فراگیری خدمات دولت‌ها نسبت به گذشته

کیکاوس پورایوبی - زمانی کارل‌مارکس معتقد بود که اقتصاد سنگ پایه جوامع بشری است که با قرار گرفتن در زیر بنای چرخه‌های زندگی وجدان تاریخ را می‌سازد و مابقی کنش‌های انسانی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی روبنا می‌باشند و در پایان تاریخ در جنگ طبقاتی نظام سرمایه‌داری به بن‌بست می‌رسد و پرولتاریا پس از شکست بورژوا هدایت جامعه را برعهده خواهد‌ گرفت، تمام عقاید نظام سرمایه‌داری برای فریب و استثمار پرولتاریا و کشاورز است، بنابراین نظام‌های عرضه شده، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، دین و مذهب کارکردی ندارند و فریبی بیش نیستند، هر چند این تئوری شوک بزرگی بر رفتارهای انسانی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ایجاد کرد، اما نظام‌های سرمایه‌داری با بکارگیری دو عامل مادی و معنوی جریان را وارونه ساختند، نخست با دادن رفاه اقتصادی به طبقه کارگر، وارد مبارزه مستقیم با این تئوری شدند و سپس با ایجاد انگیزه در درون مالکیت خصوصی و پیامدهای آن به خنثی سازی آن پرداختند.
به‌هرحال اتحاد جماهیر شوروی این پرچم‌دار نظام مارکسیست-‌‌ کمونیست با بهره‌گیری از الگوهای فریب، وحشت و ایجاد مسابقات تسلیحاتی در جهان توانست هفتاد سال بر بخش‌های بزرگی از جهان حکومت کند.
شوروی با خالی کردن جامعه از خواسته‌های انسانی که لازمه هر حکومت خودکامه‌ای هست انگیزه‌های ملت‌ها را از درون خالی کرد، جالب اینجاست انقلابی که آمده بود تا اقتصاد را زیربنا قرار دهد خود در دام آرمان‌های آن گرفتار و بخاطر مشکلات اقتصادی از هم پاشیده شد.
فراموش نکنیم مسیر انسانهای امروزی مخاطره برانگیز و بسیار هیجانی شده و فقط انگیزه‌ها و ایجاد جاذبه‌های متنوع این خواسته‌های ممتد را می‌تواند کنترل کند، زمانی انسان‌ها همانند ماشین‌های کوکی قابل هدایت به هر سمت‌ و‌ سویی بودند، امروز همانند رایانه‌های هوشمند، پردازشگران ماهری هستند که میزان تراکنشهای زندگی‌شان در هر لحظه ویرایش می‌خورد و به نقطه جدیدی تبدیل می‌شود.


ویترین زندگی که امروزه در چین و بسیاری از کشورهای شرق آسیا مرسوم است را تامل بفرمایید، در چین توسعه سیاسی یعنی پیوستن به حزب کمونیست که تبلور آن در کمیته ملی خلق نمایان است، اما با پیوستن به بازار جهانی و پذیرفتن درهای اقتصادی جهان به درون کشور و همچنین پذیرش مالکیت خصوصی و ایجاد مهیج‌های اقتصادی، میلیاردها انسان را به چنین نظام خودکامه‌ای وفادار ساخته است.
فوکویاما معتقد است:
امروزه کارکرد اصلی دولت‌ها ارائه خدمات همگانی است، دفاع از کشور، اجرای قانون، موارد مبنایی مانند پایش سیاست‌های مالی و برخی خدمات اساسی اجتماعی، زیرساخت‌ها، بهداشت و آموزش و پرورش، حال نمی توان دقیقا مشخص کرد کدامیک در اولویت است؟ بجز نیاز به امنیت.
همان اندازه که امروزه حوزه عمومی از حوزه خصوصی جدا شده و حکومت‌ها خود را ملزم به عدم مداخله در حوزه‌های خصوصی شهروندان می‌دانند لیکن در عدم ارائه خدمات رفاهی و معیشتی کم‌کاری پذیرفته شده نیست.
در نظر داشته باشیم اگر بسترهای لازم برای شبکه‌های اجتماعی یا بهداشت عمومی به مخاطره بیفتد یا کوتاهی از ارائه آنان اتخاذ گردد تا چه اندازه کسب و کارهای اجتماعی متوقف می‌شوند و یا جامعه با بیماری‌های فراگیری به دام بلایا می‌افتد و از طرف دیگر چه میزان اقتصاد زمین‌گیر می‌شود و یا آموزش و اطلاعات شهروندان به مخاطره می‌افتد؟
انسان امروزی ملغمه‌ای است از یافته‌های افسارگسیخته فلسفی، دنیای آشفته زیباشناختی، هویت‌های پاره پاره شده که هر تکه آن در نقطه دوردستی به هم دوخته شده، غفلت از هر کدام از انگاره‌های متفاوت ضربه‌هایی بر پیکر تمدن امروزی فرو می‌ریزد و بحران‌هایی در محیط‌های فرهنگی‌، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و... پدید می‌آورد.
تامل لازم است کارکرد حکومت‌ها مانند گذشته نیست، انسان‌هایی که در درون شبکه‌های جداگانه‌ای زندگی می‌کردند و زندگی خاص خودشان را داشتند و چه بسا حتی از نیازها و خواسته‌های شبکه‌های دیگر نیز بی‌خبر بودند و فقط با دادن باج و خراج به حاکمان و فرستادن نیرو برای جنگ در مقابله با دشمن در مواقع ضروری، قلمروهای خودمختاری بودند اما این شبکه‌ها امروز به همدیگر متصل شده‌اند، میزان تحرک اجتماعی بسیار بالاست، خوانش این خواسته‌های متفاوت دانش فراگیری از داده‌های آماری مترقی می‌خواهد تا در تراکنش‌های متفاوت آن به درستی محاسبه گردد. اکنون که خواسته‌ها در کنار هم به شکل موزائیک‌های چند بعدی چیده شده‌اند هنر حکومت‌ها آن است که بدون شکستن این موزائیک‌های زندگی، آنان را معماری کنند.
تامین نیازهای شهروندان بسیار گسترده شده، اگر شبکه‌های آبرسانی شهری، یا گازرسانی یا ارتباطات مراسلاتی مختل شود تامین این نیازها بر عهده چه نهادی خواهد بود؟ هر اندازه که جامعه و مناسبات آن پیچیده شود به همان اندازه نقش دولت‌ها گسترده و سخت‌تر می‌شود، بنابراین نقش و کارکرد دولت‌ها در یک یا چند مورد خلاصه نمی‌شود تا آسوده خاطر بر افکار و امیال انسانی حکمرانی کنند.