«ابتکار» تاثیر طرح وحدت و انسجام ملی را در فضای سیاسی ایران بررسی کرد بر مدار آشتی‌

گروه سیاسی- بهاران آزادی: «پیروزی انقلاب اسلامی ثمره همبستگی ملی بود. هر زمانی که همبستگی ملی و منطقه‌ای داشته باشیم اقدامات بزرگی را ساماندهی خواهیم کرد.»
این بخشی از سخنان علی لاریجانی، رییس قوه مقننه در سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب و در واکنش به اقدامات اخیر دونالد ترامپ، ملاک جمهوری‌خواه آمریکایی است که به تازگی سکاندار ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا شده است و برخلاف آن که تصور می‌شد شاید بعد از سرکار آمدن از برخی موضع‌های خود عقب نشینی کند اما شاهد هستیم که روزانه موج تازه‌ای از اتهامات را متوجه کشورهای اسلامی به ویژه ایران می‌کند. مقامات ایرانی اما این اظهارت و اتهامات را بی پاسخ نگذاشته‌اند و به نظر می‌رسد که به دنبال تدبیری برای مقابله با بلندپروازی‌های ترامپ هستند. با این حال در عرصه سیاست خارجه و بین‌المللی خود شاهد بوده‌ایم که گاهی چندصدایی‌ها در داخل کشور نه تنها شرایط را بهتر نکرده که بهانه‌ای شده است برای آنها که به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران برخاسته‌اند. از همین رو است که علی لاریجانی ضمن بیان اینکه همواره طی 38 سال گذشته پس از انقلاب اسلامی مشکلات زیادی از جمله جنگ، تحریم‌ها و مسائل مختلف را بر کشورمان تحمیل کردند اما نظام اسلامی کشورمان از پختگی در رفتار سیاسی برخوردار است و در منطقه و مسائل بین‌المللی با اندیشه و تفکر تصمیم می‌گیرد، ملت، دولت و حکومت را به وحدت ملی دعوت می‌کند. اما سوال اینجاست که وحدت ملی چگونه میسر می‌شود و با چه تدبیری ‌می‌توان مقابل افراد و گروه‌هایی ایستاد که با تندروی‌های خود بهانه به دست دشمن می‌دهند؟ آیا بحث اشتی ملی چاره ساز است؟
وحدت و آتش ملی؛ دو جزء جدایی ناپذیر نظام
غلامرضا حیدری، نماینده اصلاح‌طلب مجلس دهم شورای اسلامی درخصوص ارائه راهکارهایی برای ایجاد وحدت و آشتی ملی، ضمن اشاره به اینکه وحدت ملی و آشتی ملی دو مبحث به هم وابسته است، یادآور شد که آشتی ملی از ابتدای انقلاب و با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 به گونه‌ای مطرح بود و طی چند سال اخیر به ویژه بعد از وقایع 88 به گونه دیگری خود را نمایان کرده است. به گفته نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی آنچه که تاثیر بسیاری بر وحدت ملی خواهد گذاشت، همان آشتی ملی و به طور مصداقی، آزادی محصورین است؛ همان زندانیانی که برخی آنها را سیاسی و برخی امنیتی می‌نامند. او براین باور است که در شرایط فعلی، از یک سو با روی کارآمدن دونالد ترامپ، آن هم در وضعیتی که هر روز بعد تازه‌ای از تهدیدات را رونمایی می‌کند و از سوی دیگر با وجود کشوری همچون عربستان سعودی که به نوعی دیگر رجز خوانی می‌کند، ما در داخل کشور علاوه بر ایجاد و استحکام وحدت ملی نباید بهانه به دست دشمنان دهیم تا شاید پس از مدتی رجزخوانی و اقدامات ترامپ کاهش یابد و این همان موضوعی است که اکنون بیش از هز چیز دیگری حائز اهمیت است. غلامرضا حیدری با تاکید براینکه دست‌اندر‌کاران کشور باید مانند همیشه هوشمندی و تدبیر به خرج دهند، هشدار می‌دهد: برخی واکنش‌ها در داحل کشور دست‌آویزی است به دست کسانی که بنا به هر دلیلی می‌توان گفت منافع خود را در شاخ به شاخ شدن با ایران می‌بینند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که چه سازوکارهایی برای خاموش کردن چندصدایی در کشور، ایجاد وحدت ملی و حمایت از مقامات دیپلماتیک برای روبه‌رو شدن با امثال ترامپ، وجود دارد گفت: اجازه می‌خواهم کمی شفاف‌تر با مخاطبین صحبت کنم؛ در ساختار قدرت جمهوری اسلامی سکاندار اصلی رهبر انقلاب هستند و براساس قانون اساسی کشور سیاست‌های کلی نظام را ایشان تعیین و ابلاغ خواهند کرد. فلذا در رابطه با بحث‌های اخیر نظیر برجام با راهنمایی و مجوزهای ایشان بود که مقامات دیپلماتیک ما و تیم هسته‌‌ای به خط مقدم رفته، بحث‌هایی انجام داده و نتایجی نیز نصیب شد؛ اکنون نیز تداوم و ضمانت اجرایی آن از طرف ایران منوط به حمایت‌ها و ارشادات رهبر معظم انقلاب است. به گفته غلامرضا حیدری، در این راستا بایستی تمامی سازمان و نهادها به ویژه ارگان‌های نظامی و امنیتی قطعا گوش به فرمان رهبری و فرماندهی کل قوا باشند.


عدم وحدت و انسجام ملی، آسیب به بدنه کشور
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل حزب سبز اما بر این باور است که هنگام استفاده از مبانی‌هایی همچون انسجام ملی، آشتی ملی و یا وحدت ملی حتما می‌بایست فرمولوژی کلمات از نظر سیاسی تعیین شود، چراکه هرکدام در کشور ما تعاریف و جایگاه خاص خود را دارند. کنعانی مقدم معتقد است که جمهوری اسلامی ایران دارای وحدت ملی است و ما در مقاطع مختلف شاهد بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم وقتی نظام تصمیم به اقدامی می‌گیرد، مردم پشتیبانی و حمایت خود را نشان می‌دهند. خصوصا در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران و یا در راهپیمایی‌های 22 بهمن می‌توان نشانی از آن یافت. این فعال سیاسی اصولگرا در تعریف خود از انسجام ملی نیز گفت: ممکن است برخی قوا، نوعی استقلال و برتری‌جویی نسبت به دیگر قوا احساس کنند که باعث می‌شود انسجام لازم در سیستم اجرایی، مقننه یا قضائی وجود نداشته باشد و این امر به بدنه کشور آسیب‌هایی را وارد می‌کند. کنعانی‌مقدم در بحث آشتی ملی بر این باور است که شاید زمانی دچار نافرمانی‌های مدنی شویم، گاه بعضی از ساختارهای سیاسی مانند احزاب یا افراد و گروه‌ها نافرمانی انجام می‌دهند که باعث اخلال در امور و نظم کشور و منجر به بهم خوردن وحدت و انسجام ملی می‌شود. به گفته او، دوستانی که عمدتا بحث آشتی ملی را مطرح می‌کنند به دنبال این هستند که گروه‌های سیاسی در تزاحم و مخالفت با هم قرار نگیرند، این در حالی است که لازمه کار سیاسی همیشه همین بوده که احزاب رقابت داشته باشند و حتی در برخی وارد به تقابل هم کشیده می‌شود. کنعانی مقدم خاطرنشان کرد: اما آشتی ملی اکنون معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده است؛ به تعبیری می‌گویند باید بین ملت و دولت یا ملت و حاکمیت اشتی ایجاد شود و به نظر می‌رسد که این تفکر غلطی باشد؛ چراکه شاهد هستیم حاکمیت از مردم جدا نیست و ملت نیز حاکمیت را از خود می‌دانند. اگر روزی فاصله‌ای میان حاکمیت و مردم بیفتد، نیازمند آشتی ملی هستیم.
آشتی ملی: چرایی و چالش ها
محمد ذاکری، استاد دانشگاه آزاد اسلامی نیز در خصوص بحث آشتی ملی گفت: طرح مجدد موضوع «آشتی ملی» از سوی رییس دولت اصلاحات به بهانه بهره گیری از ظرفیت حضور مردم در مراسم تشییع مرحوم آیت‌الله هاشمی باعث شد تا بار دیگر بحث بر سر چرایی و چگونگی این موضوع بر سر زبان‌ها افتاده و فعالان سیاسی جناح‌های مختلف به ویژه اصلاح‌طلبان آن را واکاوی و تشریح کنند؛ البته طرح این موضوع در فضای سیاسی ایران بی سابقه نیست و تقارن آن با ایام دهه فجر یادآور استراتژی رژیم پهلوی در خاموش سازی و تغییر مسیر انقلاب اسلامی مردم در پاییز و زمستان 57 است. ذاکری در ادامه خاطرنشان کرد که شریف امامی با طرح دولت آشتی ملی وارد شد و اقداماتی نیز انجام داد اما نهایتا با فاجعه جمعه سیاه کنار رفت. شاپور بختیار نیز تلاش کرد از این حربه برای مدیریت بحران بهره گیرد اما موفق نشد. در آن دوران طرح آشتی ملی ابزاری برای ترمیم شکاف سیاسی بین مردم و حکومت تلقی شده و از سوی حکومت پهلوی پیشنهاد و اجرا شد اما نتوانست دیوار بلند و سترگ بی اعتمادی بین مردم و حاکمیت پهلوی را بشکند و به علت عدم پذیرش از سوی مردم انقلابی ناکام ماند. این استاد دانشگاه در ادامه با یادآوری وقایع سال 88 و مجموعه اتفاقاتی که پیش و پس از آن در دولت‌های محمود احمدی‌نژاد حادث شده و اوج آن در محدوده انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال به وقوع پیوست، عنوان کرد: این اتفاقات منجر به بروز دوقطبی‌های احساسی و سیاسی و تضعیف شدید سرمایه اجتماعی شد، بار دیگر برخی از ریش سفیدان اعتدالگرای سیاست ایران را به سمت طرح موضوع آشتی ملی سوق داد که مهم ترین ایشان مرحوم هاشمی و ناطق نوری بودند. اگرچه در همان زمان نیز این پیشنهاد با اقبال از سوی اصلاح‌طلبان و سردی از سوی اصولگرایان و فعالان نزدیک به حاکمیت مواجه شد. محمد ذاکری در بخش دیگری از سخنان خود به «ابتکار» گفت: بسیاری انتخاب حسن روحانی به ریاست‌جمهوری در سال 92 را تجلی همان آشتی ملی تلقی می‌کردند و روحانی نیز تلاش کرد با انتخاب کابینه‌ای فراجناحی این اندیشه را تقویت کند اما حملات بی امان و فشارهای متعدد به وی و مدیران دستگاه‌های دیپلماسی و فرهنگی‌اش نشان داد همچنان از آشتی ملی خبری نیست و جناح اصولگرا تلاش می‌کند با بهره گیری از رسانه‌ها و تریبون‌های رسمی و غیررسمی و سنگرهای قدرتی که هنوز به رقیب واگذار نشده برای فتح مجدد سنگرهای از دست رفته اقدام
نماید.
او با اشاره به فوت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی یادآور شد که اکنون اعتدالگرایان یکی از مهم‌ترین وزنه‌های سیاسی خود و به تعبیری پل ارتباط خود با حاکمیت را از دست داده‌اند، رهبر جریان اصلاحات چاره را در طرح مجدد آشتی ملی می‌بیند. به گفته ذاکری، برای تبیین ضرورت طرح این رویکرد در شرایط فعلی لازم است توجه شود که علیرغم گذشت بیش از 7 سال از وقایع سال 88 هنوز برخی محدودیت‌ها از جمله حصر نامزدهای آن انتخابات، اعمال محدودیت‌های گسترده برای رییس دولت اصلاحات و محدودیت‌های سیاسی و قضایی و رد صلاحیت گسترده ایشان در انتخابات‌های متعدد همچنان پابرجاست و علیرغم تغییر اساسی در مشی دولت و مجلس این مسائل هنوز حل نشده باقی مانده
است.
این استاد دانشگاه همچنین براین باور است که روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و تحولات پیچیده و ناامنی‌های منطقه‌ای ضرورت انسجام ملی و همدلی داخلی را بیش از گذشته نشان می‌دهد. استاد دانشگاه آزاد اسلامی تاکید کرد: در سوی دیگر ماجرا جناح اصولگرا و افراد منتسب به آن در نهادهای مختلف حاکمیتی تمایلی به پذیرش این طرح از خود نشان نداده‌اند؛ ایشان از یک سو به پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان وقعی نمی‌نهند و احتمالا بر این باورند که با تبلیغات تخریبی، این پایگاه از روحانی و جناح اعتدال روی برگردانده و در انتخابات‌های پیش رو به ایشان اقبال نشان خواهد داد و در پی تکرار سناریوی شورای دوم، مجلس هفتم و دولت نهم
هستند.
از سوی دیگر وقایع ۸۸ برای برخی از ایشان بسیار عمیق‌تر از آن است که قابل چشم پوشی باشد و از این حیث مبنای اختلاف بسیار عمیق‌تر از اشتراکات است. ضمن اینکه بر خلاف تصور، نهادهای حاکمیتی نه اوضاع را آنگونه بحرانی می‌پندارند که نیازی به پذیرش آشتی ملی باشد و نه وزن و دوامی برای پویش‌های مردمی قائل هستند و آن را بیشتر ناشی از جوزدگی می‌دانند و جایگاه خود در حاکمیت نظام را راحت‌تر و محکم‌تر از آن می پندارند که نیازی به هرگونه مسامحه یا ملاحظه دیگران باشد. با این تفاسیر حداقل در مقطع کنونی به نظر نمی‌رسد طرح آشتی ملی با اقبال چندانی مواجه شده و به نتیجه برسد. به قول یکی از فعالان اصلاح طلب وقتی طرف مقابل تمایلی به آشتی ندارد، آشتی جویی یک طرفه راه به جایی نمی برد.