افول امریکا و تزلزل در رژیم‌های منطقه

تحرکات جدید صهیونیست‌ها در مسجد الاقصی وتلاش آن‌ها برای تقسیم زمانی و مکانی مسجد یا یهودی‌سازی شهر قدس که بامقاومت گسترده فلسطینیان مواجه شده است، ناشی از شکست‌های پی در پی «ارتش شکست‌ناپذیر» صهیونیست‌ها وبه ویژه تضعیف موقعیت حامی اصلی آن‌ها یعنی متجاوزان امریکایی ناشی از تحولات منطقه‌ای وبین المللی است، نکته‌ای که در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز قدس که به زبان عربی برای مسلمانان وبه ویژه مردم عرب زبان در جهان ایراد شده بود، بر آن تأکید شده است. معظم‌له در بخشی از این سخنان یادآور می‌شوند: «امروز «اراده شکست‌ناپذیر» در فلسطین و همه منطقه غرب آسیا، جایگزین «ارتش شکست‌ناپذیر» صهیونیست شده است. امروز آن ارتش جنایتکار ناچار شده است آرایش تهاجمی خود را به تدافعی تبدیل کند. امروز در میدان سیاسی، مهم‌ترین حامی رژیم غاصب، یعنی امریکا، خود دچار شکست‌های پی‌درپی شده است: شکست در جنگ افغانستان، شکست در سیاست فشار حداکثری بر ایران اسلامی، شکست در برابر قدرت‌های آسیا، شکست در کنترل اقتصادی جهان، شکست در مدیریت داخلی خود، و پدیده شکاف عمیق در حاکمیت امریکایی. رژیم غاصب در هر دو میدان سیاسی و نظامی، در شبکه درهم تنیده‌ای از مشکلات دست و پا می‌زند.»
اگرچه تردیدی نیست که پیامد‌های افول قدرت امریکا به منطقه غرب آسیا خلاصه نشده وحتی اقدام نظامی روسیه علیه اوکراین را نیز باید در زمره پیامد‌های این افول ومتأثر از شکست امریکا از حرکت انقلاب اسلامی دانست، اما در طول ماه‌ها و سال‌های اخیر یکی از موضوعات چالشی رژیم صهیونیستی وحکام مرتجع منطقه، نگرانی نسبت به آینده است. چرا که آن‌ها امنیت خود را به حمایت امریکا گره زده بودند و حالا که هژمونی امریکا با خطر مواجه شده است، بد‌ترین سناریوی ممکن برای آن‌ها در حال شکل‌گیری است. به ویژه آنکه حکام مفلوک خلیج فارس، برای حفظ و تحکیم این حمایت، ناچار شده بودند که حقارت تشبیه شدن به گاو‌های شیرده امریکا را بپذیرند، با این امید که در چرخه امریکایی ایران هراسی که طی سال‌های اخیر آن‌ها را احاطه کرده است، احساس آرامش کنند.
اما در این میان مشکلات صهیونیست‌ها مضاعف است چرا که موضوع افول قدرت و نفوذ امریکا دغدغه اصلی حال و آینده رژیم صهیونیستی است، زیرا این رژیم امنیت خود را به ایالات متحده گره زده است و در صورتی که ایالات متحده نتواند همانند گذشته در نظم بین الملل جدید ایفای نقش کند، رژیم صهیونیستی از سوی عوامل تهدیدزای مختلف با چالش همراه خواهد شد. به گونه‌ای که آینده حیات این رژیم و همچنین صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی با چالشی بزرگ همراه شده است. در این بین پدیده ناامیدی از آینده رژیم صهیونیستی و همچنین موج مهاجرت معکوس به عنوان دو موضوع اصلی درونی رژیم و تهدیدات محور مقاومت وپیامد‌های جنگ اوکراین به عنوان عوامل بیرونی بروز یافته است.
حال و روز دیگر حکام منطقه هم که زلف امنیت خود را به امریکایی‌ها گره زده بودند، بهتر از صهیونیست‌ها نیست، کمتر از سه روز بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب، ترکی فیصل ترکی الفیصل رئیس سابق سازمان امنیت سعودی در مصاحبه خود با عرب نیوز می‌گوید که این احساس وجود دارد که کشورش در رویارویی با تهدیدات امنیتی و فعالیت‌های حوثی‌های متحد ایران در منطقه، از سوی ایالات متحده «تن‌ها گذاشته شده» است. به گزارش دویچه وله وی با اذعان به تنها ماندن رژیمش در منطقه، می‌گوید: سعودی رابطه با واشنگتن را از آغاز مناسباتی استراتژیک دانسته، اما در حال حاضر احساس می‌کنیم که تنها گذاشته شده‌ایم. ما فکر می‌کردیم امریکا و سعودی باید در رویارویی با چیزی که ما آن را نه فقط تحریک، بلکه خطری برای ثبات و امنیت منطقه می‌دانیم، کنار هم باشند.»


در طول سال‌های اخیر رژیم‌های مذکور در سایه حمایت امریکایی‌ها توانسته بودند به عنوان بازیگرانی که می‌توانند هرجنایتی را انجام دهند و پاسخ گوی عملکرد خود نباشد، خود را برمنطقه تحمیل کنند، که شاهد مثال آن سکوت مراجع بین المللی برابر جنایات صهیونیست‌ها در فلسطین وجنایات امریکا وامارات در یمن وهمچنین فجایعی که کشور‌های غربی ومتحدان آن‌ها بر سر مردم دیگر کشور‌های منطقه نظیر لیبی، سوریه، عراق و... آورده‌اند.
این در حالی است که با تحکیم موقعیت محور مقاومت، دومینوی شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیستی به عنوان ارتش شکست‌ناپذیر به پایان رسیده است و این رژیم اکنون توانایی رویارویی با کوچک‌ترین عضو محور مقاومت که عبارتند از گروه مقاومت فلسطینی همچون حماس و جهاد اسلامی، را ندارد و قدرت گرفتن حزب‌الله در لبنان، انصارالله در یمن و حشدالشعبی در عراق و همچنین خنثی‌سازی فتنه تروریسم علیه دولت سوریه باعث شده است که این محور در بهترین شرایط ممکن قرار بگیرد و امریکا با وجود همه توطئه‌های خود از تحریم تا ترور و جنگ‌های نیابتی نتوانسته است در اوج قدرت خود بر این محور پیروز شود. این درحالی است که ایالات متحده در دوره فعلی که در حال افول است، به مراتب توانایی کمتری نسبت به گذشته در برابر این گروه و دولت‌ها دارد. رژیم صهیونیستی هم به خوبی این را فهم کرده است که حلقه محاصره این رژیم توسط محور مقاومت نسبت به گذشته تنگ‌تر و تنگ‌تر شده است.
نگرانی از تکرار سناریو افغانستان برای دیگر شرکای واشنگتن، ناتوانی امریکا ومتحدان در برابر توان تجهیزاتی و موشکی ایران ونیرو‌های جبهه مقاومت، ناکامی برای شکل‌دهی به ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران از دیگر دلایل تزلزل صهیونیست‌ها ودیگر متحدان منطقه‌ای امریکا در منطقه است، سناریویی که در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل شورای همکاری خلیج فارس آغاز و آخرین آن تلاش صهیونیست‌ها در اجلاس نقب بود که تنها یک و نصفی از کشور‌های منطقه در آن شرکت و بعضی از آن‌ها نیز همان اول صراحتاً اذعان کردند که حضور آن‌ها در این نشست به معنی ضدیت با ایران نیست. مجموعه این تحولات به معنی ناتوانی امریکا در مهار ایران و نیرو‌های مقاومت است. نکته‌ای که ژنرال مکنزی فرمانده سنتکام (یا همان تروریست‌های امریکایی در منطقه) در روز‌های پایانی مأموریتش بر آن اعتراف کرده و می‌گوید‌: درس پایدار دوران مأموریت او برای منطقه این است که ایران سر جایش هست و جایی نمی‌رود؛ که امریکا باید در آینده با حضور ایران در منطقه به یک سازگاری دست یابد.