خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها، سهم ایران از پرندگان مهاجر را به 2 میلیون قطعه کاهش داد

کاروانسرا به جای تالاب
ایرانشهر: ایران که روزگاری میزبان جهان برای حفظ و بقای تالاب‌ها بود، امروز حال و روز تالابهایش چنگی به دل نمی‌زند. از 270 تالاب ایران که 80 مورد از آنها به واسطه وسعتشان در زمره تالاب‌های بین المللی قرار دارند، ۳۱ تالاب مساحت خود را کم کم از دست داده‌ و به منشا گرد و غبار تبدیل شده‌اند و 75 درصد از آنها در معرض خشک شدن قرار دارند. تالاب‌هایی که روزگاری محل اسکان مسافرانی از سیبری و اروپا و میزبان مسافرانی چون قو، غاز، اردک، آبچلیک و کاکایی‌ها بودند. مسافرانی که امروز گذرشان کمتر به ایران می‌خورد و شاید فرزندان این مسافران ایران را از یاد ببرند.
حدود ۴۶ سال پیش برای اولین بار در جهان ایران میزان کشورهایی از جمله ۱۸ کشور در شهر رامسر بود تا تالاب‌های جهان را از خطر مرگ محافظت کند. خطری که امروزه گریبان خودش را گرفته است. در 13 بهمن 1349 چندین کشور جهان کنوانسیون حفاظت از تالاب‌های جهان را در شهر رامسر امضا کردند و تا امروز 169 کشور به کنوانسیون رامسر پیوسته‌اند. کنوانسیونی که با هدف حفاظت و استفاده معقول از تالاب‌ها با به کارگیری فعالیت‌های ملی و همکاری‌های بین المللی ایجاد شد تا سلامت تالابها و پرندگان آبزی را از کنار توسعه پایدار در جهان حفظ کند.
تالاب یا دریاچه؟


شاید شما هم در تشخیص تالاب و دریاچه به مشکل برخورده باشید یا بسیاری زمان‌ها نامی یکسان را با پیشوندهای دریاچه و تالاب شنیده باشید. اما چطور می‌توان این دو را از هم تشخیص داد؟ یکی از نتایج تشکیل کنوانسیون رامسر تعریف تالاب بود. طبق تعریف این کنوانسیون مناطق پست باتلاقی، مردابی، آبگیرهای مصنوعی یا طبیعی، دائمی یا موقت، دارای آب ساکن یا جاری، شیرین، نیم شور و شور باتلاق محسوب می‌شوند. مناطقی دارای آب‌های دریایی که عمق آنها در حالت جزرکامل 6 متر بیشتر نباشد. آبگیرهایی که با توجه به این تعریف مردم آن را دریاچه می‌نامند ولی در حقیقت تالاب
هستند.
هشدار به ۷ تالاب مریض ایران سالها پیش از مرگ
گرچه تا کنون 23 تالاب ایران به کنوانسیون رامسر پیوسته‌اند اما خشکسالی و ضایعات انسانی و سایر عوامل تهدید کننده سبب شد تا کنوانسیون رامسر دوباره دست به کار شود و در چهارمین نشست اعضای بلندپایه کنوانسیون رامسر در شهر مونترو سوئیس لیستی از تالاب‌های در خطر جهان به نام لیست مونترو تهیه کنند و به تصویب اعضا
برسانند.
لیستی که در آن هفت تالاب ایران از جمله انزلی، شادگان، بختگان، هامون پوزک، هامون صابری و هیرمند، تالاب‌های آلماگل، آلاگل، آجی گل و تالاب های یادگارلو و شورگل در آن قرار گرفت. تالابهایی که سالها بعد از کم کم از مساحتشان کاسته شد و خشکسالی گریبانشان را گرفت.
ناخوش احوالی ناباورانه انزلی
قرعه خشکسالی بعد از هامون، بختگان، پریشان و گاوخونی، هور العظیم و ارومیه کم بود، باری دیگر در کمال ناباوری به نام انزلی افتاد. تالاب بین المللی انزلی که روزگاری یکی از بهترین و زیباترین تالاب‌های ایران و یکی از ۷ تالابی که خطر مرگش از پیش هشدار داده شده بود. تالابی که یکی از مهمترین
زیستگاه های پرندگان مهاجر بوده و حالا به جای پرندگان میزبان ۵۰۰ هزار تن زباله و فاضلاب در سال است. تالابی که پیشترها ارتفاع آبش به ۳ تا ۳ متر و نیم می رسید و حالا به ۲۰ سانتی‌متر رسیده است. مردابی که روزگاری مایه آرامش بود، امروز دل هر ببینده‌ای را آزرده می‌کند. زباله، رسوب، فاضلاب و آتش این روزها به جان انزلی افتاده است.
به گفته جبار کوچکی نژاد نماینده مردم رشت سالانه بیش از 500 هزار تن فاضلاب و پسماند شهری وارد تالاب انزلی می‌شود. بیشترین زباله ها و رسوب ها و سموم اراضی کشاورزی که وارد تالاب می‌شود از طریق رودخانه هایی مانند گوهر رود و زرد رود رشت به تالاب است. علاوه بر آن تب سوزانی نیز گاه و بی گاه به جان آن می افتد بخش زیادی از مناطق را نابود
می کند. خشکی و نابودی محیط زیست به دست انسان ها سبب شده تا تالاب انزلی که روزگاری میزبان پرندگان مهاجر بود مهمانانش را جواب کند.
خشکی چه به روز پرندگان مهاجر آورد؟
ایران که روزگاری در مسیر دوکریدور اصلی مهاجرت فصلی پرندگان قرار داشت اکنون با کاهش ورود پرندگان مهاجر به دلیل خشکی تالاب‌هایش روبه‌رو شده است. عمده پرندگانی که به صورت گروهی به ایران مهاجرت می‌کردند پرندگانی از سیبری غربی و اروپای غربی بود که تالاب های ایران را برای فرار از سرما در فصل پاییز و زمستان‌ انتخاب می‌کردند و بیشتر استان‌های شمالی ایران را برای سکونت چند ماهه خود انتخاب می‌کردند. پرندگانی که از سیبری مهاجرت می‌کردند و وارد ایران می‌شدند، در تالاب‌های بندر ترکمن، انزلی، تالاب بختگان در استان فارس، هامون، گاوخونی و دریاچه ارومیه ساکن می‌شدند. حدود 65 درصد از پرندگان مهاجر را قو، غاز، اردک، آبچلیک و کاکایی‌ها تشکیل می‌دادند.
حالا اما تالاب‌های ایران که روزگاری سهم قابل توجهی از پرندگان مهاجر را به خود اختصاص می‌داد، امروز دیگر سهمی از این میزبانی ندارد. آن طور که کارشناسان می‌گویند: جمعیت پرندگان مهاجر بین 10 تا 15 میلیون است که سهم ایران در این میان حدود دو میلیون پرنده است. علت اصلی کاهش این جمعیت پرندگان کاملا مشهود است. تالابهای خشکیده ایران، زیستگاه‌ پرندگان مهاجر امروز دیگر نمی‌تواند جای خوبی برای زندگی باشد. تالاب‌ها یکی پس از دیگری از نفس می‌افتند و آنها را آواره می‌کنند. آواره‌ پیدا کردن زیستگاهی که اجازه اقامتی کوتاه مدت را به آنها بدهد و نیازهای زندگی چند ماهه را برای‌شان فراهم کند. زیستگاهی که در روزهای خشکسالی، پیدا کردنش از هر کاری سخت‌تر به نظر می‌رسد و پرندگان مهاجر را در به در تالابی کرده که نشانه‌های حیات در آن دیده شود. هر ساله با رسیدن فصل‌های بهار و پاییز، هزاران‌هزار پرنده مهاجر راه تالاب‌های ایران را در پیش می‌گیرند تا روزهای کوچ را سپری کنند و بار دیگر به زیستگاه اصلی خود بازگردند، اما این پرندگان در کنار پرندگان بومی کشور، چند سالی می‌شود که سایه خشکسالی را بر سر خود می‌بینند، سایه‌ای که هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و زندگی آنها را تهدید
می‌کند.
مهاجران، به‌دلیل بی‌رمقی تالاب‌ها و خشکسالی، زیستگاه موقتی خود را از دست می‌دهند و باید تالابی جدید پیدا
کنند.
پرندگان مهاجر با پیدا نکردن تالابی که هر ساله زمستان را در آن سپری کرده‌اند، خسته و ناتوان از کیلومترها پرواز، در مناطق مسکونی، خانه‌های شهری و روستایی فرود می‌آیند یا با موانعی همچون سیم‌های برق برخورد می‌کنند که باعث صدمه دیدگی آنها و حتی گرفتار شدن آنها به دست انسان‌ها
می‌شوند.
در چنین شرایطی پرندگان بومی آبزی، زیستگاه خود را از دست می‌دهند و در برخی موارد گونه‌ای در منطقه‌ای از بین می‌رود و منقرض می‌شود. در سال‌های اخیر، خشک شدن تالاب‌های کشور همچون تالاب‌های بزرگ و مشهور ‌هامون و گاوخونی، در کنار خشک شدن تالاب‌هایی همچون کجی نهبندان و آق گل همدان، سرگردانی پرندگان مهاجر را به همراه داشته است. از این رو است که حفظ و نجات تالاب‌ها بیش از خشکاندن آن قابل توجه است.