افغانستان در تاریخ سیاسی خود فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. حداقل در چند قرن‌ اخیر، جنگ، رقابت‌‌های قبیله‌ای و رابطه آن با قدرت سیاسی و در کل بی‌ثباتی سیاسی از مسائل جدی و حاد تاریخ کشور شمرده می‌شوند. این بی‌ثباتی و بحران، عواقب و پیامدهای زیادی را در پی داشته است، اما برجسته‌ترین آن با ناکامی روند دولت‌سازی و دولت‌داری مصداق پیدا می‌کند. به‌ لحاظ سیاسی، روند دولت‌سازی در کشور ناکام ظاهر شده و بُعد دیگر آن ناکامی در دولت‌داری است.
 بروز جنگ‌های داخلی که سه دهه را دربر گرفت، نتایج عینی بی‌ثباتی و فرایند ناکام دولت‌سازی و دولت‌داری در افغانستان تلقی می‌شود. جنگ‌های داخلی اوج یک بحران سیاسی بود که آخرین ضربه‌ را به تجربه دولت‌داری در افغانستان وارد کرد. از جنگ‌های داخلی می‌توانیم به‌عنوان بحرانی اجتماعی نیز یاد کنیم که با اختلافات و ناسیونالیسم قومی رابطه عمیق داشته است، اما در عین حال شکاف‌های قومی و مذهبی را بیشتر گسترش داد. در جنگ‌های داخلی، رهبران قومی و تنظیمی به‌عنوان مدیران این جنگ خانمانسوز، عملاً مردم کشور را در برابر هم قرار دادند. شکاف‌های قومی آنقدر عمیق شد که جنگ داخلی افغانستان در یک معنا جنگ هویت‌ها بود. افغانستان طی این سال‌ها در نبود یک دولت واحد و باثبات، برجسته‌ترین نوع از هرج‌ومرج سیاسی از جمله شکاف‌ و اختلافات قومی را تجربه کرد که قربانی‌های سنگین انسانی و اقتصادی را
در پی داشت.
امریکا پس از خروج نظامی از افغانستان، در پس پرده به‌دنبال گسترش افراط‌گرایی و ایجاد جنگ فرقه‌ای و مذهبی و بروز ناامنی و بی‌ثباتی داخلی در افغانستان است. اکنون امریکا سعی دارد تلاش‌ها برای برقراری صلح پایدار در افغانستان را به سمت ناکامی ببرد و فضا را برای ادامه حضور خود از طرق دیگر در افغانستان مهیا و نقشه‌های شوم خود علیه ملت‌های مظلوم مسلمان بویژه ملت مظلوم افغانستان را اجرایی کند.به نظر می‌رسد که همه مردم افغانستان، رهبران سیاسی این کشور و گروه طالبان باید به این نکته توجه داشته باشند که رفتن به سوی جنگ مذهبی، فتنه جدید جبهه استکبار جهانی، صهیونیسم بین‌المللی و ایادی دست‌نشانده آنها است و همه طرف‌ها باید با نگاه راهبردی به مسأله تقریب بین مذاهب اسلامی و احساس مسئولیت برای پیوند میان مسلمانان افغانستان، مبارزه مشترک و متحد با جریان‌های تکفیری، افراطی و تفرقه‌انگیز با حفظ روابط مسالمت‌آمیز با کشورهای همسایه را در دستور کار خود قرار دهند.

صفحات 5 و 6 را بخوانید