معیار درست بودن چیست؟

کورش الماسی - پر بی‌راه نیست اگر یکی از برجسته ترین ویژگی های عرصه سیاسی را آشفتگی اندیشه‌ها، طرح‌ها، راهکارها، اظهار نظرها، اهداف و راهبردهای گوناگون و متناقض تلقی کنیم. اجازه دهید به خاطر پرهیز از سوء تفاهم، حداقل در عالم تصور، همه فعالان، سیاست ورزان و صاحب منصبان را صرف نظر از تمامی تفاوت‌ها و اختلافات، دلسوز ایران تلقی کنیم. و تنها دشمنان و بدخواهان ایران را بیگانگانی تصور کنیم که چشم طمع به منابع و ذخایر ایران دارند.
اگر مقدمه فوق منطقی و کاربردی تلقی شود، آنگاه باید گفته شود که سرچشمه عدم هماهنگی میان کارگزاران و نهادهای حاکمیتی و میان مدیریت کلان با انبوه فعالان و حاشیه نشینان سیاسی، فقدان یک معیار یا متر سیاسی است. اگر بپذیریم که در جهان خرد بنیاد معاصر بر خلاف قرون پیشین، حکمرانی و مدیریت سیاسی یک امر و پدیده عمومی، جمعی و ملی است، آنگاه، به ضرورت باید یک متر سیاسی به منظور درک، تشخیص، تحلیل، ارزیابی و سنجش انواع و انبوه راهکارها، طرح ها، اظهار نظر ها و راهبردهای سیاسی مورد پذیرش برای همه صاحب منصبان و سیاست ورزان درون و بیرون ساختار مدیریت سیاسی وجود داشته باشد.
مگر در انواع ساختارهای اقتصادی، فرهنگی، تجاری، علمی، آموزش، دفاعی و... اعضاء می تواند بی‌توجه به دیگر اعضاء و اهداف ساختار، تلاش کنند تا راهکارها، طرح‌ها و اظهار نظرهای گوناگون و متناقض خود را اجرا یا عملیاتی کنند. بنابراین، به دلایل منطقی، کاربردی و ملی، فهم درستی یا نادرستی اندیشه، راهکارها، طرح ها و ... سیاسی نیازمند یک معیار سنجش یا متر است.
در امور فردی نتایج حاصله از رفتار، اندیشه ها، اهداف و... معیار یا متر درست یا خطا بودن است. فرد اقداماتی برای تحقق یک هدف برنامه ریزی و انجام می‌دهد. نتایج مشخص می‌کند رفتار درست بوده یا خیر. اما در امور جمعی و اجتماعی تا حد امکان باید از آزمون و خطا پرهیز کرد. پرهیز از آزمون و خطا مستلزم یک متر با معیار پذیرفته شده توسط جمع می باشد.


در جهان خرد بنیاد معاصر، حکمرانی تعریف، وظایف و اهداف جهان شمولی دارد، به عبارتی، وظیفه حکمرانان ایجاد رفاه، امنیت، آرامش، نشاط، امید و... برای شهروندان تحت حمایت حاکمیت، صرف نظر از هر قیدی می باشد. اینکه منافع ملی (جمعی) تجمیع انواع نیازها، اهداف، آرزوها، خواسته ها و... شهروندان است که به شکل کاربردی در مفاهیمی چون رفاه، آرامش، امنیت، نشاط، امید و... برای شهروندان بیان می شود. بنابراین می توان منافع ملی را تنها متر یا معیار درست یا نادرست بودن اندیشه ها، راهکارها و راهبردهای سیاسی تلقی کرد.
ازاین رو، بسیار ضروری و راهگشا خواهد بود که تمامی اندیشه‌ها، طرح‌ها، راهبردها، عملکردها و بطور کلی فعل و انفعالات سیاسی و حاکمیتی با متر منافع ملی ارزیابی شود. به عنوان مثال، در صورت پذیرش منافع ملی به عنوان متر سیاسی به راحتی و با هزینه های اندک می توان میان انواع اندیشه‌ها، سیاست‌ها، طرح‌ها یا راهبرد‌ها در عرصه‌های روابط خارجه، آموزش و پرورش، اقتصاد، دفاعی، اجتماعی و... گوناگون و بعضاً متناقض، سودمند و کم هزینه ترین ها را انتخاب کرد.
در جوامع ابتدایی قرون پیشین، تنها معیار یا متر سیاسی، اراده، نظر یا اهداف برخی افراد یا گروه‌های خاص بود. اما در جوامع بسیار پیشرفته و پیچیده با انبوهی از نیازها، دیدگاه، اهداف، تمایلات، آرزوها و... گوناگون و متناقض، غیر ممکن است که نظر یا اهداف یک فرد یا گروهی خاص، معیار یا متر سیاسی باشد. در جوامع خرد بنیاد، بسیار پیچیده و دارای شهروندان آگاهی که انواع نیازها، خواسته ها، اهداف، آرزوها و تمایلات گوناگون و متناقض را پیگیری می کنند، حکمرانی بدون اجماع پیرامون یک متر سیاسی محتمل نیست.
عرصه سیاسی عرصه امور فردی، سلیقه‌ای، دل بخواهی و... نیست بنابراین تنها راهکار ملی کردن انواع و انبوه اندیشه، اهداف، راهکارها و... متناقض در عرصه سیاسی، توسل و پذیرش منافع ملی به عنوان متر سیاسی است. مخالفت با ضرورت متر سیاسی، خواست دشمنان ایران با انواع چهره های بومی می باشد. نپذیرفتن منافع ملی به عنوان متر سیاسی تنها یک معنی دارد، مخالفان منافع ملی به عنوان متر سیاسی، اهداف ضد ملی (اجتماعی و مدنی) را پیگیری می کنند.
صادقانه باید بپذیریم که بدون متر سیاسی؛ هر اندیشه، اظهار نظر، راهکار یا راهبرد سیاسی درست است. به عبارتی بدون متر سیاسی تمامی اندیشه ها، راهکارها و.... سیاسی درست یا نادرست هستند.
به خاطر سلامت، پایداری، توسعه و اقتدار ایران، بپذیریم که سیاست‌ورزی بدون متر سیاسی یعنی ویرانی.