اعتماد عمومي چگونه ترميم مي‌شود؟

نبی‌اله عشقی ثانی تحلیلگر مسائل اجتماعی اعتماد عمومي با اجراي اقدامات نويدبخش و سازنده توسط مقامات، مسئولان و کارگزاران کشور که از منافع آن کل جامعه منتفع مي‌گردند، توسعه يافته و ارتقا مي‌يابد و با هرنوع سوءاستفاده و انجام فعاليت‌هاي منفعت‌طلبانه و خودخواهانه که منافع آن متوجه فردي خاص بشود، اعتماد عمومي آسيب مي‌بيند. حال اگر چنين شخصي وابستگي سببي يا نسبي با يکي از دست اندرکاران حوزه مديريتي داشته باشد يا فردي از دست اندرکاران با چنين افرادي سودجو به نوعي مراوده و مشارکت داشته يا با اعمال نفوذ تسهيل‌گر سوءاستفاده‌هاي وي شده باشند، اعتماد عمومي نه تنها آسيب مي‌بيند، لطمه مي‌خورد و سست مي‌شود بلکه تا زماني که خسارات وارده جبران نشود و مسببان آن مجازات نشوند، ساختار مديريتي دخيل زير سوال باقي مي‌ماند، اينجاست که براي بازگشت اعتماد عمومي بايد همه سوءاستفاده کنندگان و ديگر مرتبطين با موضوع محاکمه و مجازات شوند. فروريختن برج ده طبقه متروپل آبادان از جمله فجايع تلخي بود که گفته شده علاوه بر سرمايه‌گذاران و سازندگان برخي از دست‌اندرکاران محلي و دستگاه‌هاي مسئول در جريان ساخت‌وساز آن به وظيفه سازماني يا نظارتي خود به‌درستي عمل نکرده‌اند، بنابراين در بروز اين فاجعه ملي مسئول هستند و بايد عملکردشان مورد بررسي کارشناسي و قضائي قرار گيرد. اين واقعه باعث شد اعتماد عمومي به‌شدت خدشه‌دار شود وآسيب ببيند. اعلام عزاي عمومي توسط دولت اگرچه بخشي از تاثر عميق جامعه را کاهش داد اما جان‌هاي از دست رفته در اين فاجعه آنقدر تاثير دردناکي بر روح و روان مردم گذاشت که به اين زودي‌ها پيآمدهاي آن برطرف نمي‌گردد. تا بازگشت وضعيت روحي رواني مردم به حالت اول و ترميم اعتماد، زمان زيادي مورد نياز است. بديهي است اعتماد عمومي وقتي برمي‌گردد که همه کساني که به نوعي در اين واقعه تاسفبار مسئول و مقصر هستند، مورد محاکمه قرار گيرند و به‌شدت به سزاي خيانتي‌که به مردم و کشور روا داشتند واعتماد عمومي را خدشه‌دار ساختند، برسند. در سوي ديگر در روزهاي اخير حجت‌الاسلام والمسلمين دعايي، مسئول روزنامه اطلاعات دارفاني را وداع گفت. هر کس اين ضايعه را شنيد، دست تاثر بر دست ديگر زد که حيف چه انسان وارسته‌اي و عالمي معتدل، معقول و واقع‌بين به‌خصوص پاکدست از بين ما رفت، بزرگواري که هيچ انتفاع مادي در دوران خدمتش چه در کسوت نمايندگي مجلس و مديريت روزنامه اطلاعات از خزانه دولت نبرد و غباري بر عبايش ننشست، عدم وجودش خسارتي غيرقابل جبران براي کشور است. وجود افرادي چنين بزرگوار نه تنها يک سرمايه اجتماعي عظيم بلکه يکي از شاخص‌هاي گسترش اعتماد عمومي به‌شمار مي‌رود و فقدان‌شان ضايعه‌اي براي کشور است خدايش رحمت کند. اکنون وظيفه مسئولان فرهنگي کشور، فعالان اجتماعي و رسانه‌هاست که با هدف توسعه اعتماد ملي در کشور هر يک به سهم خود به بررسي ‌تحليل عوامل و دلايل و شواهد چنين وقايعي بپردازند تا هر آن کس که با سبک زندگي و روش زيست خود اعتماد عمومي را گسترش مي‌دهد، مورد تقدير و بزرگداشت قرارگيرد و الگوي رفتار مردم شود و هر آن‌کس که با اعمال و عملکردش باعث تضعيف اعتماد عمومي مي‌شود خوار شمرده شود و مجازات شود.