پس‌لرزه‌های زلزله افغانستان برای طالبان

محمدحسین معصوم‌زاده: «تامس جفرسون بارفیلد» در بخشی از کتاب ارزشمند خود به نام تاریخ فرهنگی- سیاسی افغانستان درباره برداشت مردم افغانستان از مشروعیت سیاسی آورده است: یکی از دوستانم در افغانستان تفاوت در ادراک‌های فرهنگی را بدین‌گونه برایم توضیح داد: «شما آمریکایی‌ها قبل از غذا دعا می‌کنید؛ ما مردم افغانستان پس از خوردن غذا دعا می‌کنیم». (بارفیلد، 2010: 468) این مطلب مهم بدان معناست که هر حکومتی که در افغانستان بر سر کار بیاید باید ثابت کند می‌تواند نقش محوله خود در امر حکومت‌داری را اجرا و انتظارات مردم را برآورده کند؛ از جمله برقراری امنیت، بهبود شرایط اقتصادی و تشکیل دولتی کارآمد. اگر در برآوردن این انتظارات ناتوان بماند، نمی‌تواند زمامداری خود را حفظ و تثبیت کند.  حکومت طالبان از تصرف کابل در تابستان سال گذشته تاکنون با چالش‌های فراوانی همچون مشکلات اقتصادی، بلوکه‌ شدن چند میلیارد دلار از دارایی‌های افغانستان توسط ایالات متحده و حملات تروریستی گاه و بی‌گاه رودررو بوده ‌است. بامداد چهارشنبه بود که چند ولایت شرق افغانستان از جمله پکتیکا، شاهد زمین‌لرزه‌ای مرگبار با قدرت 6.1 ریشتر بود که متاسفانه گفته می‌شود تاکنون بیش از 2000 کشته و 2000 مصدوم بر جا گذاشته است. این مساله نیز بار سنگینی بر دوش حکومت طالبان قرار داد.  حالا باید به این بپردازیم که زلزله سهمگین اخیر چه تاثیری می‌تواند بر آینده حکومت طالبان داشته باشد.    * بیم‌ها بحران‌های طبیعی در تاریخ چند دهه اخیر اثرات قابل توجهی بر مشروعیت حکومت‌های افغانستان در دیدگاه مردم این کشور و پایداری آنها داشته ‌است. حکومت 40 ساله‌ ظاهرشاه بین سال‌های 1933 تا 1973میلادی از نظر ثبات سیاسی و پیشرفت در افغانستان قابل توجه است. با این حال کمبود بارش و خشکسالی در سال‌های پایانی حکومت وی، منجر به گرسنگی و افت کیفیت زندگی مردم شد؛ سیاست‌های دولت نیز نتوانست از اثرات بحران بکاهد. همین امر یکی از دلایل اصلی کمرنگ شدن مشروعیت حکومت سلطنتی بود به‌ طوری که کودتای داوودخان- عموزاده شاه- در سال 1973 با کمترین دردسر و خونریزی اجرایی شد و عمر نهاد سلطنت پایان یافت.  دومین مورد از تاثیر بلایای طبیعی بر مشروعیت‌زدایی از نهاد حکومت را باید در زمان حکومت اول طالبان بر کابل در اواخر دهه 1990 میلادی جست. طالبان توانست با استفاده از فضای آشوبناک جنگ داخلی میان مجاهدین، دیدگاهی مثبت از خود در اجرای شریعت و برقراری امنیت ارائه دهد. به همین دلیل این گروه توانست بسیاری از مناطق علی‌الخصوص مناطق روستایی را بدون درگیری تصاحب کند. با این وجود پس از سیطره طالبان بر اکثر مناطق افغانستان، علاوه بر اجرای سخت‌گیرانه شریعت و افراطی‌گری این گروه، مساله خشکسالی، قحطی و کمبود مواد غذایی در اواخر دوران حکومتش، ضربه‌ شدیدی بر مشروعیت این حکومت وارد کرد. نگارنده معتقد است حادثه 11 سپتامبر 2001 و به تبع آن پیشروی آمریکا در خاک افغانستان تنها به عنوان تسهیل‌گر سقوط دولت طالبان عمل کرد و در شرایط عادی دیر یا زود این اتفاق به وقوع می‌پیوست. ‌ با نظر به ۲ مورد ذکر شده، عدم مدیریت یا مدیریت ناکارآمد تبعات زلزله اخیر که منجر به خرابی‌های گسترده بویژه در بخش روستایی شد، تاثیر بسزایی در مشروعیت‌زدایی حکومت طالبان خواهد داشت. به دلیل نبود امکانات فنی و نیروی انسانی لازم، اجساد برخی قربانیان زلزله هنوز در زیر آوار منازل تخریب‌شده باقی مانده است. حتی گفته می‌شود مردم محلی امکانات برای حفر قبور دسته‌جمعی را ندارند. قطعا حکومت طالبان با امکانات و منابع محدود خود نمی‌تواند به تنهایی به مناطق زلزله‌زده رسیدگی کند؛ به‌ طور خاص، حکومت در بازسازی چندین هزار خانه و مقاوم‌سازی جهت پیشگیری از حوادث اینچنینی ناتوان است.    * امیدها در طرف مقابل، این بحران فرصت‌هایی را نیز برای طالبان گشود. اکنون این گروه می‌تواند از همدردی کشورهای دیگر با زلزله‌زدگان استفاده کرده و کمک‌های خارجی را جذب کند. همچنین انتظار بهبود روابط خارجی نیز غیرممکن به‌نظر نمی‌رسد. هم‌اکنون کمک‌های بشردوستانه از کشورهای ایران، پاکستان و قطر به افغانستان رسیده‌ و آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل با انتشار بیانیه‌ای گفت این سازمان در افغانستان کاملا بسیج شده است. علاوه بر این، بحران کنونی می‌تواند روابط طالبان با هند را نیز بهبود بخشد. دولت هند از اعزام یک تیم کارشناسی به سفارت این کشور در کابل برای نظارت بر کمک‌های ارسالی به افغانستان خبر داد که می‌تواند نویدی برای بازگشایی سفارت این کشور باشد.  داوری نهایی درباره تاثیرات بحران کنونی بر آینده حکومت طالبان نیازمند گذر زمان است؛ با این حال با توجه به مطالب فوق‌الذکر به‌ نظر می‌رسد سوار شدن تبعات زلزله استان‌های شرق افغانستان بر ناکارآمدی‌های گذشته می‌تواند پایه‌های مشروعیت حکومت فعلی را بلرزاند.  ..................................................................................... منابع - بارفیلد، تامس جفرسون، تاریخ فرهنگی-سیاسی افغانستان، ترجمه عبدالله محمدی، تهران: موسسه انتشارات عرفان، 1398  -https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/04/03/2733563/ ***     دومین زلزله در جنوب افغانستان      دومین زمین‌لرزه نسبتا بزرگ صبح دیروز استان‌های جنوب و شرق افغانستان را لرزاند. این زلزله متعاقب زلزله ویرانگر بامداد چهارشنبه هفته گذشته باز هم بیشترین تلفات را در شهرستان گیان ولایت پکتیکا در پی داشت. به گفته مقامات طالبان بر اثر زلزله دوم دست‌کم 5 نفر در این منطقه پشتون‌نشین نزدیک به مرز با پاکستان کشته و 11 تن زخمی شدند.  احمدالله وثیق، رئیس رادیو- تلویزیون ملی افغانستان نیز در توئیتی در این باره نوشت: «در زمین‌لرزه دیگری در پکتیکا 5 نفر جان باخته و ۱۱ نفر مصدوم شده‌اند». این در حالی است که وضعیت امدادرسانی به مناطق مسکونی وسیع ویران شده بر اثر زمین‌لرزه 6.1 ریشتری چهارشنبه گذشته با وجود همراهی بسیاری از افغان‌ها خوب نیست. طبق اعلام حکومت طالبان در این زلزله مرگبار تاکنون 2000 نفر جان باخته و 2000 تن دیگر زخمی شده‌اند. ضمن اینکه هشدار داده شده احتمال دارد شمار تلفات بالاتر برود. از سوی دیگر منابع محلی گزارش داده‌اند به دنبال وقوع زلزله در ولایت‌های پکتیکا و خوست و به رغم وضعیت دشوار اقتصادی، کمک‌های مردم نوع‌دوست افغانستان به این مناطق آغاز شده است. تاجران، ورزشکاران و بنیادهای خیریه به جمع‌آوری کمک مالی و سایر اقلام مورد نیاز برای زلزله‌زدگان اقدام کرده‌اند. «لوسین کریستن» سخنگوی صلیب سرخ گفته است کمک‌های مردمی از جمله مواد غذایی، دارو و اقلام کفن و دفن از مناطق مختلف افغانستان در حال ارسال به مناطق زلزله‌زده است. شرکت هواپیمایی کام‌ایر نیز اعلام کرده است 10 میلیون افغانی به آسیب‌دیدگان مناطق زلزله‌زده کمک کرده است. این شرکت همچنین گفته است 2 هزار کیسه آرد نیز به مناطق زلزله‌زده ارسال خواهد کرد. این در حالی است که برخی کشورها از جمله ایران، پاکستان و هند نیز تاکنون به ارسال کمک‌های اولیه به مناطق زلزله‌زده افغانستان اقدام کرده‌اند.