تمرین سینمای ملی با «بدون قرار قبلی»

بدون قرار قبلی در وضعیتی که سینمای ایران را انبوهی از فیلم‌های سرگرم‌کننده کم‌محتوا و غالباً سطحی پر کرده، یک غنیمت محسوب می‌شود.
این فیلم در حالی اکران می‌شود که جایزه نخل طلا به بازیگر یک فیلم موهن در جشنواره کن واکنش‌های منفی زیادی داشت و بر ضد خود عمل کرد، اما جامعه بیش از پیش متوجه امام رضا (ع) شد و سینما در معرض این مطالبه قرار گرفت که چرا از این ظرفیت عظیم غفلت شده است. بدون قرار قبلی از این جهت می‌تواند یک آغاز در سینمای ایران باشد.
ششمین فیلم بلند بهروز شعیبی، مخاطبش را به سفری دعوت می‌کند که همراه با شخصیت اصلی داستان از غرب آغاز و به شرق ختم می‌شود. فرهاد توحیدی و مهدی تراب‌بیگی، فیلمنامه بدون قرار قبلی را با نگاه به یکی از داستان‌های مصطفی مستور نوشته‌اند. شهر مشهد و حرم امام رضا (ع) در این فیلم نقش کانونی دارند و بار‌ها در فیلم به فضا‌هایی از بارگاه مقدس امام هشتم ارجاع داده می‌شود.
سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی اگرچه از یک‌سو با وارد کردن بچه‌ها دست به بازیابی محتوایی زد و در جهان درخشید و توانست به واسطه نوعی سینمای معناگرا و همچنین تأثیر گرفتن از حال و هوای دفاع مقدس دست به پیرایش بصری و محتوایی بزند، اما از آنجا که این تغییرات صرفاً مبتنی بر تغییر فضای جامعه و رشد حال و هوای معنوی در کشور و نیز مطالبه عمومی رخ داد و مانیفست مشخصی نداشت، پس از یک دهه همین معنویت نیم‌بندی که با ورود کودکان به سینما رقم خورده بود، جایش را با فیلم‌های اجتماعی تلخ و تاریک عوض کرد.


سینمای ایران پس از دهه ۶۰ و به‌ویژه از نیمه دهه ۷۰ از دو منبع الهام می‌گرفت؛ یکی دغدغه‌های بالای شهر تهران و دیگری ضریب دادن به موضوع فقر بدون در نظر گرفتن کرامت انسانی آدم‌ها، اما در این بین برخی آثار مانند بچه‌های آسمان بدون لگدمال کردن کرامت شخصیت‌ها و تلخ کردن کام مخاطب به فقر پرداختند که از دغدغه واقعی فیلمساز حکایت داشت. فیلم‌هایی که به انگیزه شهرت و پول ساخته نمی‌شدند و فیلمساز حاضر نبود شرف و وطن را به جایزه بفروشد.
ادامه روند تلخ شدن محتوای آثار باعث شد به مرور کودکان به عنوان مخاطب از سینمای ایران به‌طور کامل جدا شوند و سپس خانواده، سینما را در سبد خود نبیند و بیشترین مخاطب فیلم‌های ایرانی را قشر مجردی تشکیل بدهند که به دلیل سیاست‌های ضدخانواده در اقتصاد، رشدی قابل ملاحظه داشتند. اما به مرور مجرد‌های دیروز پا به سن میانسالی گذاشتند و دیگر انگیزه‌ای برای سینما رفتن نداشتند و جوان‌ها و نوجوان‌های نسل‌های بعدی هم آنقدر با رشد اینترنت و فضای مجازی به مدیا‌های جدید دسترسی پیدا کردند که فیلم‌های نه‌چندان پرمحتوا و باکیفیت ایرانی توان جلب توجه این قشر را نداشت.
در این میان هرازگاهی فیلمسازانی سر برمی‌آوردند که برخلاف مسیر سینمای ایران سانسور داشته‌های ملی و اعتقادی را جایز نمی‌شمردند و ترجیح می‌دادند مخاطب را متوجه فضا و حال و هوای معنوی ایران کنند. بدون قرار قبلی یکی از این تجربیات است که بی‌تردید بدون نیت خالص کارگردانش، توفیق ساخت پیدا نمی‌کرد. از نکات جالب و جذاب این فیلم، بازی به شدت متفاوت پگاه آهنگرانی است که پیش از این در هیچ اثری با این مختصات ارائه نشده است. آهنگرانی برخلاف بیشتر فیلم‌هایی که در آن ایفای نقش کرده و شخصیتی اغلب برونگرا و سرخوش از خود نشان داده در این فیلم نقش زنی متشخص و درونگرا را بازی می‌کند که به شدت کنترل و حساب شده از کار درآمده است. در کل می‌توان بدون قرار قبلی را یک نقطه عطف در سینمای ایران و نیز کارنامه بهروز شعیبی دانست و این انتظار را داشت که فیلم بعدی او با پشتوانه تجربه‌ای که به سینمای ملی پهلو می‌زند، موفق‌تر باشد و تا حدودی راه را برای فیلمسازان شریف و ایران‌دوست باز کند.