روزنامه وطن امروز
1401/04/30
الگوی موفق دیپلماسی
ثمانه اکوان: سفر پوتین به ایران، دیدارش با رهبر انقلاب و حضور در نشست سهجانبه با سید ابراهیم رئیسی و رجب طیب اردوغان در شرایطی انجام شد که شکاف بین شرق و غرب و خطکشی و مرزبندی کشورها پس از جنگ اوکراین آشکارتر شده است. بحران اوکراین، خروج آمریکا از منطقه و چالش این کشور با ایران برای لغو نکردن تحریمها در برابر احیای برجام، همه باعث شده است منطقه غرب آسیا، با تحولات و تغییرات شدیدی در روابط خارجی خود مواجه شود. سفر پوتین به تهران، آن هم بعد از سفر بینتیجه بایدن به منطقه، پیام بسیار بزرگی را برای سیاستمداران غربی ارسال کرد و مدل جدیدی از همکاری، همگرایی و توسعه روابط چندجانبه را برای دنیا به نمایش گذاشت. این سفر در ادامه جلسات سران آستانه برای حل مشکلات سوریه برگزار شد اما در نهایت، سوریه تنها موضوع اصلی نبود و موضوع اول و اصلی اتحاد بین تهران و مسکو در مسائل اقتصادی و موضوعات مرتبط با تحریمهای آمریکا علیه ۲ کشور بود. سوریه بنا به گفته تحلیلگران غربی، بزرگترین برنده اجلاس سهجانبه تهران بود؛ جایی که تهران و مسکو، مخالفت خود با جنگ و درگیری نظامی در شمال سوریه را اعلام کردند و از اردوغان خواستند به دنبال ثبات سیاسی در این کشور باشد و در عین حال بر ضرورت خروج آمریکا از این کشور و پایان یافتن حملات نظامی گاه و بیگاه رژیم صهیونیستی به خاک سوریه تاکید کردند. با این حال دستاورد مهمتر این سفر، تاکید بر این اصل مهم در منطقه بود که مدیریت منطقه توسط نیروهای همین منطقه باید انجام شود و بیرون راندن آمریکا از منطقه میتواند نتایج بسیار خوبی برای ثبات و امنیت کشورها در پی داشته باشد. دیدار صمیمانه پوتین با رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور کشورمان در برابر دیداری که بایدن در منطقه با سران رژیمهای صهیونیستی و سعودی داشت، نشان داد ویژگیها و مختصات یک اتحاد منطقهای چه چیزی باید باشد. دیدار در تهران، دیدار مقامات ۳ کشور بزرگ و قدرتمند منطقه بود که هر کدام با توجه به منافع ملی خود، با وجود اختلافات در نحوه مدیریت اوضاع در همسایگی خود، با احترام به یکدیگر نگاه کرده و تلاش میکنند اختلافات را پشت سر گذاشته و به دنبال زمینههای مشترک در مسائل مرتبط با روابط خارجی خود بروند. برخلاف بازدید بایدن از کشورهای عرب منطقه و رژیم صهیونیستی، این دیدار و اجلاس سهجانبه، دیدار ۳ قدرت منطقهای برای مدیریت معضلات منطقه بود و این اصل نیز مورد احترام قرار گرفت که جایگاه هر ۳ کشور از منظر قدرت منطقهای و میزان تاثیر بر تحولات جهانی، تا حد زیادی برابر است. دیدار بایدن با مقامات سعودی اما دیدار یک ارباب از رعیت خود یا در بهترین حالت، دیدار یک قدرت جهانی، از کشوری بود که تنها چیزی که دارد نفت است و باید در همین حد با او صحبت و رفتار شود. در عین حال یکی از موضوعات مورد علاقه رسانههای غربی، نمایش این نکته بود که حضور پوتین و اردوغان در تهران، پیام مهمی برای واشنگتن دارد؛ اینکه ایران، ترکیه و روسیه میخواهند بدون توجه به سیاستهای ایالاتمتحده و مواضع آن، با هم کار کنند و البته هر ۳، کشورهایی هستند که مورد تحریم از طرف غرب واقع شدهاند! بنابراین امکان ایجاد گروه یا بلوک تحریمیها در منطقه بسیار بالاست و به همین علت هم آمریکاییها درباره همکاریهای نظامی و امنیتی ایران با روسیه هشدار دادند. اما در بعدی فراتر از این موضوع، آمریکاییها و کشورهای به ظاهر متحد آنها در منطقه به این نتیجه رسیدند که مدل همکاری ایران با ترکیه و روسیه و در پیش گرفتن سیاست «انعطاف استراتژیک» توسط هر ۳ کشور تا چه حد میتواند مدل توانمندی برای حل مشکلات و چالشهای منطقهای باشد. هم ایران و هم ترکیه و روسیه بخوبی میدانند که نمیتوانند به عنوان همسایگان یکدیگر، در تمام مسائل مرتبط با منطقه با یکدیگر اشتراک نظر داشته باشند اما تمرکز خود را بر اشتراکات و دیدگاههای مشترک قرار میدهند و به عنوان مثال با وجود اینکه در مساله حمله ترکیه به شمال سوریه با یکدیگر اختلاف نظر دارند اما شرایط را به نحوی مهیا میکنند که هر ۳ بر ضرورت خروج آمریکا از سوریه تاکید کنند و با وجود اختلافاتی که ممکن است درباره مسائل دیگر داشته باشند، بر این مساله تاکید میکنند که باید جلوی خونریزی بیشتر در منطقه و روی کار آمدن گروههای تروریستی و خشونتطلب گرفته شود. هر ۳ کشور در مسائل اقتصادی نیز با وجود اختلافاتی که در نوع نگاه خود به مسائل سیاسی دارند، اتحادهای اقتصادی عظیمی به راه میاندازند که تا حد زیادی میتواند در صورت اجرایی شدن، تحریمهای آمریکایی علیه آنها را خنثی سازد و در عین حال از بحرانهای جهانی مانند بحران کمبود غلات در دنیا جلوگیری کند. سفر پوتین به ایران نیز با توافقنامههایی همراه بود که نقشه راه آینده روابط راهبردی 2 کشور را با یکدیگر به نمایش میگذارد. بایدن با این حال در سفر خود به منطقه تنها باید به کشورهای منطقه بویژه رژیم صهیونیستی گوشزد میکرد باید بر مشکلات داخلی خود فائق آمده و برای مقابله با ایران، در وهله اول نظام سیاسیشان را یکپارچه ساخته و هر طور هست، ادامه حیات دهند! بایدن در سفر خود به منطقه نه توانست تضمین برای امنیت انرژی اروپا در زمستان را به دست آورد و نه راهحلی برای مساله فلسطین و رژیم صهیونیستی داشت اما در سفر پوتین و اردوغان به تهران، راهحلها برای مشکلات منطقهای و برنامهریزیها کاملا مشخص شده بود. این همان نکتهای است که مطبوعات آمریکایی دقیقا به خاطر آن سفر بایدن به منطقه را مورد انتقاد قرار میدادند. سفر بایدن با یک جمله در فرودگاه آغاز شد: «من اینجا چکار میکنم؟» و همین یک جمله، جملهای سمبلیک در نشان دادن نتایج و دستاوردهای این سفر نیز بود!