۱۰ خبرنگارخراسان در 9 اداره گاز

  دیروز 9 خبرنگار خراسان همزمان در ساعت 9 آینه ای شدند از آن چه در 9 منطقه گاز مشهد انجام می گیرد. خداقوت خبرنگاری به 9 منطقه . اگر تمام آن چه از لبخندهای مراجعه کنندگان و نگاه های تلخ برخی از آنان و تعقیب و گریزهای حراستی ها و به خصوص نکات ریز و درشتی که دیدند همه و همه نوشته می شد مصداق مثنوی 70 من کاغذ می شد.آن ها به معنای واقعی می خواهند آن چه از سوی این دستگاه انجام می گیرد (ساعت 9 تا 10) را قلمی کنند.اما قضاوت با شما که دستگاه مربوط در کجای نقشه مدیریت جهادی قرار دارد ضمنا در هفته گذشته به خداقوتی شهرداری رفتیم و هفته آینده مهمان دستگاه دیگری خواهیم شد.بنا داریم بدون ویرایش به معرفی دستگاه ها بپردازیم.   خسته از پاسکاری‌های بی‌نتیجه! وحید تفریحی/ «شربت آب‌لیمو بخور! معجزه اس واسه این روزا !» حتما انتظار داشتید از قبض و گاز و کنتور و علمک و این جور چیزها بخوانید اما زهی خیال باطل! همان طور که نبات را داخل فنجان چای هم می زند، گرمای هوا را با نگاه به همکارش یادآوری می کند و شروع می کند به واگویه کردن مزایا و فواید شربت آب لیمو برای این روزهای گرم مشهد! ساعت از 9 صبح گذشته که وارد ساختمان اداره گاز منطقه 3 مشهد می شوم، میدان مادر، چند قدمی اداره امور مالیاتی. آن چنان خبری از ارباب رجوع نیست، تک و توک در برخی اتاق ها در حال پیگیری کارها هستند. چرخی در طبقه اول می زنم که بیشتر مراجعات مردم مربوط به همین طبقه است. تعدادی از کارمندان انتهای سالن، کنار پنجره در حال گپ و گفت هستند. البته واگذاری بسیاری از کارها و اقدامات به دفاتر پیشخوان بی تاثیر در خلوتی ادارات گاز نیست. میز پاسخگویی به ارباب رجوع هم، همه مراجعات ابتدایی را به گوشه ای از ساختمان اداره منتقل می کند، جایی پشت ساختمان که اول با انباری از کنتورهای گاز مواجه می شوی و با کمی بررسی و سرک کشیدن باید در اتاق پاسخگویی به ارباب رجوع را بیابی. دو کارمند در این اتاق پاسخگوی سوالات مراجعان هستند و بخش زیادی از همان مراجعات حداقلی را پاسخ می دهند و اگر نیاز به پیگیری بیشتری باشد به داخل ساختمان راهنمایی می کنند. همین واگذاری کارها به بخش هایی خارج از شرکت گاز از جمله دفاتر پیشخوان، عاملی برای گلایه های مردم شده است، آن ها از این که برای انجام کارهای خود پاسکاری می شوند گلایه دارند. یک خانم و آقای موتور سوار که حدود ساعت 10 به این اداره مراجعه می کنند، در کمتر از 5 دقیقه دست خالی و با چهره ای نالان از اداره خارج می شوند.  با آن ها همکلام می شوم، دادشان را از پاسکاری های بی نتیجه بین این اداره و آن اداره به «خراسان» واگویه می کنند و می گویند: درخواست انشعاب و کنتور گاز داشتیم اما 4، 5 روز است که معطلیم و هربار ما را به یک اداره پاس می دهند. امور مشترکین خیلی اذیت می کند، کسی که می خواهد از شرکت گاز کنتور بگیرد باید مستقیم از خود شرکت گاز خرید کند، چرا ما را به امور مشترکین حواله می دهند که باعث معطلی مردم شود؟ پول را واریز کردیم اما امورمشترکین هنوز پول را به شرکت گاز واریز نکرده! تا تاییدیه پرداخت به شرکت گاز برسد، چند روز معطل می شویم. فرزند من بیمار پروانه ای است و 4 روز است که امکان استفاده از حمام را نداریم. البته این جا که آمدم مرا راهنمایی کردند و باید دوباره بروم امور مشترکین. باور کنید برای انشعاب برق، مستقیم به اداره برق مراجعه کردیم و برگه ای دادند که از طریق آن و به وسیله عابربانک هزینه را پرداخت کردیم و فردای آن روز برق ما وصل شد، اما این جا در شرکت گاز 4، 5 روز است که معطلیم. دوباره وارد ساختمان می شوم. مرد میان سالی که برای پیگیری تقسیط جریمه میلیونی اش چند اداره گاز را رفته و برگشته ،حالا برای دریافت دستور تقسیط به اداره گاز این منطقه آمده است. می خواهم از آسانسور برای رفتن به طبقات بالا استفاده کنم اما آسانسور خراب است یا قطع است، خدا می داند! همراه با آن مرد میان سال که با زحمت فراوان پله ها را بالا می رود، به طبقه دوم می روم تا پس از حدود یک ساعت و نیم بازدید سرزده، خداقوتی به رئیس اداره گاز منطقه 3 مشهد بگویم. بدون معطلی وارد دفتر رئیس می شوم. خودم را معرفی می کنم و می گویم که چند ساعتی این جا مهمان شما بودیم و روند خدمات و پاسخگویی به ارباب رجوع را بررسی کردیم. جا می خورد، گاردی می گیرد و البته مودبانه از هماهنگی با حراست و روابط عمومی سوال می کند. روند کار و گزارش های سرزده «خراسان رضوی» را که برایش باز می کنم، با روی باز همکلام با ما درباره برخی گلایه های مردم توضیحاتی می دهد، هرچند تاکید می کند این توضیحات غیررسمی است و توضیحات رسمی باید از روابط عمومی شرکت گاز اخذ شود. در بین توضیحات، یکی از کارمندان به همراه همان مرد میان سال وارد اتاق می شوند، کارمند برخی از تخلفات مستاجر این فرد را بازگو می کند و از رئیس درباره اجازه تقسیط جریمه سوال می کند. «رزازیان» رئیس این منطقه نگاهی به پیرمرد می کند، دلسوزانه  وقت می گذارد و درخواست او را بررسی می کند،  رو به کارمندش می گوید که ایرادی ندارد و همان دستوری که قبلا داده شده برای تقسیط بخشی از بدهی انجام شود. پیرمرد هم خوشحال از به نتیجه رسیدن کارش، اتاق را ترک می کند و دوباره همراه او، پله ها را این بار رو به خروجی ساختمان طی می کنم.   به خنکی دفتر مدیر منطقه 4 حمیدی/ ساعت 9 صبح هست ولی دمای هوا ،ظهر تابستان را نشانه رفته، وارد ساختمان که می‌شوم، خنکای باد سرد کولر چهره‌ام را می‌پوشاند، راهروی ورودی با نور آفتاب نورانی شده اما سکوت و خنکی هوا، چرت کارمندی را کامل توجیه‌پذیر می‌کند. این‌قدر خلوت است که گویی به مهمانی رفته‌اید یا درِ خانه کسی را زده‌اید، مسئول اطلاعات و نگهبانی می‌گوید بفرمایید راهنمایی‌تان کنم. محل صدور قبوض گاز را می‌پرسم... به دفتر مربوط مراجعه می‌کنم، آدم یاد دفاتر املاک قدیمی یا آژانس می‌افتد که یکی دو نفر نشسته و در حال مباحثه‌اند و چند فلاسک چای هم کنارشان است. به متصدی می‌گویم قبض گاز نیامده. می‌گوید آدرس کجاست؟ و آدرس می‌دهم، می‌گوید اگر یک خیابان این‌طرف تر بودی من جواب می‌دادم. همکارش را صدا می‌کند و می‌گوید «آقا مشترک منطقه 4 داری...» متصدی با لیوان چای پشت صندلی می‌نشیند، «مشکل چیه؟» «قبض گاز نیامده» «کد اشتراک» کد اشتراک را می‌گویم «خوب این مشکل نداره، فقط این دوره همکارمان آمده و شما نبودید و عدم حضور خورده، اگر مجدد عدم حضور بخورید مشکل‌ساز می شه و گاز قطع می شه... کارت شرکت گاز را داخل خانه انداخته احتمالاً همکارم... شما کارت گاز ندیدید؟» «خیر» «مشکلی ندارد شما با شماره گویا 1594 تماس بگیرید و کلید شماره 2 را فشار دهید راهنمایی‌تان می‌کند، حتماً تصویر آخرین خوانش کنتور را بفرستید تا برایتان قبض صادر شود اگرنه مشکل‌ساز می‌شود» در همین حین یک مشترک دیگر وارد می‌شود. به‌مانند من راهنمایی‌اش می‌کند که باید به دفتر پیشخوان برود تا بر اساس اشتراکش به تقاضایش رسیدگی کنند این متصدی می‌افزاید معمولاً تمامی کارها برون‌سپاری شده است اگر اعتراض داشتید بیایید اداره گاز... امکانات ایمنی ساختمان، سطل‌های تفکیک زباله و حتی اسپری‌های ضدعفونی‌کننده سر جایشان هستند و به روز شده‌اند اما این قدر ساختمان خلوت است که جای تعجب دارد شاید به همین دلیل است که تی و جارو و سطل تی نیروی خدماتی در راهرو بدچشمی می‌کند... به طبقه دوم ساختمان می‌روم و سراغ دفتر مدیر منطقه 4 را می‌گیرم. وارد دفتر می‌شوم دمای هوا خیلی مطبوع است به کولر نگاه می‌کنم. دما روی 17 درجه تنظیم‌شده است یعنی کمترین دمای ممکن درحالی‌که اعلام‌شده دمای کولرها باید روی 24 تنظیم شود، به ویژه این روزها که شرجی 42 درجه‌ای هوا فشار مضاعفی را به شبکه برق آورده و قطعی برق اجتناب‌ناپذیر است.از مسئول دفتر سراغ مدیر را می‌گیریم می‌گوید نیست. می‌گویم خبرنگارم آیا مدیر مأموریت است فردا می‌آید؟ می‌گوید معلوم نیست .دفتر را ترک می‌کنم. به دفتر مدیر منطقه 10 می‌روم، مسئول دفتر با چاق‌سلامتی می‌پرسد چه کمکی می‌توانم بکنم .سراغ مدیر را می‌گیرم که نیست. دریچه کولر توجهم را جلب می‌کند که باد کم‌جانی از آن وارد دفتر می‌شود. می‌گویم چرا دفتر این مدیر کولرگازی ندارد و دما گرم‌تر از طبقات پایین‌تر است؟ مسئول دفتر می‌گوید: خوب منطقه 10 به‌تازگی تفکیک‌شده که قبلاً داخل همین ساختمان بوده و دفتر مدیر منطقه 4 از قبل کولر داشته بقیه ساختمان با همین سیستم برودتی که در همکف فعال است خنک می‌شود... به سمت درِ خروجی ساختمان می‌روم و این سؤال را از خودم می‌ کنم، این ساختمان بااین‌همه دفتر و خدم و حشم واقعاً ضرورت دارد؟ ارباب‌رجوعی نیست اگر هم کسی مراجعه کند به‌جاهای دیگر حواله می‌شود یا تلفن‌های گویا، یا سامانه‌ها یا دفاتر پیشخوان و پیمانکاری‌ها، پس وجود این‌همه دفتر و کارمند و خدم‌وحشم چه ضرورتی دارد؟ در طول یک ساعت حضورمان در ساختمان تنها یک مشترک وارد ساختمان شد که به هزینه تعیین‌شده برای نصب کنتور گاز اعتراض دارد و می‌گوید؛ چند روز است که می‌خواهم با مدیر منطقه 10 صحبت کنم مبلغ تعیین‌شده خیلی زیاد است باید وام بگیرم که پرداختش کنم اما هر دفعه مراجعه می‌کنم می‌گویند مأموریت است...   خوش رقصی لیوان های چای بهاره موفقی/ اداره گاز منطقه 9 و منطقه 7‌در یک ساختمان مشترک هستند که قسمت سمت راست سالن مربوط به امور مشترکین منطقه 9 می‌شود. اداره کاملاً خلوت است و در طول مدت حضورم در آن جا جز دو تا سه مراجعه کننده، شخص دیگری حضور پیدا نکرده است.گرما و دمای بالای هوا باعث شده بود لیوان های چای و آب روی میزها خوش رقصی کند. بالاخره حضور من در آن جا توجه کارمندان را جلب می‌کند و زیرچشمی مرا می‌پایند، طوری که یکی از کارمندان با صدایی آهسته خطاب به همکارش می‌گوید: نکند بازرس باشد. از روی صندلی بلند می‌شوم و به قسمت‌های مختلف می‌روم که نگهبان از راه می‌رسد  و علت حضورم را جویا می‌شود. من که منتظر یکی از همکارانم بودم که او هم برای بازدید از اداره گاز منطقه 7 مأمور شده بود، به نگهبان اعلام کردم که منتظر کسی هستم. همان‌جا همکارم از راه رسید و نگهبان مشغول صحبت با او می‌شود که فرصت را غنیمت می‌شمرم و با آسانسور به طبقات بالا می‌روم. طبقه اول کاملاً خلوت است و جز کارمندان هیچ مراجعی حضور ندارد. چند کارمند پشت میز نشسته‌اند و با یکدیگر مشغول گفت وگو هستند. در داخل اتاق‌ها هم‌روی همه میزها دمابان چای قرار دارد. در طبقه اول جلوی درِ آسانسور هم سطل‌های  تفکیک زباله  قرار دارد که لیوان‌های یک‌بارمصرف پلاستیکی داخل زباله‌های کاغذی انداخته‌شده است. در طبقه دوم هم جز کارمندان، خبری از حضور دیگران نیست. به‌محض این که با آسانسور به طبقه همکف می رسم، نگهبان را می‌بینم که جلوی درِ آسانسور منتظر من ایستاده و دوباره دلیل حضورم را جویا می‌شود که به او اعلام می‌کنم قصد خروج را دارم.   اهتمام در صرفه جویی انرژی حلاجیان/ به خاطر این که نیم ساعتی زودتر از موعد به محل اداره گاز منطقه 6 رسیده بودم؛ تصمیم گرفتم ابتدا موقعیت اداره را در منطقه بهتر درک کنم برای این پیاده به سمت خیابان های اطراف راه افتادم. اداره گاز منطقه 6 که درست همسایه دیوار به دیوار اداره گاز منطقه یک بود؛ در حاشیه بولوار سرخس و در مقابل نیروگاه برق مشهد قرار دارد و می توان گفت به نوعی محصور در بین انواع مختلف تعمیرکاران اتومبیل است. هنوز آفتاب زورش به آزار دادن کسی نمی رسد که ساعت نزدیک 9 شده پس برای دیر نکردن باید خود را به اداره مد نظر برسانم؛ پیش از آن هرچه به دنبال ارباب رجوع در مقابل درِ ورودی می گشتم هیچ خبری از کسی نبود جز چند نفر کارگری که مشغول بنایی برای اداره گاز منطقه یک بودند و احتمالا داشتند خستگی اول صبحشان را در می کردند. با خودم فکر کردم به خاطر این که مراجعه کنندگان به این اداره کم هستند احتمالا برای ورود، با پرسش نگهبان روبه رو خواهم شد؛ که همین طور هم شد؛ و من خودم را در پوشش مشترکی که قصد تعویض علمک و گرفتن انشعاب جدید را دارد معرفی کردم؛ نگهبان پس از پرسیدن نشانی خانه، مرا به ساختمان اداره منطقه 6 راهنمایی کرد؛ در قسمت امور مشترکین برخورد کارمندان بسیار خوب و حتی با انرژی بود و این سبب شکستن کلیشه های ذهنی آدمی در ادارات می شد. بعد از ارائه درخواست، مرا به دفاتر پیشخوان و امور مشترکین ارجاع داد که حالا می شد دلیل اصلی خلوتی اداره را فهمید. کارم در اداره کم رفت وآمد و خلوت تمام شده بود و قواعد برداشت اطلاعات نامحسوس اجازه معطلی و رفت و آمد بیشتر را نمی داد؛ ضمن این که بالاخره توانسته بودم یک مراجعه کننده پیدا و از او درباره روند کارش پرس و جو کنم؛ برای صحبت با او که در حال خروج از اداره بود؛ قهراً باید راه خروج را طی می کردم؛ از روند کار همچنین برخورد کارمندان پرسیدم و او توضیح داد که همه چیز تا الان خوب بوده و تاکید کرد که سرعت رسیدگی به مشکلات هم خوب است. در بیرون منتظر ماندم که باز با ارباب رجوعی که از اداره بیرون بیاید هم کلام شوم و البته این انتظار نسبتاً مدت زیادی طول کشید؛ چرا که به همان علت برون سپاری، تعداد مراجعه کنندگان به اداره گاز بسیار کم بود  یا دست کم بین ساعت 9 تا 10 این اتفاق به این شکل رقم می خورد. به هر حال بعد از چند دقیقه  با فرد دیگری که به قبض گازش اعتراض داشت هم صحبت شدم و البته او نیز نظرش مانند نفر قبل و راضی از امور جاری بود. خورشید داشت انتقام چند ساعت پیش را می گرفت و فرصت خوبی بود که برای بررسی اهتمام رئیس و کارمندان درباره صرفه جویی در مصرف برق، دوباره سری به داخل ساختمان بزنم؛ اگر بخواهیم انصاف را مد نظر قرار دهیم باید بگویم که الگوی مصرف به درستی رعایت می شد؛ چراغ راهرو ها در حداقل ممکن روشن بود و این سکوت حاکم بر اداره را دوچندان می کرد؛ کولر ها آن قدر روشن نبود که احساس سرما همه تن را فرا بگیرد و می توان گفت به درستی مصرف برق در ساختمان کهنه و ساده اداره گاز منطقه 6 مشهد کنترل شده بود.   ساعت نزدیک 10 بود که برای پایان مشاهدات و گزارش، به سمت دفتر رئیس اداره رفتم اما ایشان جلسه داشت ولی بعد از این که خود را به عنوان خبرنگار خراسان به مسئول دفتر رئیس، معرفی کردم، از من خواست تا چند دقیقه منتظر بمانم تا جلسه رئیس تمام شود  و بتوانم او را ببینم. دما و روشنایی در اتاق رئیس فرقی با دیگز نقاط اداره نمی کرد و این باز موجب شکسته شدن بیشتر کلیشه های ذهنی از ادارات می شد؛ در گپ و گفت کوتاهی که با آقای پریزاده رئیس اداره گاز منطقه 6 انجام شد او از برون سپاری کارها به سایر دفاتر گفت و خاطر نشان کرد که به این دلیل پذیرای مراجعه کننده اندکی در اداره هستیم.   زیر سایۀ حراست غلامی/ مقصد امروز، ساختمانی است در خیابان میرفندرسکی که به صورت مشترک اداره گاز منطقه 7 و 9 است. چند دقیقه‌ای از ساعت 9 صبح گذشته ولی در اداره گاز منطقه 7 رفت و آمدی دیده نمی‌شود؛ به محض ورود به ساختمان، مرد نسبتاً جوانِ لاغراندامی مانع ورودم می‌شود و می‌پرسد: برای چه کاری آمده‌ای؟ می‌گویم برای پیگیری انشعاب گاز، البته می‌خواهم منتظر باشم همراهم بیاید. با دست به میز روبه رو اشاره می‌کند، آن جا برای انشعاب است. نمی‌دانم نبود مراجعه‌کننده باعث شده هیچ کدام از کارمندان ماسک نداشته باشند یا اعلام شده ادارات دولتی ملزم به رعایت پروتکل‌ها نیستند و من بی‌اطلاع‌ام!  به هر حال، از مأمور حراست عبور می‌کنم، ولی او سایه به سایه پشت سرم می‌آید. هیچ کس در سالن نیست. درهای اتاق‌ها باز است، داخل اتاق خدمات مشترکین را نگاه می‌کنم دو کارمند مشغول صحبت با هم هستند. هنوز سر نچرخانده‌ام که مأمور حراست باز هم جلوی چشمم است؛ زاویه ایستادنش را طوری تنظیم می‌کند که نتوانم جا به جا شوم، گویا به خلوتی این جا عادت کرده و می‌گوید: بگو چه کار داری؟ گفتم: عرض کردم برای پیگیری انشعاب آمده‌ام، باید صبر کنم تا همراهم برسد، می‌خواهم در این فرصت با مدیرتان صحبت کنم، اتاق‌شان کجاست؟ جواب می‌دهد: مدیرمان نیست ، نیامده هنوز. می‌پرسم اتاقش کجاست؟ جوابم را نمی‌دهد نظرش به آن طرف سالن جلب می‌‌شود، رو به من می‌گوید: همین جا بمانید، آن خانم کجا رفت؟! قدم تند می‌کند و به سمت دیگر سالن می‌رود، خب بعد از خلاصی از دست حراست؛ سالن را طی می‌کنم و نگاهی به اطراف می‌اندازم. بالاخره یک نفر وارد سالن می‌شود و در نبود مأمور حراست به سمت پیشخوانی که وسط سالن قرار دارد می‌رود، کارمند بعد از پرسیدن چند سوال از جمله شماره انشعاب او را به همکار کنار دستی‌اش   ارجاع می‌دهد.   اتاق بایگانی بر عکس اتاق‌های دیگر که تا کاملا جلوی در قرار نگیری نمی‌توانی داخلش را ببینی، اتاق بایگانی کاملا پیداست. نفهمیدم بایگانی الکترونیک چقدر در بازنشسته کردن این پوشه های بی زبان نقش داشته است  در سالن استندی گذاشته شده و با خط درشت راه‌های ارتباطی با حراست روی آن نوشته شده است؛ یعنی همان مرد لاغراندام که اجازۀ درنگ نمی‌دهد. از آن طرف سالن که برگشت متوجه شدم آن خانمی که آقای حراست مرا رها کرد تا مثل عقاب بالای سرش حاضر شود همکارم بوده که به اداره گاز منطقه 9 آمده است. ساعت نزدیک 10 است از ساختمان خارج می‌شوم نگاهم را به طبقات بالا می‌دوزم؛ چرا حراست اجازۀ رفتن به طبقات دیگر را نمی‌دهد؟ امیدوارم همکارم در گریزش سری به آن جا زده باشد.   بازی با گوشی همراه کارکنان تا انتظار یک ساله و پاسکاری برای نصب علمک گاز   با گرد و خاک ناشی از عملیات ساختمانی مهمان شرکت گاز منطقه یک شدیم، شرکتی که درست در نقطه صفر مرزی حاشیه شهر مشهد قرار گرفته است، سکوتی عجیب در راهروهای این جا حاکم است و از مراجعه کننده خبری نیست، عقربه ها ساعت 9 را نشان می دهد، از داخل اتاق شیشه ای بخش خدمات امور مشترکین باد سرد کولرها  نیز به درون راهرو می وزید و کارمندان این بخش نیز هر کدام با گوشی همراهشان مشغول بودند، روی شیشه کاغذی چسبانده بودند که به افرادی که بدون ماسک  وارد شوند خدمات رسانی نمی شود درحالی که خود کارمندان هیچ کدام ماسک نداشتند، هر چه زمان می گذشت حتی یک مراجعه کننده هم وارد این اداره نمی شد ،تصمیم گرفتم به اتاق های این اداره سری بزنم ، برخی از کارمندان کولرها رو خاموش کرده و پنجره اتاقشان را باز گذاشته بودند برخی از کارمندان نیز که ظاهرا طاقت گرمای اول صبح را هم نداشتند دمای کولر را بالا گذاشته و لذت می بردند،  از طرفی چراغ برخی از اتاق ها خاموش بود و به نظر می رسید که در راستای صرفه جویی گام برداشته اند، نیم ساعتی از حضورم در این اداره گذشته بود نگاهی به در و دیوارهای شرکت گاز انداختم ، شیک و مرتب و لوازم ایمنی از جمله اطفای حریق در سالن نیز وجود داشت  اما همچنان سکوت این اداره را گرفته بود و انگار مردم مناطق حاشیه شهر مشکلی ندارند، به سمت اتاق رئیس رفتم و با معرفی خود گپ و گفتی با هم داشتیم و از مشاهداتم به او گفتم، از خلوتی تا بیکاری همکاران و بازی کردن با گوشی همراه و ... را با او در میان گذاشتم پاسخ های اسکندریان رئیس شرکت گاز منطقه یک نشان می داد که ظاهرا نمی خواهد مشاهدات من را توجیه کند اما از من خواست که به عنوان یک شهروند پاسخ سوالات را بدهم و برای مصاحبه باید با روابط عمومی شرکت گاز استان هماهنگ شده باشد، از اتاق رئیس که بیرون آمدم مردی میان سال در پشت در اتاق امور مشترکین پوشه مچاله به دست ایستاده بود، کلافگی از قیافه اش پیدا بود و منتظر بود صدایش بزنند تا داخل اتاق شود، پای درد دل او نشستم که متوجه شدم که دل پردردی دارد و از روستای کنویست در حاشیه مشهد به این جا آمده است، روستایی که از حاشیه شهر مشهد که جزئی از متن شهر مشهد است و تنها به خاطر دلخوشی داشتن یک سرپناه در اطراف شهر مشهد ساکن شده‌ است،  او برای نصب  علمک گاز یک سالی است از مناطق مختلف شرکت گاز پاسکاری می شود،  موضوع این فرد را  با یکی از کارمندان بخش خدمات امور مشترکین در میان می گذارم و با این جمله که کاری از دست ما بر نمی آید ، این فرد را به یکی از اتاق ها راهنمایی کرد تا شاید  مشکلش حل شود.   تقسیط 81 میلیون اداره گاز منطقه 5 مقصد دیگر ما برای گزارش سرزده از این اداره در بولوار بهمن و خیابان خواجه ربیع بود، محدوده ای در حاشیه شهر مشهد، بعد از ورود به ساختمان دو طبقه این اداره، خاموشی چراغ راهروها و اتاق ها، خلوت بودن و حتی بسته بودن در اتاق ها این تصور را ایجاد می کرد که انگار اداره تعطیل است اما به نظر می رسد این کار برای جلوگیری از اتلاف انرژی بوده، چون نورگیر بزرگی که در وسط ساختمان تا طبقات بالا ایجاد شده به اندازه کافی نور برای راه انداختن کار مردم دارد، هرچند وقتی در راهروی طبقه اول و کنار در اتاق های کارشناسان و مهندسین ناظر این شرکت تی و سطل آب و ترولی پذیرایی و حتی درهای کنده شده سرویس بهداشتی، سطل آشغال بزرگ، نایلون های کاغذ باطله و کیسه سیمان نصفه را می بینیم، ظن تعطیلی، تعمیرات  یا حتی خستگی کارمندان این اداره تقویت می شود. داخل اتاق امور مشترکین، یکی از مراجعه کنندگان با مدیر این بخش صحبت می کرد، به ارباب رجوع می گفت: باید 81 میلیون تومان بپردازید، اما مشکلی برای تقسیط نیست، کمک می کنیم مشکل حل شود، هرچقدر می توانید بگویید که با همان مبلغ تقسیط کنیم که تحت فشار نباشید، بعد هم نامه تان را ببرید و دستور رئیس اداره را هم بگیرید. به طبقه دوم اداره می رویم، در اتاق بزرگی که نوشته بود، مهندسین ناظر و در آن چند میز وجود داشت، هیچ کس حضور نداشت، اتاق بعدی جایی بود که درخواست های انشعاب جدید بررسی می شد اما روی در اتاق نوشته بودند، توسعه شبکه و نصب علمک ، نبش دانشجوی 31، یعنی هر مراجعه کننده ای که در این منطقه برا ی این دو کار حضور یافته باید تا خیابان دانشجو برود. یکی دیگر از مراجعه کنندگان این طبقه روایتی مشابه از گلایه تاخیرهای شرکت گاز برای نصب انشعاب جدید را مطرح می کند و می گوید : یکسره ما را سرمی دوانند، هزار مدل تاییدیه و نامه و مجوز گرفتیم، چند ماه انتظار برای یک انشعاب مگر چه خبر است، یکی،  دو شرکت پیمانکار دارند که همه کار را به همان دو تا سپره اند، خب چرا این کار را انحصاری می کنند؟ چرا تعداد پیمانکارها را اضافه نمی کنند؟ ما اگر مشکل شهرداری یا سند و ... را داشتیم باز مشکلی نبود اما ما کسانی هستیم که همه مدارکمان آماده و کامل است، اما باز هم پاسخ درستی نمی دهند.   از برنامه ذخیره سازی گاز برای زمستان تا گلایه پیمانکاران عرفانیان – در ادامه برنامه تهیه گزارش های میدانی سرزده از ادارات و نهادها روز گذشته به سراغ شرکت گاز  خراسان رضوی در ابتدای خیابان پیام قبلی که مدتی است به مهندس تغییر نام داده رفتیم  ، با توجه به رویکرد   شرکت گاز براستفاده از سامانه های آنلاین  ،تعداد مراجعه کنندگان حضوری در شرکت گاز کم هستند ،  از خانمی که درسالن منتظر انجام  کار اداری  است   سوال می کنم  از نحوه انجام  کار اداری و پاسخگویی کارمندان شرکت گاز راضی هستید،می گوید : من نماینده یک واحد تولیدی ایزوگام در جاده کلات هستم  که با توجه به نوع کارمان نیاز مبرم  با مصرف بالایی به گاز داریم  و ابتدا چون زمین مان از اول  کاربری  کشاورزی داشت چند ماهی  به جهاد کشاورزی می رفتیم تا هزینه ها  را پرداختیم و روال اداری را طی کردیم  والان 3 روز است که به شرکت گاز می آیم .   گلایه از قطع شدن سامانه این خانم  در ادامه  از قطع شدن سامانه شرکت گاز در روزهای گذشته  گلایه می کند و می گوید تقاضای من از کارمندان شرکت گاز این هست که توجه داشته باشند بعد مسافت زیاد است و هوا گرم است، 3روز است که پشت سرهم دارم  به این جا می آیم. دیروز یک مرتبه گفتند سامانه قطع شده و تا ساعت13:30 منتظر نشستم  و امروز  هم این جا منتظرم تا پیامک برایم  ارسال شود.   در ابتدای در ورودی به ساختمان شرکت گاز با نماینده یکی از پیمانکارهای شرکت گاز  همکلام  می شویم که دل پردردی از  شرایط اقتصادی و تاخیر در پرداخت صورت وضعیت ها دارد و تاکید دارد اسمش درج نشود، می گوید : تعداد زیادی از پیمانکارها با توجه به  افزایش مستمر و  شدید قیمت کالاهای  مصرفی در پروژه ها  الان کار نمی کنند  و تعدادی هم که کار می کنند صرفا برای سرپا نگه داشتن  کارگاه و این که کارگاهشان تعطیل نشود ،است. یکی دیگر از نمایندگان پیمانکار که از لهجه اش مشخص است اهل استان دیگری است درخصوص نحوه پاسخگویی و پرداخت مطالبات می گوید : من در استان های زیادی با دستگاه های مختلف کار کردم  اما کلا شرکت گاز وضعیت درآمدی و پولی اش از بقیه شرکت ها بهتراست و درپرداخت مطالبات و پاسخگویی از شرکت گاز خراسان راضی هستم.   پاسخ های  مدیرعامل شرکت گاز خراسان رضوی  به سوال ها در انتهای گزارش میدانی برای طرح چند سوال و عرض خدا قوت وخسته نباشید به سراغ  مدیرعامل شرکت گاز خراسان رضوی می رویم که مدیر دفتر وی  می گوید : آقای مهندس حسن  افتخاری در جلسه حضور دارند ، مدیر روابط عمومی شرکت گاز هم  توضیح می دهد که بلافاصله بعد از اتمام جلسه ارتباط تلفنی با شما می گیریم، برای پاسخ گویی به سوال ها حدود یک ساعت پس از برگشت به روزنامه مدیر شرکت گاز استان در تماس تلفنی  با روزنامه اعلام آمادگی می کند . اولین سوال روزنامه خراسان  از وی این است که با توجه به این که سال گذشته در زمان اوج مصرف گاز در زمستان مجبور به قطع گاز تعدادی از واحدهای تولیدی و صنعتی استان شدیم که به تعطیلی موقت برخی از آن ها منجر شد به طور مثال فولاد خراسان به عنوان یکی از واحدهای بزرگ صنعتی استان اعلام کرده که سال گذشته 5ماه به دلیل قطع برق و گاز تعطیل شده است چه تمهیداتی الان در زمان کاهش مصرف گاز برای  ذخیره گاز در فصل اوج مصرف دارید ؟ گفت :  این که چه اقداماتی انجام دهیم  در واقع ما یک زنجیره ای از تولید تا توزیع  برای گاز داریم  که حاصل کار شرکت های بهره برداری  از چاه های گاز ، پالایشگاه گاز ، خطوط انتقال و ما به عنوان آخرین حلقه از این زنجیره است که  خوشبختانه در خراسان رضوی یک واحد مستقل داریم  در پالایشگاه گاز خانگیران که الان در شرایط کم مصرفی حدودا روزی 10 میلیون مترمکعب گاز به چاه های گاز تزریق می کنند و این کار در فصل گرم سال بین 6تا 8ماه انجام می شود و در زمستان که زمان اوج مصرف هست تا روزی 20 میلیون مترمکعب گاز برداشت می کنیم.  افتخاری در ادامه می گوید : علاوه بر این کار در چاه های گاز و پالایشگاه ها و شرکت توزیع گاز  الان و در فصل  کاهش مصرف گاز اقدام به اورهال کردن تجهیزات و تاسیسات می کنیم تا در فصل اوج مصرف بتوانیم پاسخگو باشیم و به مشکلی برنخوریم.  مدیرعامل شرکت گاز خراسان رضوی می گوید : علاوه بر این اقدامات فاز 2 ذخیره سازی گاز را هم امسال  با حضور ریاست جمهوری افتتاح کردیم و با تمام این ها به دلیل مصرف بالای گاز بحث ناترازی در گاز وجود دارد و ما از صنایع  خواستیم  برای جلوگیری از غافل گیر شدن به اندازه مصرف 30روز سوخت مایع  داشته باشند که منطق هم همین را حکم می کند ضمن این که جلسات مرتب با آن ها داشته باشیم.   حقوق کارگران پیمانکار را مرتب  پرداخت می کنیم  مدیرعامل شرکت گاز استان درباره پرداخت مطالبات  پیمانکاران می گوید : مطالبات آن ها دو بخش است یکی کارگران و دیگری مدیران عامل  که در بخش پرداخت حقوق کارگران  با توجه به تاکیدهای مسئولان ارشد کشور ما حقوق کارگران را به موقع و مرتب و به ماه پرداخت می کنیم و اگر مدیران پیمانکاری در این خصوص تاخیری داشته باشند ما  از حقوق پیمانکار کسر می کنیم و سریعا پرداخت می کنیم و در خصوص پرداخت صورت وضعیت ها از زمانی که به تاکید کارفرما برسد از 20روز تا 2ماه پرداخت می شود که در مقایسه با برخی دستگاه ها خیلی خوب است.   با 194 تماس بگیرید ترسول_ ساعت 9 صبح است و با مراجعه به اداره گاز منطقه 2 مشهد واقع در چهار راه خیام، خیابان مهندس وارد ساختمانی می شوم. ساختمان خلوت است، هیچ مراجعه کننده دیگری در کار نیست، ظاهرا شهروندان کارهای شان را به صورت آنلاین و تلفنی پیگیری می کنند. تنها یک کارمند برای راهنمایی مراجعه کنندگان در طبقه همکف حضور دارد و راه پله ای که به طبقات دیگر راه دارد، در تاریکی و سکوت است، انگار کسی به جز این آقا در ساختمان حضور ندارد.  آقای کارمند با احترام خوش آمد می گوید و مشکل را می پرسد. می گویم گاز خانه پدری در منطقه 2 است و افت فشار پیدا کرده، شما پیگیری می کنید؟ پاسخ می دهد: مسئله مهمی نیست نگران نباشید، می توانید با سامانه 194 تماس بگیرید، همکاران ما در اسرع وقت خدمت شما می رسند و مشکل را حل می کنند. در ادامه چند سوال دیگر راجع به وصل گاز در خانه های نوساز، گرفتن اشتراک و تعمیرات کنتور و مشکلات رایج دیگر می پرسم و راهنمایی برای حل مشکل گاز منطقه دیگری از شهر می خواهم. باز هم با حوصله سوالات را جواب می دهد و راه و چاه را نشان می دهد و در آخر از من می خواهد برای پیگیری کارها با استفاده از راهنمایی هایی که کرده به اداره گاز منطقه مربوط مراجعه کنم. ساختمان همچنان خلوت است و چراغ طبقه های بالایی خاموش، کنجکاو می شوم و می خواهم سری به طبقات دیگر بزنم و ببینم اصلا کسی در این اداره حضور دارد؟ اما آقای کارمند اجازه ورود به طبقات دیگر را نمی دهد و می گوید اگر لازم باشد متناسب با مشکلی که دارید خودم شما را راهنمایی می کنم.   سردرگمی به خاطر نبود تابلو اداره گاز ناحیه 8 مشهد مدت دو سالی است که از خیابان کاشانی به بولوار شهید رستمی نقل مکان کرده و در یک ساختمان سه طبقه مستقر شده است.آدرس دقیق آن خیابان شهید رستمی 22 ، داخل کوچه طالبی 5 ، اولین پارکینگ سمت چپ  است که در بین دیگر مجتمع های مسکونی واقع شده است و بر اساس مشاهدات خبرنگار ما، کاربری مسکونی هم دارد.البته مالک ساختمان خود شرکت گاز است ، اما آن چیزی که ارباب رجوع را دچار مشکل می کند، این است که هیچ تابلویی در حاشیه خیابان اصلی که نشان دهنده آدرس دقیق اداره گاز باشد، وجود ندارد و شهروندان برای پیدا کردن آن سردرگم هستند. ساختمانی که در انتهای کوچه قرار دارد و رفت و آمد آن چنان خاصی به داخل ساختمان صورت نمی گیرد.هر چند که گفته می شود بیشتر خدمات اداره گاز از طریق دفاتر پیشخوان انجام می شود. ولی باز هم خیلی از شهروندان ترجیح می دهند که مستقیم کارهای خودشان را در اداره گاز انجام دهند. گرمای هوا خیلی کلافه کننده است.خلوتی کوچه منتهی به ساختمان اداره گاز ناحیه 8 هم حوصله بر است که ناگهان جوانی موتورسوار روبه روی ساختمان می ایستد و از پیدا کردن آن خوشحال هم است. وقتی دلیل آن را سوال می کنم در جوابم می گوید به سختی توانستم ساختمان اداره گاز را پیدا کنم. ساختمانی که داخل کوچه هست و هیچ تابلویی هم در خیابان اصلی ندارد و به راحتی نمی توان آن را پیدا کرد. خسته شدم و الان که پیدا کردم خوشحال شدم. علت مراجعه اش به اداره گاز ناحیه 8 را جویا می شوم که بیان می کند نیروهای اداره گاز بدون این که اطلاع دهند علمک گاز منزلمان را قطع کردند و برای همین پیگیر شدم. البته چون منزل مان را بازسازی کردیم اعلام کردند که باید در ابتدا مجوز نظام مهندسی را بگیرم. عباسی یکی دیگر از مراجعه کنندگان به اداره گاز است که نیم ساعت پس از مراجعه کننده قبلی وارد ساختمان می شود.او چند ماه قبض گاز را پرداخت نکرده و برای بدهی های گذشته مراجعه کرده است که بدون هیچ مشکلی کار خود را انجام داد و رفت. پس از بازدید میدانی به سراغ مدیر عامل اداره گاز ناحیه 8 رفتم که در حال  جلسه با کارشناسان مربوط خود بود و درباره مشکلات و نواقصی که وجود دارد، صحبت می کرد.سپس با روی خوش با خبرنگار ما دیدار و درباره مصاحبه هم اعلام کرد که با سخنگوی شرکت گاز استان صحبت شود.