روابط راهبردی ایران و ونزوئلا مرگ دکترین مونروئه

وقتی دو قرن پیش جیمز مونروئه، رئیس‌جمهور وقت امریکا دکترین عدم اجازه امریکا به مداخله قدرت‌ها در امریکای لاتین را که بیشتر ناظر به قدرت‌های وقت اروپایی بود، اعلام کرد و این سرزمین را حیاط خلوت ایالات متحده معرفی کرد، کمتر کسی فکر می‌کرد که ۲۰۰ سال بعد که امریکا خود را در قامت یک ابرقدرت بلامنازع تصور می‌کند، یک قدرت نوظهور در منطقه غرب آسیا که آماج بزرگ‌ترین دشمنی‌ها از سوی ایالات متحده نیز قرار گرفته است با برخی کشور‌های این حیاط خلوت روابط ویژه برقرار کند و در آنجا حضور محسوسی یابد.
امریکای لاتین اهمیت زیادی برای امریکا دارد و در واقع حریم ممنوعه این دولت تلقی می‌شود و به همین دلیل همواره صحنه مداخلات و جنایت‌های مختلف دولت استکباری امریکا بوده است. با این حال، ایران بعد از انقلاب اسلامی روابط رو به گسترشی با برخی کشور‌های این منطقه، به خصوص ونزوئلا، داشته است. حتی بعد از فوت چاوز که علاقه ویژه‌ای به توسعه روابط با ایران داشت، نیز ایران هیچ‌گاه پشت این کشور را خالی نکرد و از دولت و ملت آن در سخت‌ترین شرایط حمایت کرد که شاید روشن‌ترین آن، ارسال چندی پیش نفتکش‌های متعدد حامل بنزین بود که به‌رغم مخالفت‌ها و تهدیدات امریکا با پرچم ایران و سیستم‌های روشن موقعیت‌یاب برای کمک به کمبود سوخت این کشور انجام شد. این اقدام جسورانه و شجاعانه را می‌توان نماد روشنی از غلبه دکترین مقاومت بر دکترین مونروئه و مرگ این دکترین دانست. البته بار‌ها و در مواقع مختلف دولت تروریست ایالت متحده امریکا از گسترش روابط ایران و ونزوئلا و سایر کشور‌های امریکای لاتین ابراز ناخشنودی و نگرانی کرده است. کشور‌های امریکای لاتین ظرفیت خوبی برای توسعه روابط و بهره‌مندی اقتصادی دوسویه دارند و توسعه روابط با آن‌ها قطعاً منافع اقتصادی خوبی برای ایران خواهد داشت، ولی آنچه در کنار منافع اقتصادی و فراتر از آن برای ایران به عنوان ستون محور مقاومت اهمیت دارد و برای امریکایی‌ها نیز دردناک است، تأثیرات راهبردی این توسعه روابط در افزایش قدرت بین‌المللی ایران و زمینه‌سازی برای ایجاد موازنه سیاسی و راهبردی در برابر دولت تروریست و سلطه‌گرامریکاست. این موضوع آن قدر برای امریکایی‌ها دردناک است که حتی مسئولان رسمی امریکا برای مقابله با نفوذ ایران در امریکای لاتین به پروپاگاندا‌های کودکانه هم روی آورده‌اند! برای نمونه در اکتبر ۲۰۲۰ شش عضو مجلس نمایندگان امریکا در نامه‌ای از ارسال موشک از سوی ایران به ونزوئلا سخن گفتند. این نمایندگان در این نامه نسبت به تحرکات ایران در ونزوئلا ابراز نگرانی کرده و گفتند چنانچه موشک‌های بالستیک ایران در کاراکاس مستقر شوند، پورتوریکو، کل دریای کارائیب، کل ایالت فلوریدا، بخش‌های جنوبی جورجیا و آلاباما در تیررس موشکی ایران قرار خواهد گرفت! این ادعا‌ها که چندی بعد توسط رئیس‌جمهور کلمبیا که تحت سلطه امریکا قرار دارد تکرار شد آن‌چنان مضحک بود که واکنش تمسخرآمیز نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا را در پی داشت: «خرید موشک از ایران ایده بسیار خوبی است، اما کاراکاس از تهران موشک خریداری نکرده است، ولی ونزوئلا می‌تواند از هر کشوری که می‌خواهد سلاح بخرد و این ایده بسیار خوبی به نظر می‌رسد و چرا نخریم؟ ما در موعد مناسب این پیشنهاد را بررسی خواهیم کرد!»
البته نفس متوسل شدن به این قبیل تبلیغات دروغین، اثر بومرنگی دارد و بیشتر از اینکه نشانه قدرت و جدیت امریکا در حفاظت از حیاط خلوتش باشد، نشان‌دهنده شکسته شدن هژمونی امریکا و افول قدرت آن است، به خصوص وقتی که یک مقام مسئول، چون الیوت آبرامز، نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران در همان روز‌ها ضمن ابراز خشم از تعامل تهران و کاراکاس اعلام کرد که ایالات متحده اجازه صادرات احتمالی موشک‌های دوربرد ایران به ونزوئلا را نخواهد داد!
این روز‌ها رئیس‌جمهور ونزوئلا سفری دو روزه به ایران داشته و سند ۲۰ ساله همکاری با ایران را امضا کرده و در دیدار با رهبر معظم انقلاب، مجدداً از ایشان توصیه راهبردی «تن‌ها راه علاج در مقابل فشارها، ایستادگی و مقاومت است» و وعده اثبات شده «ایران در شرایط خطر، خطر می‌کند و دست دوستانش را می‌گیرد» را شنید تا دلگرم‌تر و مستحکم‌تر از همیشه به کشورش بازگردد و حلقه‌ای گسست‌ناپذیر از زنجیره دولت‎‌ها و قدرت‌های تشکیل‌دهنده محور مقاومت جهانی در برابر نظام سلطه جهانی به سردمداری امریکا باشد.
مادورو در همین دیدار در واکنش به بیانات رهبر انقلاب اعلام کرد: «ایران و ونزوئلا دنیای جدیدی را بدون هژمونی امریکا می‌سازند». راز هجمه‌ها به گسترش روابط بین ایران و کشور‌هایی، چون ونزوئلا از سوی ارتش رسانه‌ای متعلق به نظام سلطه در همین حقیقت نهفته است که محور مقاومت رو به گسترش و نظام سلطه در حال افول است و در آینده، هژمونی امریکا و نظام سلطه جایی نخواهد داشت!