تنش هاي طولاني سبب تكرار اشتباهات مي شود

محمدعلی بصیری در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:
تنش هاي طولاني سبب
تكرار اشتباهات مي شود
   بایدن هیچ جایگزینی برای برجام ندارد


آرمــان ملــی- علیـرضـا پورحسین: تنش‌‌های طولانی مدت بر سر توانایی‌‌های هسته‌‌ای ایران ممکن است در این روزها به نقطه‌‌ای بی‌بازگشت رسیده باشد و خاورمیانه را به سمت موقعیت ناشناخته‌ای سوق دهد. غربی‌ها بر این باور هستند که تهران غنی‌‌سازی اورانیوم را با سرعتی افزایش داده است که از زمان امضای توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ که باعث شد ایران غنی‌ سازی اورانیوم را در ازای لغو تحریم‌ها محدود کند، مشاهده نشده است. توافقی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه از آن خارج شد. درحالی ‌که تهران بارها اعلام کرده است که برنامه هسته‌ای‌اش ماهیت کاملا صلح‌آمیز دارد. اقدامات جبرانی تهران در قبال فشارهای آمریکا و سه کشور اروپایی عضو برجام علیه برنامه هسته‌ای ایران و در واکنش به سیاسی کاری‌‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از جمله قطع دسترسی آژانس به دوربین‌های نظارتی خود در ایران و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در تاسیسات نطنز  بوده است. این اقدامات در حالی انجام شده است که مذاکرات ایران و سایر طرف‌‌های برجام برای احیای این توافق و بازگشت واشنگتن با وقفه مواجه شده است و مشخصا مذاکرات متوقف شده پیامدهای خطرناکی برای منطقه به‌همراه دارد. مذاکراتی که به نظر می‌رسد در حال حاضر هیچ جایگزینی ندارد. در راستای بررسی این مساله «آرمان‌ملی» گفت‌وگویی با محمدعلی بصیری، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل داشته است که در ادامه می‌خوانید:
به واقع برجام در عرصه بین‌المللی هیچ جایگزینی ندارد و طرفین مجبور به توافق پیرامون آن هستند؟
شرایط امروز به گونه‌ای  است که عملا برجام هیچ جایگزینی ندارد و دولت بایدن باید پیرامون این مساله به توافق برسد. بایدن از روز نخست نیز با شعار کاهش تنش‌ها بر سر کار آمد و عنوان کرده بود که از طریق دیپلماسی مسائل را با ایران حل و فصل خواهد کرد. بایدن نیز با وجود اینکه به ایران امتیازی نمی‌دهد اما همچنان تمایل دارد که از مسیر دیپلماتیک مساله را حل کند. اروپا نیز از همان ابتدا عنوان کرده است که باید مسائل هسته‌ای ایران از طریق دیپلماتیک حل و فصل شود. در چنین فضایی، روسیه و چین نیز به‌واسطه مسائل خاوردور و اوکراین در مقابل اروپا و آمریکا قرار گرفته‌اند و به همین علت به نفع ایران موضع گیری می‌کنند و تلاش می‌کنند در این عرصه تنش زدایی انجام دهند. به همین علت ارجاع پرونده ایران و قرار گرفتن ایران ذیل بند هفت منشور سازمان ملل بعید به نظر می‌رسد. به همین دلیل آمریکا گام متقابل بیشتری در این برهه زمانی برنخواهد داشت و به همان قطعنامه‌های سیاسی شورای حکام اکتفا خواهد کرد.
غربی‌ها در این رویه خود مجبور به تعدیل قطعنامه خود علیه ایران شدند؟
در شورای حکام شاهد بودیم قطعنامه‌ای که علیه ایران صادر شد، برای اینکه با واکنش چین و روسیه مواجه نشوند، قطعنامه را تعدیل کرده و صرفا به یک توصیه سیاسی و فنی اکتفا کنند. مشخصا زمانی که غربی‌ها قطعنامه خود را علیه ایران تعدیل می‌کنند، گام جایگزین متقابلی علیه ایران نخواهند داشت. آن‌ها با این فشارهای سیاسی علیه ایران تلاش می‌کنند تا ایران در خصوص یک یا دو مساله کوتاه بیاید و توافق شکل بگیرد. شاید در برخی حوزه‌های سیاسی به نفع ایران شده باشد و ایران ابزارهایی برای مقابله در دست داشته باشد اما باید واقع گرایانه عمل کرد زیرا گزینه‌های سخت‌تر به بن‌بست رسیده و غرب در جبهه اوکراین دچار گرفتاری شدید شده و تمام حواس خود را معطوف به شرق اروپا کرده‌اند. تحریم نفت و انرژی در این بحبوحه عملا برای غرب بحران اقتصادی ایجاد کرده است. در چنین فضایی ایران مشخصا باید چانه زنی‌های خود را بیشتر کند. امروز زمان چانه زنی های نهایی فرا رسیده که یک اقدام واقع گرایانه است. ایران  الان باید چانه زنی دیپلماتیک را در دستور کار قرار دهد. نباید اشتباهات گذشته را تکرار کرد. سال گذشته ایران یک فرصت خوب برای توافق داشت اما آن فرصت خوب
 از دست رفت.
  از سوی ایران سیاست جایگزینی به جای تعامل با غرب وجود دارد و آیا این سیاست‌ها به نتیجه می‌رسد؟
امروز که ایران سیاست ارتباط‌گیری با کشورهای همسایه را در دستور کار قرار داده است باید توجه داشته باشد که مسائل منطقه و جهان به صورت شبکه‌ای به یکدیگر ارتباط دارند. زمانی که ایران نیز سیاست تعاملی در دستور کار قرار داده است، در منطقه و جهان تعامل بهتری با ایران صورت گرفته است. می‌توان در عرصه سیاست خارجی آن مساله‌ای که فضای تعامل و چانه‌زنی بیشتری دارد را در دستور کار قرار داد و سایر مسائل را در آینده مورد بررسی قرار داد. در چنین روشی مشخصا می‌توان بهتر به نتیجه رسید و از شدت تنش‌ها کاست. در فضای دیپلماسی نمی‌توان با زبان تهدید به نتیجه رسید. دیپلماسی یک مسیر یک طرفه نیست و باید طرفین بتوانند در آن دستاورد داشته باشند. دیپلماسی فضایی برای داد و ستد است و اگر چنین تفکری حاکم باشد می‌توان امتیازات خوبی به‌دست آورد. در عرصه دیپلماسی نمی‌توان صرفا به دنبال کسب امتیاز بود و هیچ امتیازی واگذار نکرد.