بايد واقعيت‌ها را به مردم بگوييم تا تاريخ تحريف نشود

روحاني در جمع مسئولان دولتش :
بايد واقعيت‌ها را به مردم بگوييم تا تاريخ تحريف نشود
دولت را با ميلياردها دلار اسکناس تحويل داديم
آرمان ملي: رئيس‌جمهور پيشين کشورمان در ديدار عيدانه با مسئولان دولت سابق و فعالان حوزه‌هاي مختلف گفت : آماده همکاري با دولت براي رفع مشکلات مردم هستيم. صبح ديروز جمعي از وزرا، معاونان، مسئولان، استانداران دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم و برخي از فعالان و چهره‌هاي سياسي و رسانه‌اي به مناسبت عيد سعيد غدير خم با حجت‌الاسلام‌والمسلمين دکتر حسن روحاني ديدار کردند. در اين ديدار که در دفتر جديد دکتر روحاني برگزار شد، رئيس‌جمهور سابق کشورمان با تبريک عيد غدير خم گفت: پيامبر اکرم (ص) ولايت اميرالمومنين (ع) را در مکه و مدينه اعلام نکردند، بلکه به خاطر روشن شدن اهميت اين واقعه در راه مکه به مدينه در محل غدير خم توقف کردند تا آنان که پيش افتاده بودند برگردند و آنان که عقب افتاده بودند، برسند. در آنجا دست امام علي (ع) را بلند کردند و فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علي مولاه». دکتر روحاني افزود: پيامبر اکرم (ص) فرمودند آنان که در اين جمع بودند مانند سفيراني هستند که بايد اين پيام را ابلاغ کنند. بنابراين ارسال پيام غدير فريضه‌اي عام براي همه مسلمانان است. او با اشاره به فلسفه غدير خم و توصيه پيامبر اکرم(ص) مبني بر ابلاغ پيام ولايت اميرالمومنين (ع) توسط مسلمانان، گفت: بيان و تبليغ واقعيت، وظيفه‌اي بر دوش همه ماست. واقعيت انقلاب اسلامي، دفاع مقدس و جنگ ظالمانه اقتصادي عليه ملت ايران نبايد بر مردم پوشيده بماند و همه وظيفه داريم در هر زمان و مکاني اين واقعيت‌ها را بيان کنيم. رئيس‌جمهور پيشين کشورمان تاکيد کرد: بايد همه واقعيت‌ها را به مردم بيان کنيم چون در غير اينصورت تاريخ تحريف مي‌شود. واقعيت‌ها بايد به اطلاع آنان که غايب بودند و واقعيات برايشان پوشيده مانده هم برسد. دکتر روحاني افزود: پس از انقلاب کشور با مشکلات زيادي روبرو شده و از همه اين مشکلات توانسته به نحوي عبور کند. پس از جنگ تحميلي و ترور، معضل بزرگي به نام تحريم براي مردم ايجاد شده و تاکنون با همه آسيب‌ها و مشکلات توانسته‌ايم از اين مراحل گذر کنيم. خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحريم‌ها نيز از اين دست مسائل بوده که قطعا اين مساله و رفع مجدد تحريم‌ها قابل حل بود و اي کاش دچار 9/11 (11 آذر 99) و مصوبه هسته‌اي مجلس نمي‌شديم تا مي‌توانستيم در اسفند 1399 تحريم‌ها را پايان دهيم. او با مقايسه شرايط تحويل دولت‌هاي يازدهم و سيزدهم گفت: زماني که در مردادماه 1392 دولت را تحويل گرفتيم چند صد ميليون دلار اسکناس در بانک مرکزي بود. اما در زمان تحويل دولت در مردادماه 1400 به دولت سيزدهم، چند ميليارد دلار اسکناس در بانک مرکزي موجود بود. دکتر روحاني در پاسخ به سؤال يکي از حاضران درباره کسري بودجه سال 1400 و بازپرداخت بدهي دولت قبل توسط اين دولت گفت: دولت دوازدهم لايحه بودجه سال 1400 را با سقف 800 هزار ميليارد توماني ارائه داد اما مجلس يازدهم سقف اين بودجه را به حدود 1200 هزار ميليارد تومان رساند. بنابراين 400 هزار ميليارد تومان کسري بودجه، همان رقم افزايش يافته توسط مجلس است. رئيس‌جمهور سابق ايران افزود: با کاهش درآمدهاي نفتي پس از تحريم‌هاي ظالمانه آمريکا، دولت طبق مجوز مجلس براي رفع کسري بودجه، اقدام به فروش اوراق قرضه کرد. همانطور که ما بدهي دولت قبل را پرداختيم و دولت بعدي هم بايد بدهي فروش اوراق قرضه توسط اين دولت را بپردازد. دکتر روحاني ابراز اميدواري کرد که مذاکرات احياي برجام در اين دولت به نتيجه برسد و تاکيد کرد: ما دشمنان زيادي در جهان و منطقه داريم، اختلاف و شکاف در داخل به نفع هيچ‌کس نيست. همه ما بايد به دولت کمک کنيم چنان که قبلا هم براي همکاري با دولت براي رفع مشکلات مردم اعلام آمادگي کرده‌ايم.


 
 
 
يکي از آسيب‌هاي اجتماعي که تقريبا در دهه اخير شيبي به سمت رشد داشته، موضوع اقدام به خودکشي است و آمارهاي سازمان پزشکي قانوني هم تقريبا يک روند شيب ملايم رشد خودکشي را نشان مي‌دهد. اخباري که اين روزها به نقل از اصحاب رسانه منتشر شده و همين‌طور به نقل از آقاي ابوترابي، نماينده مردم نجف‌آباد در مجلس شوراي اسلامي حاکي از يک حادثه هولناک خانوادگي مبني بر اقدام به خودکشي همه اعضاي خانواده بود که ظاهرا با رضايت خودشان براساس دستنوشته‌هايي که اعلام شد موجود است، صورت گرفته. مادر بازنشسته فرهنگي، دو دختر و پسر و نوه 13 ساله خانواده با هم تصميم مي‌گيرند که خودکشي کنند. اين حادثه را بهانه مي‌کنم که به چند نکته اشاره کنم: نکته اول موضوع سلامت روان مردم در جامعه است. آخرين گزارشي که تقريبا حدود کمتر از يکسال قبل از سوي مديرکل سلامت رواني و اعتياد وزارت بهداشت اعلام شد حاکي از آن است که افراد 15 تا 64 سال چيزي حدود 30 درصد اختلالي که نياز به بررسي و مداخله دارند را دارا هستند. اين آمار متعلق به جمعيت عمومي کشور است که رسما توسط اين مسئول دولتي اعلام شده است. خود همين يک پيام مشخص براي همه سياستگذاران، مسئولان، مديران و کارشناسان دارد و آن اينکه اگر موضوع سلامت روان جدي گرفته نشود، مي‌تواند تبعات و عوارضي داشته باشد. بررسي روند آماري تقريبا 2دهه گذشته تا به امروز به‌گونه‌اي است که مي‌توانيم بگوييم اين شاخص دوبرابر شده است. 20 سال قبل گفته مي‌شد 15 درصد و الان از 30 درصد مردم سخن مي‌گوييم که حداقل يک اختلال رواني را دارند. هرچند دلايل ديگري هم مي‌تواند تاثيرگذار باشد و وضعيت خانواده بايد مورد بررسي قرار گيرد. فقدان سرپرست، احتمالا عدم امکان هزينه‌هاي تامين زندگي نيز موضوع ديگري است که مي‌تواند يک بحث باشد. البته در مورد امکان اقتصادي چون فاقد اطلاعات هستيم به صورت کلي به آن اشاره کرده‌ام. اما نکته مشخصي که در مورد اين خانواده وجود دارد، وجود نشانه‌هاي افسردگي و انزوا در رفتار اعضاي اين خانواده با نزديکان و فاميل است. از اين رو به نظر مي‌رسد چند سالي است که عملکرد حوزه مددکاري اجتماعي ضعيف شده و انتظار مي‌رود توجه به اين حوزه بيشتر شود. اگر در خانواده‌اي دو، سه نفر چنين وضعيتي را دارند، طبيعتا مددکاران اجتماعي با شناسايي به‌موقع اين شرايط و ارجاع به موقع به متخصصين مرتبط مي‌توانستند به درمان و کنترل وضعيتي که چنين خانواده‌اي داشتند، کمک کنند. ضمن اينکه وقتي خانواده جمعي تصميم به اين کار مي‌گيرند، اين تصميم لحظه‌اي نيست و نمي‌دانم آخرين باري که مددکاري اجتماعي با اين خانواده ارتباط داشته چه زماني بوده است. از آنطرف بحث ديگري که در مورد اين خانواده مطرح است اينکه مادر بازنشسته بوده. حال سوال اين است که سازمان بازنشستگي، کانون بازنشستگان چه برنامه‌هايي براي ارتقاي سلامت رواني، اجتماعي و نشاط بازنشستگان دارد؟ وقتي نگاه مي‌کنيم، متوجه مي‌شويم که خلأهاي زيادي وجود دارد که اگر اين خلأها پر مي‌شد يا درست مديريت مي‌شد، شاهد چنين اتفاقي نبوديم. اين اتفاق اين هشدار را مي‌دهد که سلامت رواني اجتماعي را بايد جدي بگيريم. سازمان‌ها به منظور ارتقاي سلامت رواني اجتماعي کارکنان خود بايد براي آنها برنامه داشته باشند. سازمان‌هايي که چنين خانواده‌هايي را تحت پوشش يا تحت حمايت دارند، چاره‌اي ندارند جز اينکه امور اجتماعي و مددکاري اجتماعي خود را تقويت کنند، ارتباط بين اين افراد و واحدهاي مددکاري اجتماعي بايد تقويت شود و استفاده از مددکاران اجتماعي خبره، کارآزموده و آموزش ديده و داراي تحصيلات مرتبط مي‌تواند کمک کند تا به موقع برخي از مشکلات شناسايي شود و تبديل به بحران در جامعه نشود.