وداع با عالمِ واعظِ درس‌آموز

گروه اندیشه- رهبر معظم انقلاب، با صدور پیامی، درگذشت عالمِ واعظِ درس‌آموز، حجت‌الاسلام آقای حاج سیّدعبدا... فاطمی‌نیا را تسلیت گفتند. به گزارش پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، متن پیام معظم‌له به این شرح است:  «بسم ا... الرّحمن الرّحیم درگذشت عالمِ واعظِ درس‌آموز، جناب حجت‌الاسلام آقای حاج سیّدعبدا... فاطمی‌نیا رضوان‌ا...‌علیه را به خاندان گرامی و همه صاحبان عزا و ارادتمندان و مستفیدان ایشان تسلیت عرض می‌کنم. اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پر فیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن مایه تاسف و اندوه است. از خداوند متعال مسئلت می‌کنم که رحمت و غفران خود را شامل حال ایشان فرماید و پاداش وافر به ایشان عنایت کند. سیّدعلی خامنه‌ای/۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱»     مروری بر شاخص‌های فکری و عملی معلم برجسته اخلاق هم‌سنگی کلام و کردار در زندگی استاد فاطمی‌نیا   نوائیان – اردیبهشت‌ماه سال 1388 بود، رهبرانقلاب به مناسبت درگذشت آیت‌ا... العظمی بهجت که روز بیست و هفتم همان ماه دعوت حق را لبیک گفت، مراسم ترحیمی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار کرده‌بودند و سخنران مراسم، آیت‌ا... سیدعبدا... فاطمی‌نیا بود؛ واعظِ عالمی که افتخار شاگردی در محضر آیت‌ا... بهجت را داشت و در آن مراسم، یکی از بهترین تصاویر ممکن را درباره شخصیت آن عارف و عالم ربّانی ارائه کرد؛ آیت‌ا... فاطمی‌نیا گفت: «راه نیل به سعادت و تکمیل نفس، از راه برهان و استدلال و سپس مجاهده و ریاضت است و آیت‌ا...‌العظمی بهجت، از طریق تعبّد و عبودیت کامل، به این جایگاه دینی رسیده‌بود.» حالا، درست 13 سال از آن روزها می‌گذرد و من، باید درباره آیت‌ا... فاطمی‌نیا و به مناسبت رحلت او بنویسم؛ مردی که بیان گرم و کلام دلنشینش، برای همه کسانی که تشنه کسب معرفت بودند و در تمنای درک مفاهیم عالی دیانت و تعبّد، بی‌تابی می‌کردند، آبی گوارا به حساب می‌آمد. استاد بزرگ اخلاق، در نخستین ساعات بامداد دیروز، دعوت حق را لبیک گفت؛ آن هم بعد از چند سال بیماری و تحمل رنج و شگفت این‌جاست که در این مدت، اطرافیان از او، جز حمد و سپاس الهی و شکر بر نعمت‌های بی‌منتهای حضرت حق، چیزی نشنیدند. راوی صادق زندگی بزرگان عمر پربرکت استاد، به آموختن معارف الهی و آموزش آن به بندگان خدا سپری شد؛ زاده سال 1325 در تبریز و در بیت آیت‌ا...  سیداسماعیل اصفیائی شندآبادی، در دوران علم‌آموزی‌اش، تلمذ در محضر علمای بزرگی را تجربه کرد؛ علمایی که بیشتر آن‌ها، در زمره عرفای نامدار دوران معاصر بودند؛ نام‌های بزرگی همچون علامه طباطبایی، آیات عظام محمدعلی اراکی و محمدتقی بهجت و نیز آیات محمدتقی آملی و سیدرضا بهاءالدینی را می‌توان در ردیف استادان آیت‌ا... فاطمی‌نیا دید. چشم تیزبین و حافظه قدرتمند او، تمام جاذبه‌های محضر این عرفا و علمای نامی را می‌دید و در خود حفظ می‌کرد و در روزگار فراق آن صالحان، بازگوکننده شیوای درّ و گهرهایی شد که نسل جدید از شناخت و دریافت آن‌ها محروم مانده‌بود. استاد فاطمی‌نیا، راوی صادق روایت زندگی کسانی بود که در مسیر سیر الی‌ا...، توفیقات فراوانی داشتند و در طی کردن طریق حق و رسیدن به مقام بندگی خدا، سر از پا نمی‌شناختند. با این حال، او در نقل سرگذشت‌ها، متوقف نماند و خود، در مقام شاگردی و تعقیب مسیر آن بزرگان که راهشان، همان راه ترسیم شده پروردگار از طریق معصومین(ع) بود، گام‌های مؤثر برداشت و بخش مهمی از حلاوت و شیرینی کلام وی، ناشی از درک حقیقتی بود که طعم خوش آن را در همراهی با خوبان روزگار چشید. هنر بزرگ استاد فاطمی‌نیا هنر بزرگ مرحوم استاد فاطمی‌نیا، در عرصه تبلیغ و وعظ، ساد‌ه‌گویی مفاهیمی بود که عامه مردم، به راحتی نمی‌توانستند درک کنند. او مانند برخی از علمای نامی، خود را در گوشه کتابخانه یا کنج مدرسه محصور نمی‌کرد و فقط به تربیت شاگردان نمی‌پرداخت؛ مرحوم استاد فاطمی‌نیا، به تمام معنای کلمه، عالمی مردمی و مردم‌دوست بود؛ ارتباطی که با مردم برقرار کرد، مبدل به ارتباطی دوطرفه و پایدار شد و از این حیث، معدود افرادی در دوران ما، قابل مقایسه با او هستند. استاد، در مسیر حق و حقیقت و دفاع از حقانیت راهی که در پیش داشت، از سرزنش بدخواهان و تهمت بداندیشان نمی‌هراسید و در این راه، از آبرو و اعتبار خود خرج می‌کرد. روحش شاد و یادش گرامی باد.     خبر مرتبط مراسم تشییع و تدفین پیکر استاد فاطمی‌نیا امروز برگزار می‌شود مراسم تشییع حجت‌الاسلام فاطمی‌نیا، امروز ساعت 9 صبح، از مقابل دانشگاه تهران برگزار می‌شود. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، به نقل از فرزند آن مرحوم، پس از برگزاری مراسم تشییع در تهران، پیکر استاد به قم منتقل خواهد شد و مراسم تشییع در این شهر نیز، ساعت 17 از مقابل مسجد امام حسن عسکری(ع) تا حرم مطهر کریمه اهل‌بیت(س) انجام و سپس، پیکر استاد در این مکان مقدس به خاک سپرده می شود. گفتنی است، شب گذشته، مراسم وداع با پیکر استاد فاطمی‌نیا، در مسجد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شده‌بود.    
    پرونده نکته‌ها از گفته‌ها نکته‌های اخلاقی برای زندگی بهتر از مرحوم آیت‌ا... «فاطمی‌نیا» استادی که سال‌های سال پای منبرش نشستیم و آموختیم   مرحوم استاد فاطمی‌نیا را با لطافت روح، کلام شیرین و پر از حکمت، توصیه‌های دلسوزانه و کاربردی و نکات ملموس و مهم برای زندگی به‌یاد خواهیم داشت. مرد بزرگی که محبوب نسل‌ها بود، هم جوانان او را دوست داشتند، هم بزرگ‌ترها. استادی که بیشتر از هرچیز روی توجه به رعایت کلام، نشکستن دل دیگران، توجه به زبان و آفت‌های آن تاکید داشت. درگذشت این مرد بزرگ، مجال تلخی است تا درس‌های به‌جا مانده از ایشان را که از لابه‌لای سخنان‌شان پیاده شده مرور کنیم و در زندگی به‌کار ببریم تا بتوانیم در مسیر سعادت دنیا و آخرت گام برداریم. «نکته‌ها از گفته‌ها» عنوان مجموعه سه جلدی از سخنرانی‌های ایشان است که برای مطالعه بیشتر می‌توان از آن بهره جُست و عنوان پرونده امروز ما هم براساس آن انتخاب شده است.
نکته: منبع تمامی نکاتی که در این پرونده از استاد فاطمی‌نیا نقل شد، ستون «در محضر بزرگان» صفحه همشهری‌سلام روزنامه خراسان است که چند سال قبل منتشر می‌شد.
انوار را حفظ کنیم
هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم می‌آیند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم. شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیز هستند. این‌ها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مسئله والدین، مسئله غیبت و حسن خلق و... را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه‌شان می‌آید. منتها ما چه می‌کنیم؟ این انوار را حفظ‌ نمی‌کنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی (نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: «ایشان هرچه به دست می‌آورد، نگه می‌داشت.» ولی ما انوار را ضایع می‌کنیم. شب بلند می‌شود نماز شب می‌خواند، صبح می‌نشیند غیبت می‌کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می‌رود.

خود را با مضامین دعا
تطبیق دهیم

یکی از شرایط دعا این است که دعاکننده به‌اندازه طاقت بشریت، خود را با مضامین و اسماءا... در دعا تطبیق دهد؛ البته در مواردی که با طاقت بشر تناسب دارد مقصود است. فرموده‌اند: «تخلّقوا باخلاق ا...» یعنی اخلاق خدایی داشته باشید. مثلا می‌گوید: «یا ستّارالعیوب» (ای پوشاننده عیوب)، از آن طرف خودش اهل غیبت کردن و آبرو بردن است! یا وقتی رسیدیم به «یا حلیم و یا کریم» باید تصمیم بگیریم حلیم و کریم باشیم. زمانی که می‌خوانی «یا قاضی الحاجات»، به مقدار توانایی‌ات حاجات بندگان خدا را برآورده کن و بی‌تفاوت نباش. یک مقدار باید از این اسماء عطر بگیریم و بویی از آن در ما وجود داشته باشد.

درِ خانه حضرت حق
یکی از اهل عرفان گفته به هر بشری زیاد مراجعه کنی آخر از تو منزجر می‌شود. یک بار، دو بار، سه بار، می‌گوید این دفعه آمد جواب نده. بد عادت می‌شود. فقط یک مورد است که هر چه بیشتر مراجعه کنی قدر و منزلتت بالا می‌رود و آن درِ خانه حضرت حق است.

موانع اجابت دعا
در دعای کمیل می‌گوییم «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا» خب بعضی کارها مانع از استجابت دعاست. یکی از این موانع دل شکستن است. پشت سر این و آن حرف زدن است. امروز متاسفانه خیلی معمول شده... می‌فرماید: «هرکس پشت برادر دینی خود غیبت کند که قدر آن فرد نزد مردم پایین بیاید، از ولایت خدا خارج می‌شود.» تعارف که نیست. باید این کارها را بگذارند کنار، دعا مستجاب شود.

خدا به زور‌ نمی‌دهد
بعضی‌ها حرف عوامانه می‌زنند می‌گویند نباید چیزی را به زور از خدا گرفت. از این بی‌معنی‌تر‌ نمی‌شود گفت. خدا که چیزی را به زور‌ نمی‌دهد. آن چیز را هم که نباید بدهد،‌ نمی‌دهد. به وقتش هم می‌دهد.

مشورت بر استخاره
مقدم است

استخاره این است که هر کاری که قصد انجام آن را داری از خدای متعال طلب خیر کنی، فعلا علی‌الحساب تسبیح و قرآن و... مطرح نیست، فقط این مطرح است که خدایا در این کار خیر قرار بده، منتها بزرگانی که ما در خدمت آن‌ها بودیم می‌گفتند همیشه مشورت بر استخاره مقدّم است، چه استخاره‌ دعایی و قلبی و چه استخاره‌ با تسبیح و قرآن.
مراسم دعا را طولانی نکنیم
اول مظلوم از انسان‌ها امیرالمومنین(ع) است و در دعاها، دعای کمیل. این دعا خیلی مظلوم است. در تیراژ بالا چاپ می‌شود، هر مجلسی هم که بروید دعای کمیل داریم. اولا که وسط دعای کمیل، سخنرانی می‌کنند که دعای کمیل می‌شود سه ساعت. دعای کمیل 20 دقیقه است. ما حق نداریم دعای امیرالمومنین(ع) را بکنیم سه ساعت. اگر استادی و نورانیتی داری، مختصر توضیح بده. وسط دعا هرچه شعر بلد است می‌خواند. همه بیچاره می‌شوند. جوان‌ها زده می‌شوند. می‌گویند جوان‌ نمی‌رود دعای کمیل. خوب تو‌ نمی‌گذاری.

لطیف باشید
عزیزان اگر لطیف نباشید هیچ چیز نصیب‌تان‌ نمی‌شود؛ خود را معطل نکنید! هر روز چند مرتبه در خانه یا محل کار عصبانی می‌شود و پرخاش می‌کند و دل دیگران را می‌شکند، از آن طرف هم می‌خواهد به مقامات معنوی برسد... اگر می‌خواهید به جایی برسید، لطیف شوید. لطیف بودن را تمرین کنید، از خانه و محل کار شروع کنید و با خشم و غضب دیگران را آزار ندهید.


حقیقت توبه
خدا با تازه وارد رفتار دیگری دارد. جوانان عزیز توجه کنند که در توبه باز است اما نه به معنای عوامانه آن. شنیدم شخصی گفت من فلان گناه را می‌کنم. بروم مکه تا توبه کنم. اجازه بدهید باطن این حرف را به شما بگویم. این فرد معنی توبه را نفهمیده است. توبه این نیست که بنشینی و بگویی استغفرا... ربی و اتوب الیه. توبه اصلش پشیمانی است. پشیمانی دست تو نیست. دست توست؟ می‌خواهی بروی مکه پشیمان بشوی؟ چرا وقتی متوجه می‌شوی قسمتی از مالی که داری متعلق به یتیم است، سریع آن را برمی گردانی؟ چون موجبات پشیمانی فراهم شده است. پشیمانی از حالات درونی انسان است مثل ترس و وحشت. موجبات ترس وقتی پیش بیاید آدم می‌ترسد. این فرد که می‌گوید می‌خواهم بروم مکه توبه کنم، معنی حرفش این است که می‌خواهم بروم مکه آن جا پشیمان بشوم. پس چرا این جا پشیمان‌ نمی‌شوی؟
 


وسط حرف دیگران نپرید
این روزها حرف‌زدن سخت شده است. بین مبتدا و خبر ایراد می‌گیرند.‌ نمی‌گذارند مبتدا را بگویی بعد به خبر برسی.‌ نمی‌گذارند جمله کامل بشود.‌ نمی‌دانم ما چرا این طور هستیم. زندیق به فردی می‌گویند که به هیچ چیز معتقد نباشد. یعنی فوق کافر است. کافر داریم که بعضی مسائل را قبول دارد ولی زندیق کسی است که هیچ اعتقادی ندارد. زندیق‌ها نقل کرده‌اند که ما می‌رفتیم با امام صادق(ع) بحث می‌کردیم، ایشان به قدری زیبا گوش می‌داد که فکر می‌کردیم در بحث ایشان را محکوم کرده‌ایم. حرف ما که تمام می‌شد ایشان سرشان را بالا می‌آوردند و همه بافته‌های ما را با یک جمله نقض می‌کردند اما ما در برادری و خواهری‌مان حاضر نیستیم به حرف یکدیگر گوش بدهیم. صبر کن! شکر توی کلامت! این شکر این جا به چه دردی می‌خورد؟ بیچاره زحمت کشیده، انرژی صرف کرده، می‌خواهد نتیجه بگیرد، بعد بگوییم شکر توی کلامت!
 
اولین آسیب شما جوانان از غضب است
اگر احادیث را خوب جمع کنید، می‌بینید اولین آسیب شما جوانان از غضب است. هر دری که به روی شما بسته شود از روی غضب بسته می‌شود. جوان را نگاه کنی محاسن، تسبیح، عطر، سجاده... اما در خانه برخورد با مادرش مثل زهرمار، با خانواده مثل زهرمار. من اسم برخی را گذاشته‌ام حاجی زهرمار. طرف می‌گوید: جای‌تان خالی کمیل بودیم چه حالی به ما دست داد. کدام حال؟ 40 سال است نمی‌توانی با همسرت حرف بزنی! 40 سال نتوانستی زبانت را کنترل کنی!
 
اهمیت دادن به اعداد
وقتی در آیات و روایات عدد مطرح می‌شود، گاهی این عدد موضوعیت دارد و نفس عدد مقصود است و گاهی عدد موضوعیت ندارد و صرفا برای بیان کثرت استفاده می‌شود... اگر کسی از ما از دنیا رفت، این قدر ملزَم و مقید نباشیم که خرج‌های زائد کنیم و حتما مراسم هفتم و چهلم و... بگیریم و اگر هم کسی نتوانست شرکت کند، موجب کدورت شود! به صورت‌های دیگر هم می‌توانیم برای اموات خود کسب خیر کنیم.

نمازها چه شد؟
تو دل شکستی...

فرد وارد بازار قیامت می‌شود. فکر می‌کند خبری است. تعجب می‌کند. خدایا! پس چه شد؟ نمازها، عمره‌ها؟ می‌گویند: تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی. ببینید! ما درد دل می‌کنیم. جوان عزیز! اگر عروج می‌خواهی، می‌خواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن!

برای مردم، خوب بخواهید
نقل شده است روزی «معروف کرخی» نشسته بود. عده‌ای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سرمی‌دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند، به معروف کرخی گفتند: آقا آن‌ها را نفرین کن! چه جوان‌های بدی هستند! معروف دست‌های خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم می‌دهم کسانی را که در این دنیا این‌ قدر خوشحال کردی، در آخرت هم همین‌طور آن‌ها را خوشحال کن! آن‌ها به معروف اعتراض کردند:‌ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می‌گویی؟ چرا یک عدّه را که مشغول گناه هستند، نفرین نکردی و برای آن‌ها دعا کردی؟ معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید. من آن‌ها را دعا کردم. اگر قرار شود در آخرت خوشحال باشند، باید در این‌ دنیا توبه کنند. این دعا یعنی خدا به آن‌ها توبه عنایت کند.
به بچه‌ها آرامش دهید
سابق بر این مرسوم بود به بچه‌ها می‌گفتند سروصدا نکن وگرنه گوش تو را می‌بُرم. حتی بدتر از این بود. چقدر آدم باید احمق باشد که این حرف‌ها را بزند. به یک عده سفارش کنید که این چیزها را نگویید.


اثر یک عمل خالصانه
سال‌ها قبل مشرف شدم به مکه. شخصی در کاروان ما بود که وضعیتی داشت، گویا همه می‌خواستند از سر راهش فرار کنند! در این سفر یک چای داد به دست یک سید دل‌شکسته، بر اثر این عمل کوچک و خالصانه، وضعیت اش تغییر کرد، همه از او استقبال می‌کردند؛ محبوبیت پیدا کرد و خلاصه سرنوشتش عوض شد! گویا نور همین عمل کوچک ولی از روی اخلاص، اثر بسیار زیادی در او داشت و او را متحول کرد! پس کوچکی و بزرگی عمل مهم نیست؛ اخلاص و مقبولیت در نزد خداوند مهم است.

خبرهای بد را در خانه نگویید
خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می‌رسد، می‌گوید تصادفی را دیدم! نمی‌خواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم می‌دهم این‌ها را رعایت کنید؛ ضربه‌هایی به خانواده زده می‌شود که جبران نمی‌شود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچه‌ها آرامش دهید.

اغلب جهنمی‌ها
جهنمی زبان هستند!

خدا گناه «آبرو بردن» را سخت می‌بخشد. امام باقر فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرف‌نظر خواهد کرد.» اغلب جهنمی‌ها، جهنمی زبان هستند! فکر نکنید همه از دیوار مردم بالا می‌روند. یک مشت مقدس را می‌آورند جهنم به سبب این که آبرو می‌بردند! اسلام خواهان حفظ آبروی فرد است.

من تنم می‌لرزد از این جواب‌ها!
احوال‌پرسی‌ها را دیده‌اید؟ می‌پرسیم حالت چطور است؟ می‌گوید: «هی؛ زنده‌ایم!» من تنم می‌لرزد از این جواب‌ها! نعمات خدا را فراموش کرده‌ایم؟
جوانی رفته بود دکتر، دکتر می‌گفت من چیزی ندیده‌ام ولی چشم دارد خود به خود ضعیف می‌شود؛ حالا تو چشمت سالم است و قدر نمی‌دانی؟ حالت شکر نداریم!

خداوند کریم قطعا می‌بخشد
به هرحال خیلی از گناهان را انجام داده‌ایم و اکنون نمی‌توانیم جبران کنیم، در این شرایط به خدا عرض کنید: «خدایا من با تو عهد می‌بندم که... در اولین فرصت ممکن... جبران گذشته کنم و تو هم به لطف و کرم بی‌انتهایت لطفی کن تا این گناهان مانع اجابت دعای من نشود.» یقین بدانید این کار موثر است... خدا کریم‌تر از آن است که بخواهد این‌جا با من تسویه حساب کند... اصلا اگر [بنده] همچون حالی داشته باشد و با تمام وجود از گذشته‌اش ناراحت باشد، قطعا خداوند کریم او را می‌بخشد.

پول عمره را بده به دختر یتیم
من تعجب می‌کنم از بعضی‌ها! یک خانم مومن 20 بار به عمره رفته. بار 21 به او می‌گویند بیا این پول عمره را بده برای یک دختر یتیم، می‌گوید: «نه من‌ نمی‌توانم. دوستان همه دارند می‌روند عمره. من چطور نروم؟» حالا به این خانم بگو شما این همه عمره رفتی، مسئله اخلاق را در خانه رعایت می‌کنی؟ مگر دین خدا مسخره است؟ هر سال عمره می‌روی یک عیب و بدی را از خودت دور نکردی؟ یا آقا؛ فرقی ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضایع می‌شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضایع می‌شود.