در دسترس هستم احتياج به تعقيب نيست

آقاي كيانيان، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته بوديد كه معتقديد بايد حكم تعقيب من را صادر كنند، بسيار هم عالي. اما خواستم در جريان باشيد من يك فرد حقيقي با آدرسي مشخص و در دسترس هستم. احتياج به تعقيب نيست. شما و همكاران‌تان هم قاضي نيستيد كه حكم صادر كنيد.
چند نكته را خدمت‌تان توضيح دهم: 
در وهله اول شايد توضيح واضحات باشد ولي من فكر مي‌كنم به‌طور كلي اظهارنظر از روي «ناآگاهي» اشتباه‌ است، مخصوصا از طرف شخصي در جايگاه شما كه سري در سرها داريد و در دسته هنرمندانيد و مسووليت‌تان نسبت به پيرامون‌تان بالاست. اما متاسفانه در اظهار نظرتان نه تنها بي‌مسووليت بوديد، بلكه طرز فكرتان با تاريك‌ترين بخش تفكر مردسالارانه ارباب جمشيدي يكي است. در وهله بعد، كليت جنبش «مي‌تو» بر پيدا شدن راهي براي قربانيان تعرض و تجاوز جنسي در بازگويي روايت‌شان است. در اين جنبش، اصل اساسي «همدلي منحصر به‌فرد قربانيان در اجتماع با يكديگر» است و اعتقاد بر اين است كه اين همدلي، تاثير بسزايي در كاهش چرخه خشونت خواهد داشت. اگر تبعات اين جنبش در جهان را مطالعه بفرماييد، خواهيد ديد كه تغيير چشمگيري در زمينه كاهش اين چرخه ديده شده است. اينكه شما اسم اين همدلي را «تهمت» نهاده‌ايد و پيشنهاد مي‌كنيد كه بنده تحت تعقيب قرار گيرم، حاكي از آن است كه نسبت به اين جنبش كه ادعاي حمايتش را كرده‌ايد، آگاهي كافي نداريد. عدم آگاهي نسبت به اين جنبش امر عجيبي نيست؛ عجيب آنجاست كه به جاي پرسشگري، اولويت را بر دادن توصيه‌هاي نادرست بنا كنيد. محرمانگي، مطرح شدن پرونده تنها در دادگاه، اسم نبردن از متهم به تعرض و‌ تجاوز و بقيه نكاتي كه نام برده‌ايد در اين حركت اعتراضي مصداق ندارد. دليل آن هم پيچيدگي و سختي مطرح شدن پرونده‌هاي اينچنيني در سيستم قضايي كشورهاست كه ناچار به چنين همدلي روي آورده‌اند.  اينها برخي از اصول اصلي اين حركت است. حال به نظرتان آيا بهتر نبود در جواب سوال خانم روزنامه‌نگار در ارتباط به اين جنبش مي‌فرموديد، نمي‌دانم و پاسخ نمي‌دهم؟  جناب آقاي كيانيان! ما همه در حال يادگيري هستيم و تمام تلاش‌مان را مي‌كنيم تا اگر چيزي را نمي‌دانيم، ياد بگيريم. مثلا به تازگي ياد گرفته‌ايم رفتاري كه از سوي بخشي از بزرگان سينما و تئاتر ايران در اين سال‌ها بر ما زنان در پشت صحنه‌ها مي‌شد، مصداق بارز قلدري، تهديد، آزار جنسي، تبعيض و متاسفانه تجاوز بوده و حالا مي‌خواهيم با پيگيري حقوقي خواسته‌هاي‌مان در يك آيين‌نامه مدون ارايه شده به نهادهاي حرفه‌اي صنفي - و نه قضايي - فضا را به همان اندازه‌اي امن و سالم كنيم كه در اين سال‌ها براي شما و شمايان امن و سالم و مقدس و ناب بوده است. ما زنان همديگر را پيدا مي‌كنيم؛ نه در خفا كه در فضاي عمومي كه همان‌طور كه مي‌دانيد اگر قرار بود چيزي پشت درهاي بسته حل شود، شده بود و به اينجا نمي‌رسيد. شما حتي نمي‌دانيد نام ما ۸۰۰ زن است نه جنبش مي‌تو. شما درباره مي‌تو نظر مي‌دهيد ولي نمي‌دانيد قرباني‌نكوهي - كاري كه در اين مصاحبه به وضوح انجام داده‌ايد- از خط قرمزهاي جدي اين جنبش است. من به عنوان عضوي از گروه ۸۰۰ زن و يك نماينده آنها در هيات پيگيري، آمادگي خودم را براي پاسخگويي به تمام سوالات شما در زمينه اصول اصلي اين حركت اعلام مي‌كنم؛ البته اگر سوالي باشد و ابهامي وگرنه كه شما هم مثل رفيق‌تان حكم شلاق را صادر كنيد.