در حسرت فراق استاد فاطمی نیا

از صبح روز گذشته که خبر ارتحال استاد سید عبدا... فاطمی نیا در رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر شد، دست کم نگارنده این یادداشت به جز در موارد استثناء، کمتر چنین فضایی را تجربه کرده است، که شاهد «حسرت» جمع انبوهی از جامعه به ویژه جوانان باشد که این گونه در فقدان یک «شخص» خود را سوگوار ببیند.  باری، روز گذشته همه دوستداران این معلم اخلاق و معرفت و حتی جمع زیادی از کسانی که کمتر در این حال و هوا بودند، از هجرت ابدی استاد فاطمی نیا غمگین شدند و غصه دار. به گونه‌ای که واکنش‌ها و واگویه‌ها به بهانه این فراق به مثابه از دست دادن یک «پدر» بود؛ پدری با ویژگی‌های خاص که انگار همان گمشده آن‌ها بود. چرا این فراق دردناک است؟   واقعا چرا این فراق، دردناک و حسرت آفرین است؟  چرا از هنگامی که از این «هجران» با خبر شدیم، گوشه‌ای از قلبمان می‌سوزد؟ یافتن پاسخ این پرسش ها، قطعا چندان دشوار نیست اما رسیدن به درجه‌ای از این میزان محبوبیت و موثر بودن که جمع وسیعی از هجرانت مغموم شوند، حتما امر سهل و ساده‌ای نیست.  تاملی در شخصیت اخلاقی  و اجتماعی و روش تبلیغی استاد فاطمی نیا ما را به شماری از بایسته‌های اصیل در حوزه اخلاق، دین‌مداری و تبلیغ دینی رهنمون می‌کند که بی شک توجه به آن در جهت کیفیت بخشی عملکرد مبلغان دینی و متولیان مذهبی موثر خواهد بود.  1- دانش وسیع کافی است، یک نوبت پای صحبت‌های استاد فاطمی نیا نشسته و درک حضور او کرده باشید،   بی شک دانش وسیع او در حوزه علوم اسلامی به ویژه در علم حدیث و کلام، عرفان و آشنایی عمیق با منابع روایی و تاریخی از او یک دانشمند مبرز و صاحب اجازات متعدد از علما در بیان و نقل حدیث ساخته بود. نمونه عینی آن را در تقید و تعهد ایشان به ارائه سند و معرفی منابع معتبر احادیثی که بیان می‌کردند، بارها مشاهده کردیم. در واقع از مهم‌ترین رموز ماندگاری و تداوم حضور  ایشان در دهه‌های متوالی بر کرسی وعظ و خطابه، اصل بهره‌مندی از دانش گسترده بود که رهبر انقلاب نیز روز گذشته در پیام تسلیت شان به این موضوع تصریح کردند.  2- همه جانبه نگری به امر دین    تسلط او بر حوزه‌های گوناگون علوم دینی،  او را به مروج و مبلغ همه جانبه دینی تبدیل کرده بود. فاطمی نیا، هیچ گاه تلاش نمی‌کرد، وجهی خاص از آموزه‌های دینی را به سمع و نظر مخاطبانش برساند. او در تعامل با جامعه متدینان به همان میزان که بر تبیین وجوه مدارا و رحمانی دین اهتمام داشت، در جای خود نیز به ابعاد قهریه دین توجه داشت.  توصیه‌ها و هشدارهای متعدد و پرشمار ایشان در خصوص بازدارندگی از رذائل اخلاقی و از طرفی تشویق‌ها و ترغیب‌ها به بازگشت و توبه نمونه‌های بارز نگاه و روش این روحانی اخلاقی  است که همواره نوعی اشتیاق به عبادت شیرین و عارفانه را در افراد ایجاد می‌کرد.  3- درک حضور بزرگان اهل معرفت بی شک درک حضور بزرگان اهل معرفت زمانه خود، از دیگر ویژگی‌های مهم و کم نظیر مرحوم استاد فاطمی نیا است. انبوه خاطرات دیدارها، همنشینی‌ها و نقل قول‌های ایشان در سخنانش از بزرگان از سر و سیر  او با اصحاب اهل معرفت حکایت می‌کرد. پرورش در دامان پدر بزرگوارش که از عالمان و عارفان زمانه خود بوده و نیز درک حضور طولانی مدت از محضر بزرگانی کم نظیر اخلاق و معرفت در زمانه ما همچون آیت ا... بهاء الدینی، علامه طباطبایی، آیت ا... مصطفوی، آیت ا... بهجت و... که همه به نوعی از شاگردان بلافصل عالم و زاهد وارسته  آیت ا... «سید علی آقا قاضی» بوده‌اند، مرحوم آقای فاطمی نیا را در شمار دردانه‌های کم یاب این زمانه قرار می‌دهد و باید خداوند متعال را شاکر باشیم  که بسیاری از ما کم یا زیاد توانسته ایم از حضورش بهره‌هایی ببریم. 4- خود اهل عمل بود چگونه می‌توان پذیرفت و باور کرد که یک معلم اخلاق آن چه بر زبان می‌راند، خود اهل عمل به آن نباشد؟ به طور قطع امروز، بخشی از آسیب‌های اخلاقی و رفتاری جامعه ناشی از دوگانگی میان بیان و عمل مروجان اخلاق است. به این معنا که متاسفانه برخی از کسانی که در این امر داعیه اخلاق و بیان آموزه‌های معرفتی و حتی در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی دارند، خود آن طور که باید اهل عمل به آن نیستند که چقدر نیز این دوگانگی، آسیب زا و خطرناک است. اما ما درباره استاد فاطمی نیا، با شخصیتی مواجهیم که آن چه می‌گفت، به شیرینی بر دل می‌نشست و همان طور که درسطرهای پیشین اشاره شد، تاثیر کلام او اغلب اشتیاق عبادت را در افراد زنده می‌کرد. توصیه‌های او به ویژه درباره احترام به والدین و همسر، حفظ آبروی افراد، نماز و... نمونه‌هایی است که به اذعان بسیاری او خود بر رعایت آن اهتمام ویژه داشت. نقل این خاطره از زبان فرزندشان شنیدنی است:  «می خواستیم با پدر به مجلس مهمی برویم. بیرون خانه دیدم عبا ندارند. از عبا پرسیدم و گفتند مادرتان خواب بود و عبا را رویشان کشیدم. گفتم ولی این طور آبروریزی است، گفتند: اگر آبروی من در گرو این عباست وآن هم به بهای ازخواب پریدن مادرتان، نه آن عبا را می‌خواهم نه آن آبرو را.» روح پاکش غریق رحمت واسعه حق